گفتو گوی «ایران» با سعید ر شتیان درباره تجربه ثبت تاریخ شفاهی سینما
سینما زیر نور خاطره
هر کدام از اهالی سینما خاطرات و ناگفتههایی دارند که میتواند برشی تکمیلکننده از پازل تاریخ سینمای ایران باشد. برای ثبت و ضبط این خاطرات موزه سینما از اردیبهشت سال ۸۶ طرح تاریخ شفاهی سینمای ایران را اجرا کرد. با اجرای این طرح هنرمندان زیادی در فضای صمیمی و قابل اعتماد نکاتی را بیان کردند که اگر بازگو نمیشد، شاید بخش قابل توجهی از تاریخ سینما زیر خاک میرفت. اجرای این پروژه مهم پس از چند سال وقفه، چند وقتی است در موزه سینما به شکل جدی پیگیری میشود و به مناسبتهای مختلف از جمله زادروز یا سالمرگ چهرههای سینما بخشهای برگزیده آن از سوی موزه سینما منتشر میشود. نمونه اخیر آن گفتوگو با ژاله علو است که شنبه ۱۴ مردادماه همزمان با سالروز تولد ۹۶ سالگی او منتشر شد. همین برشهای کوتاه از تاریخ شفاهی ثبت شده در این طرح گویای آن است که در میان نکات پنهان در حافظه و خاطره دست اندرکاران سینما چه ظرفیت ارزشمندی برای انتقال تجربه به نسلهای آینده و روشن شدن زوایای مختلف تاریخ سینما وجود دارد.
سعید رشتیان از چهرههای شناخته شده و معتبر سینمای مستند درباره اهمیت این اقدام و ثبت تاریخ شفاهی سینما به «ایران» میگوید: «اگر به تاریخ سینمای ایران صرفاً از منظر پژوهشهای آکادمیک پرداخته شود، بهدلیل ذات تجربی سینما، گوشههای فراوانی مورد غفلت قرار گرفته و به فراموشی سپرده میشوند.
وجه مهمی از تجارب بزرگ سینمایی جنبههای اجرایی آنهاست. بخشی از این تجارب تئوریزه شده و به شکل آکادمیک ثبت میشوند و بخش زیادی از خاطرهها
از بین میروند. اهمیت تاریخ شفاهی در این است که از منظر روایتهای دست اول سینماگران، این تجارب ثبت و ضبط میشود. طبق تجربه خودم و نیز آنطور که شنیدهام، در این طرح روی تجارب و خاطراتی دست گذاشته شده که بدون شک اگر در موزه سینما ثبت و ضبط نمیشد، از بین میرفت.»
او در پاسخ به سؤالی درباره اهمیت ثبت تاریخ شفاهی سینما با وجود منابعی همچون گفتوگوهای رسانهای یا کتاب خاطرات برخی چهرههای سینمایی میگوید: «متن،متفاوت از صوت و روایت شفاهی است. باید پایبندی زیادی لحاظ شود تا همه جنبههای گفتوگوها حفظ شوند. ثبت تاریخ شفاهی فرصتی است تا بتوانیم با ثبت روایتهای دست اول از تجربیات، ذخایر سینمایی خودمان را حفظ کنیم.»
قبای تمامقد تاریخ سینما
بدون رد قیچی سانسور
از آنجایی که قرار نیست این مصاحبهها منتشر شوند و هدف، ایجاد آرشیوی جامع از تاریخ سینما در موزه سینماست، کارشناسان این حوزه تأکید دارند که نباید محدودیتی برای افراد مصاحبهشونده قائل شد. رشتیان در این باره میگوید: «در گفتوگو و فایل اصلی صوتی، لازم است همه چیز بدون محدودیت برای آیندگان ثبت و ضبط شود. در صورتی که بخواهیم برای کاربریهایی غیر از هدف اصلی این پروژه از این منابع استفاده کنیم، آنوقت میشود ملاحظات منتشرکنندگان را اعمال کرد. امیدوارم فضایی فراهم باشد که مصاحبه شونده با اعتماد و اطمینان حرفهایش را مطرح کند.»
او در پاسخ به این سؤال که این گفتوگوها چقدر میتواند مورد استناد تاریخی قرار بگیرد، میگوید: «گفتوگوها به حافظه مصاحبهشونده تکیه دارد. حتماً چیزهایی از قلم میافتد ولی این منافاتی با ثبت تاریخ شفاهی ندارد. هر وقت که این گفتوگوها منتشر شدند، کسان دیگری میتوانند آن را نقد کرده یا حقایقی تازه به آنها اضافه کنند. ضمن اینکه اگر بهصورت متمرکز بهدنبال روشن کردن وجوهی از تجارب سینمای ایران باشیم، باید به سراغ پژوهشهای میدانی و آکادمیک برویم که وادی دیگری است و سازکار متفاوتی میطلبد.»
