صفحات
شماره هشت هزار و دویست و چهل و هشت - ۱۵ مرداد ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و دویست و چهل و هشت - ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ - صفحه ۱۳

حادثه در حادثه

مرگ خواهر زن
بعد از مشاوره در کلانتری
گروه حوادث/ بازپرس جنایی دستور تحقیقات درباره علت مرگ مشکوک دخترجوان در حیاط کلانتری را صادر کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، روز گذشته مأموران یک کلانتری در جنوب تهران در تماس با بازپرس امیرحسین علیمردان از مرگ دختر جوانی خبر دادند.
در تحقیقات صورت گرفته، مشخص شد زوج جوانی که باهم اختلاف داشتند برای مشاوره به کلانتری محله‌شان رفته بودند و در این مسیر خواهر زن جوان نیز آنها را همراهی کرده بود اما بعد از پایان مشاوره، زمانی که آنها از اتاق مشاوره خارج شده و در حیاط ایستاده بودند ناگهان حال خواهر زن جوان بد شده و نقش بر زمین شد و وقتی امدادگران اورژانس به محل رسیدند مرگ دختر جوان بر اثر ایست قلبی را تأیید کردند.
همزمان با تأیید مرگ دختر جوان دستورات قضایی برای بررسی علت این حادثه صادر شد.
 
بریدن زبان پسر جوان در بوستان
گروه حوادث/ رازگشایی از بریده شدن زبان پسر جوان و به کما رفتن یک مرد افغانستانی در یکی از بوستان‌های تهران با دستگیری مردی جوان ادامه دارد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، بامداد جمعه 13 مرداد مرد جوانی در تماس با پلیس از درگیری در یکی از بوستان‌های جنوب تهران خبر داد. بدنبال اعلام این خبر مأموران راهی پارک شده و با بدن نیمه‌جان مردی افغانستانی که با ضربات متعدد چاقو مجروح شده بود در حالی مواجه شدند که در چند قدمی او نیز یک پسر ایرانی افتاده بود که زبانش را بریده بودند.
این حادثه به بازپرس محمدجواد شفیعی اعلام شد و به دستور بازپرس جنایی تحقیقات ادامه یافت. در بررسی‌های میدانی، مأموران مرد جوانی را مشاهده کردند که چاقویی بدست داشت و در پارک راه می‌رفت.
مرد جوان در تحقیقات ادعایی عجیب مطرح کرد: من داشتم از پارک عبور می‌کردم که چاقویی را روی زمین دیدم و آن را برداشتم. نمی‌دانم ماجرای درگیری چه بوده و چرا این دو مرد زخمی شده‌اند اما شاید خواهرزاده‌ام که در پارک است، بداند.
با اظهارات مرد جوان، مأموران به سراغ پسر جوان رفتند و او گفت: پسری که زبانش را بریده‌اند، دوستم است. ما در پارک نشسته بودیم که یک مرد افغانستانی آمد و روی صندلی که ما نشسته بودیم، نشست.
به او اعتراض کردیم و او هم بلند شد و رفت. بعد از لحظاتی دوستم هم از روی صندلی بلند شد و گفت می‌خواهد در پارک قدم بزند.
دقایقی که گذشت، ناگهان دایی‌ام را دیدم که چاقویی خونی در دست دارد، به سمتش رفتم و دیدم دوستم در حالی که زبانش را بریده‌اند، روی زمین افتاده و همان مرد افغان هم زخمی روی زمین افتاده است. نمی‌دانم دایی‌ام با آنها چه اختلافی داشت که چنین درگیری خونینی رقم خورد.
از آنجایی که مرد افغان در کما به سر می‌برد و پسر جوان هم وضعیت جسمی خوبی ندارد، تحقیقات از آنها، تا بهبودی نسبی امکان‌پذیر نیست. بنابراین مرد جوان بازداشت شد و بررسی‌ها در این رابطه و رازگشایی از درگیری خونین به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران ادامه دارد.

 

جستجو
آرشیو تاریخی