نگاهی مقایسهای به احکام تنفیذ رهبر معظم انقلاب برای رؤسای جمهور ادوار نهم تا سیزدهم
حکمی که تشریفاتی نیست
بر اساس بند 9 اصل 110 قانون اساسی که مربوط به وظایف و اختیارات رهبری است، تنفیذ رئیسجمهور منتخب مردم از جمله اختیارات ولی فقیه است. مطابق حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، «تأیید صلاحیت داوطلب ریاستجمهوری توسط شورای نگهبان»، «انتخاب با آرای مردم» و «تنفیذ حکم ریاستجمهوری» اجزای فرایندی هستند که در طول یکدیگر قرار دارند و یکدیگر را تکمیل میکنند. بر این اساس مشخص است که تنفیذ امری تشریفاتی نیست و در عالم امکان تصور اینکه ولیفقیه به رغم رأی آوردن یکی از نامزدهای ریاست جمهوری نظر به تنفیذ او نداشته باشند تصور امر غیرممکن نیست.
با وجود این ابتناء نظام جمهوری اسلامی بر مردم سالاری دینی و اعتقاد راسخ بنیانگذار انقلاب امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری به جایگاه بلندمرتبه مردم و رأی شان سبب شده است که حتی در معدود مواردی همچون انتخاب ابوالحسن بنیصدر به ریاست جمهوری که زاویه داشتن نظراتش با برخی آرمانهای انقلاب برای امام(ره) آشکار بود، حکم ریاست او به احترام و همراهی با رأی مردم تنفیذ شود. با این حال آغاز شدن متن حکم تنفیذی که از سوی بنیانگذار انقلاب تقریر شد با این جمله که «من یک کلمه به آقای بنی صدر تذکر میدهم، که آن یک کلمه تذکر برای همه است: حبّ الدنیا رأس کلّ خطیئة» و در ادامه آن متنی که یکسره تنذیر بود از دچار نشدن به «ضعف نفس» و مرتکب نشدن به «مخالفت و کارشکنی» نشان داد که اگر چه حکم ولی فقیه برای تنفیذ رئیسجمهور متنی است که بر اساس آداب مشترکی تقریر میشود اما محتوای آن به تناسب فرد منتخب و مسائلی که در هر مقطع زمانی برای کشور اهمیت و ویژگی یافتهاند، متفاوت بوده است و از این حیث متن احکام تنفیذ را به متونی قابل مقایسه و تدبر تبدیل میکند. بر همین اساس و به مناسبت سالگرد تنفیذ ریاست جمهوری آیتالله سید ابراهیم رئیسی، با نگاهی مقایسهای مروری داریم بر احکام تنفیذی که برای رؤسای جمهور ادوار نهم تا سیزدهم یعنی آقایان محمود احمدینژاد، حسن روحانی و سید ابراهیم رئیسی صادر شده است.
فصل مشترک احکام تنفیذ
در میان احکامی که برای رؤسای جمهور دولتهای نهم تا سیزدهم صادر شده است پس از شکرگزاری از قادر متعال برای عبور موفق نظام جمهوری اسلامی از آزمونی دیگر، مقام معظم رهبری بدون استثنا به تقدیر از حضور و مشارکت سیاسی مردم و به نمایش در آمدن حاکمیت رأی آنها بر اداره امور کشور و به عبارتی به دفاع و تقویت دیگرباره عنصر جمهوریت نظام در مقابل همه نظراتی که این مهم را در حاشیه تعبیر میکنند، پرداختهاند.
از جمله ایشان در متن حکم تنفیذ احمدینژاد برای ریاست جمهوری نهم تصریح داشتند: «انتخابات نهم سیلی ملت ایران بر گونه دشمنانی بود که مردمسالاری برخاسته از ایمان اسلامی را برهمزننده جادوی تبلیغاتشان بر ضد اسلام میدانند و درخشش این ستاره را بر پیشانی نظام اسلامی برنمیتابند.» همچنان که در حکم تنفیذ آیتالله رئیسی در توصیف حضور مردم در انتخابات ریاست جمهوری تأکید داشتند: «ملّت عظیمالشّأن در شرایطی پیچیده و دشوار، با حضور پُرمعنا و عزّتآفرین خود، حاکمیت رأی مردم بر اداره امور کشور را نمایان ساخت.»
جز این اشتراک مفهومی که در مقدمه احکام تنفیذ قابل مشاهده است، این احکام یک فصل مشترک دیگر نیز دارند و آنجایی است که رهبر معظم انقلاب از جایگاه بلند مرتبه ولایت فقیه خطاب به رئیسجمهور منتخب یادآوری کردهاند که «رأی ملّت و تنفیذ اینجانب تا هنگامی است که مشی همیشگی در پیمودن صراط مستقیم اسلام و انقلاب ادامه داشته باشد.» تضمینی سترگ برای تقید عالیترین مقام اجرایی کشور به آرمانهای انقلاب و اصول برآمده از شرع و قانون که عدول از آنها بر اساس این جمله به معنای امکان پایان یافتن حکم انتصاب و تنفیذ است.
توصیفات و تعابیر معنادار
تعابیری که رهبر معظم انقلاب در توصیف خصایص رؤسای جمهور منتخب بهکار بردهاند اگر چه برآمده از ویژگیهای فردی و بازتاب رفتار و عملکرد فرد منتخب در مسئولیتهای پیشین است اما به نحوی ضمن اشاره به ارزیابی رهبری از فرد منتخب نوعی وجه توصیهای به تقویت ویژگیهای مثبت و خصلتهایی دارد که با اتکا به آنها میتوان کشور را در مسیر پیشرفت و بهبود شرایط قرار داد.