ناگفتههای شنیدنی سینما به روایت مشاهیر و غیرمشاهیر
داشتن اطلاعات جامع و تسلط فرد مصاحبه کننده به تاریخ سینما، مؤلفهای تعیین کننده در ثبت درست تاریخ شفاهی است و هدایت مصاحبه شونده به مسیر درست و ترغیب به یادآوری خاطرات ناگفته به تبحر او بستگی دارد. از سالهای آغازین تأسیس موزه سینما منتقدان سینما از جمله جمال امید، زاون قوکاسیان، جواد طوسی، عباس بهارلو و... در ثبت تاریخ شفاهی سینما فعالیت کردهاند. رشتیان به طور مشخص با اشاره به مهارت قوکاسیان در این حوزه، درباره اهمیت دانش و اطلاعات فرد مصاحبهکننده میگوید: «کسی که مقابل مصاحبهشونده مینشیند، باید اطلاعات جامعی داشته باشد تا بتواند حافظههایی را که دچار اشتباه میشوند به مسیر درست هدایت کند و اطلاعات اشتباه ثبت نشود. اگر این تسلط وجود نداشته باشد، گفتوگوها به مسیری پیش نمیروند که جنبههای مختلف تجربیات مصاحبه شوندگان در آنها منعکس شود. آقای قوکاسیان و افرادی که نام بردید این اشراف و جامعیت را داشتند.»
او در پاسخ به سؤالی درباره ملاک برای انتخاب چهرههای مصاحبه شونده میگوید: «قطعاً تجارب برجسته سینمایی و رویدادهای مهم و افراد یا گروههایی که در آنها نقش داشتند، مورد توجه قرار گرفته و جذاب هستند. بهعنوان مثال، در سینمای داستانی باید سراغ افرادی رفت که تجاربشان هم از منظر اجتماعی و جلب مخاطب و هم از جنبه هنری مورد توجه بودهاند. باید چهرههایی مثل مسعود کیمیایی یا رخشان بنی اعتماد را جلوی دوربین ثبت تاریخ شفاهی سینمای ایران برد. بجز این چهرهها، رویدادهایی هستند که نقش تعیینکننده در وضعیت امروز سینمای ایران داشته و دارند. مثلاً ورود جلوههای بصری به سینمای ما محصول پیگیریهای شخصی افرادی چون امیررضا معتمدی است. ممکن است اهمیت این افراد و این تجربیات و جنبههای فنی و تکنیکی آنها مورد غفلت قرار گیرد.»
این تهیهکننده مستند در ادامه با تأکید بر اینکه لزوماً قرار نیست از قول مشاهیر و چهرههای شناخته شده، تاریخ سینما ثبت شود، میگوید: «فراوان در خاطرات همکارانمان در گروههای تدارکات و تولید (که عموماً بار اجرایی سینما را به دوش دارند) نکات بدیع و شگفتانگیز و ناگفتههایی میآید که کمتر کسی آنها را شنیده یا میداند. آنها از منظر حرفهای و تجربه خودشان، از اتفاقات صحنه چیزهایی میگویند که کاملاً ناب و فوقالعاده است.»
نشستن بر صندلی ساده تدوین یا تکیه بر میراث سینما
رشتیان تاریخ شفاهی سینمای ایران را گنجینه و آرشیوی ارزشمند برای شناخت نسل آینده میداند: «کسی که الان پشت سیستم تدوین دیجیتال مینشیند و خیلی راحتتر از گذشته شروع به کار میکند، شاید نداند که به چه میراثی تکیه دارد. من همیشه به این بچهها میگویم، نمیدانید پشت میزهای تدوین و در لابراتوارها، برای چسباندن پلان به پلان، برای یک تروکاژ ساده و... چه زحمتی کشیده میشد. یک تدوینگر باید در روایتهای شفاهی گذشتگانش، بداند پشت سنت تدوین در سینمای ایران چه رنجهایی وجود داشته است. در تمام حرفهها و تخصصها هم همینطور است. اینها را اگر ندانیم، در حد یک اپراتور و تکنیسین ایفای نقش میکنیم ولی با آگاهی از آنها، به یک میراث عظیم و واقعی تکیه میزنیم.» او در بخش پایانی صحبتهای خود خطاب به مجریان این پروژه میگوید: «مجموعه تاریخ شفاهی و تجارب ثبت شده در آن مثل صندوقچهای دربسته در یک گوشه قرار دارد. همه ما میدانیم در این پروژه کارهایی در دست انجام است. این را هم میدانیم که این مصاحبهها، روایت زندگی اهالی سینما و تاریخ سینماست و قرار نیست کاملاً منتشر شوند. اما لازم است گزارش جامعی از روند پیشرفت آن منتشر شود. ا البته باید طلاعرسانی شود که در چه تاریخی با کدام افراد مصاحبه شده است. وقتی راجع به این ذخیره اطلاعرسانی و صحبت شود، دیگر قابل تغییر یا دستکاری نیست.»