افق‌گشایی‌های اندیشه محمدرضا حکیمی برای جامعه ایران امروز

فیلسوف عدالت

گروه اندیشه/ به مناسبت دومین سالروز درگذشت محمدرضا حکیمی، خانه اندیشمندان علوم‌انسانی با حضور جمعی از اساتید نشستی با عنوان «افق‌گشایی‌های اندیشه محمدرضا حکیمی برای جامعه ایران امروز» برگزار کرد که در این هم‌اندیشی دکتر تقی آزاد ارمکی، حجت‌الاسلام محمدرضا زائری، دکتر محمدحسن زورق، دکتر سیدمحسن فاطمی، دکتر فرشاد مؤمنی، دکتر سیدجواد میری و دکتر سیدمحمود نجاتی حسینی درباره وجوه مختلف اندیشه استاد حکیمی و جایگاه او در جغرافیای فکری ایران سخنرانی کردند. مرحوم حکیمی که به «فیلسوف عدالت» شهرت داشت، از منتقدان فلسفه صدرایی بشمار می‌رفت. او معتقد بود عقل دینی‌، خودبنیاد است و برای شناخت معارف دین باید مستقل از فلسفه اندیشید. مجموعه «الحیاة» مهمترین اثر او بشمار می‌رود که در آن تلاش کرده یک نظام فکری را بر اساس احادیث شیعی تبیین کند.

اندیشمندی که پای سنت ایستاد
و سنتی باقی ماند
از مرکزی‌ترین دغدغه‌های مرحوم حکیمی «احیای سنت» بود و یکی از موضوعات مهمی که در این جلسه هم بر آن تأکید گذاشته شد، همین احیاگری سنت توسط استاد حکیمی بود. به باور مرحوم حکیمی، از سنت عبور کرده‌ایم و سنت را فروریخته‌ایم. از این رو، راه نجات امروز جامعه ما، بازگشت به سنت و تنظیم مجدد رابطه ما با سنت است.
 
تمرکز بر عدالت و انسانیت
«عدالت و انسانیت» عناصر مرکزی اندیشه سنت‌گرا است و وقتی از حکیمی حرف می‌زنیم، نمی‌توانیم نسبت میان این دو را نادیده بگیریم و اتفاقاً نگاه استاد حکیمی به نسبت میان این دو، محور دیگری بود که از نگاه صاحبنظران این جلسه مغفول نماند.
به باور حکیمی، وقتی «عدالت و آزادی» به محاق می‌رود، تفکر سنتی و متفکر سنتی باید پای این بنیان‌ها و خمیرمایه‌های اساسی سنت بایستد و وضعیت نامطلوب را نقد کند و از دیگر سنت‌اندیشان بخواهد کار ناتمام را تمام کرده و «پروژه سنت» را بازخوانی مجدد کنند، یعنی در باب آزادی و عدالت تئوری‌پردازی شود و مجدد تنظیم روابط صورت گیرد.
 متفکری درد آشنا
محمدرضا حکیمی در این جلسه «متفکری درد آشنا» معرفی شد. واقعیت این است که انسانی که صادق باشد و بخواهد واقعیت را همان‌طور که هست بفهمد، ابتدا باید درد آشنا باشد. استاد حکیمی مفهوم «فقر» خودخواسته را به منصه ظهور رساند و علی‌رغم تمکن مالی، در دوران تحصیلی و طلبگی مکان‌های خاصی را برای مطالعه انتخاب می‌کرد و به سراغ زاغه‌نشینان می‌رفت.
 
خلق «ادبیات انسانی»
مهمترین و ارزشمندترین افق‌گشایی‌های اندیشه مرحوم حکیمی، «انسان‌اندیشی و انسان‌محوری» و تلاش برای رسیدن به یک «ادبیات انسانی» بود. این نکته‌ای بود که در بیان بسیاری از حاضرین این جلسه تکرار شد.بر اساس نکاتی که در این جلسه طرح شد، می‌توان این‌گونه جمع‌بندی کرد که در کارهای مرحوم حکیمی دو موضوع قابل‌توجه است؛ یکی اینکه او به «حیات جمعی» می‌اندیشیده و آن را صرفاً در عالم ملکوت تعریف نمی‌کرده و از حیات منهای فقر صحبت می‌کرد و از طرفی دیگر سعادت را امری فردی نمی‌دید چون معتقد بود انسان به تنهایی و به صورت فردی به سعادت نمی‌رسد. توحید و عدل در نگاه حکیمی نه ناظر به ملکوت بلکه ناظر به ملک است و به تعبیر جامعه‌شناسان به «وضع اجتماعی» می‌پردازد.
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و شصت و شش
 - شماره هشت هزار و دویست و شصت و شش - ۰۵ شهریور ۱۴۰۲