از این حیث رهبر انقلاب در حکم تنفیذ محمود احمدینژاد برای دوره نهم ریاست جمهوری از تعابیری همچون «شخصیتی انقلابی»، «مدیری شایسته و کارآزموده» و «دارای سوابق مجاهدت صادقانه در صحنههای گوناگون» استفاده کردند و در تنفیذ ریاست جمهوری دهم وی نیز رئیسجمهور منتخب را «شجاع و سختکوش و هوشمند» معرفی کردند.
در حکم تنفیذ حسن روحانی برای دوره یازدهم او شخصیتی دانشمند و کارآزموده میدانهای گوناگون و دارای سوابق جهادی متعدد و مفتخر به حضور در مسئولیتهای دینی و سیاسی توصیف شد و حال آنکه در حکم تنفیذ او برای دوره دوازدهم به خطاب «دانشمند محترم» اکتفا شد.
شاید اوج اعتماد و اقبال را باید در تعابیر رهبر معظم انقلاب برای توصیف سید ابراهیم رئیسی جستوجو کرد. چه اینکه ایشان در دو فراز از حکم انتصاب آیتالله رئیسی به ریاست جمهوری به بیان ارزیابی شان از او پرداخته و رئیسجمهور منتخب را در یک جا «شخصیتی مردمی و عالیقدر از تبار سیادت و علم و مزین به پرهیزکاری و خردمندی و دارای سوابق درخشان مدیریت» و دارای «عزم راسخ بر پیمودن مسیر نورانی انقلاب یعنی مسیر عدالت و پیشرفت و آزادی و عزّت» توصیف کردند و در فرازی دیگر تعبیر «عالِم فرزانه و خستگیناپذیر و کارآزموده و مردمی» را بهکار بردند.
تبیین خط قرمزها و توصیه برای خط مشی اداره کشور
بخش مهم دیگر از متن احکام تنفیذ ریاست جمهوری در این ادوار پنج گانه به تبیین آنچه باید مورد دقت و احتراز قرار گیرد و در عین حال توصیههای بنیادین برای تعیین خط مشی قوه اجرایی کشور اختصاص دارد؛ توصیههایی که در لابهلای جملات مکنونند. بر همین اساس در حکم تنفیذ رئیسجمهور نهم بهرهگیری از مدیران تازه نفس، تعهد به خدمتگزاری و رفع محرومیت و مبارزه با فساد، منش مردمی و سادهزیستی در سیاست داخلی و دفاع از حقوق ملت و ایستادگی در برابر مستکبران و زورگویان در سیاست خارجی مورد تأکید قرار گرفت و رئیسجمهور به اخلاص در عمل و بهرهگیری از ظرفیت عظیم انسانی کشور توصیه شد. مسیری که در دوره دهم با تعبیر رهبری از انتخاب مردم به مثابه رأی به گفتمان انقلاب اسلامی، استکبارستیزی و ایستادگی شجاعانه در برابر سلطهطلبان بینالمللی و رأی به مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و مبارزه با اشرافیگری و رأی به کار و تلاشِ بیوقفه و خستگیناپذیر مورد تأکید قرار گرفت.
حسن روحانی رئیسجمهور دولتهای یازدهم و دوازدهم نیز که با محور شعارهایش بر مذاکره و تمرکز بیشتر بر سیاست خارجی قرار داشت به همین مناسبت در دور نخست به «دفاع از حقوق ملت و ایستادگی در برابر زورگویان و مستکبران» و «بهرهگیری از ظرفیتهای عظیم و دستاوردها و تجارب متراکم کشور» توصیه شد و دولت دومش را که پس از تصویب برجام و در عین حال اجرایی نشدن تعهدات طرفهای غربی آغاز میشد با این تذکر آغاز کرد که «مطمئن باشند که ملّت غیور و شجاع، خدمتگزاران کشور را در دشواریها و در مقابله با زورگوییها و زیادهخواهیهای استکبار تنها نخواهد گذاشت» و «همّت خود را متوجّه استقرار عدالت و جانبداری از محرومان مستضعف و اجرای احکام اسلام ناب و تقویت وحدت و عزّت ملّی و توجّه به توانمندیها و ظرفیتهای عظیم کشور نمایید.» تعلل دولت یازدهم در اجرایی کردن برنامه اقتصاد مقاومتی و توجّه به موضوع اشتغال و تولید داخلی نیز موضوعی بود که در یادآوری و تأکید ویژه رهبر معظم انقلاب به این موارد در فرازی از حکم بازتاب داشت.
همچنان که وضعیت کشور در ماههای منتهی به آغاز ریاست جمهوری آیتالله رئیسی در این بخش از حکم تنفیذ مقام معظم رهبری برای او تجلی یافت: «امروز میهن عزیزمان، تشنه خدمت و آماده حرکت جهشی در همه عرصهها و نیازمند مدیریتی باکفایت و جهادی و دانا و شجاع است که بتواند توانمندیهای آشکار و نهفته ملّت، بویژه جوانان را که بسیار فراتر از مشکلات است، بسیج کرده و به میدان کار و تلاش سازنده آورَد» مقدمهای برای توصیه به رفع موانع تولید، تقویت پول ملی، رفع مشکلات اقتصادی اقشار ضعیف که سرلوحه عمل دولت سیزدهم در اقتصاد، سیاست داخلی و خارجی قرار گرفتند.