فضای مجازی
شعر تازه علی محمد مؤدب و دلنوشتهای از وحید یامینپور برای امام حسین(ع) و اظهارنظر هوشنگ گلمکانی درباره سریال قهوه ترک بخشی از مطالبی هستند که در مجازی امروز میخوانید.
ایفای نقش عبدی در یک فیلم کوتاه
بهزاد عبدی، هنرمند آهنگساز، تازهترین فعالیت خود در شبکههای اجتماعی را به بازنشر مطلبی درباره فیلم کوتاه قرار ملاقات اختصاص داده: «فیلم کوتاه سینمایی قرار ملاقات، هفتمین کار امیرمحمد زند در مقام نویسنده و کارگردان، با بازی بهزاد عبدی کلید خورد.» آنطور که در این پست آمده، غیر از عبدی، پریسا غیاثوند هم از جمله بازیگران این فیلم است. مرتضی حکاکیان مدیر فیلمبرداری و نادر پیرزاده هم عکاسی این کار را برعهده دارند.
شعر تازه مؤدب برای امام حسین(ع)
علی محمد مؤدب، شاعر و نویسنده در تازهترین نوشته خود در فضای مجازی شعر« آب را بستند بر ما در هوایت ماندهایم/ شام تاسوعاست ما در کربلایت ماندهایم» را که شب تاسوعا و درست یکساعت قبل از حضورش در برنامه «با کربلا» سروده منتشر کرده، با کربلا برنامه مشترکی است که از شبکه آموزش و موکب رسانهای معلی پخش شده است. سیدکاظم احمدزاده و ندا ملکی مجریان این برنامه بودهاند.
دلنوشته از وحید یامینپور
وحید یامینپو، نویسنده و مجری هم نوشته: «اگر خدای دیگری وجود داشت، پیامبرانش را سوی ما میفرستاد تا او را معرفی کنند ولی همه آنها نشانههای یک خدا را دادند. همان یک خدا برای عشق ورزیدن، فقط نشانی خاندان رسولش را داد، سراغ دارید کسی به نقل از خدا گفته باشد کسی جز «حسین» را دوست بدارید و دورش بگردید؟ گویا هدف از خلقت دوست داشتن حسین است.»
نوشته گلمکانی برای سریال قهوه ترک
هوشنگ گلمکانی، منتقد سینما نوشته: «سریال «قهوه ترک» (علیرضا امینی) که تا قسمت هشتم داستانی معمولی و آشنا از دردسرهای یک جوان مهاجر در گرداب مشکلات غربت بود، در پایان قسمت هشتم با یک چرخش غافلگیرکننده وارد فاز جدیدی شده است. چرخش بعدی، حالا در قسمت دهم رخ داده و حالوهوای متفاوتی در سریال ایجاد کرده است. توضیح بیشتر منجر به اسپویل و اعتراض کاربران میشود. فقط میتوانم اضافه کنم که پس از قسمت هشتم، نگاههای مات و حیران بازیگر نقش اصلی به کمک این حالوهوای تغییر هویت آمده است.»
پست تازهای از بهنوش طباطبایی
بهنوش طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون، بیت «پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب/ تا در این پرده جز اندیشه او نگْذارم» را به همراه تصویری از قرآن کریم منتشر کرده و نوشته: «به حق «یس» و «قرآن کریم» ای صاحب بزرگی و رأفت و محبت، ای تکیه گاه کسی که تکیه گاهی ندارد، ای اندوخته کسی که اندوختهای ندارد، ای پناهگاه کسی که پناهگاهی ندارد، ای فریادرس کسی که فریادرسی ندارد، ای پشتوانه کسی که پشتوانهای ندارد، دلهای خسته ما را به نور، هدایت کن و رحمتی به ما ببخش، همانا که تو بخشندهای.»
خاطره دزدی از خواننده جنوبی
محسن شریفیان، خواننده و نوازنده هم با انتشار کلیپی از مسابقات اسبهای ترکمن دست به روایت ماجرای ناخوشایندی زده که پیشتر بر سرش آمده، او نوشته: «بهصورت اتفاقی روز قرارداد آلبوم «شب» یکی از هم محلهایهایم را در میدان توپخانه تهران نزدیک دفتر «پیام کاست» دیدم.او به هر طریقی بود هم مسیرم شد و من که پول و چک آلبوم را لحظاتی پیش گرفته بودم، مثل گرگ مواظب بودم که مبادا رفیق چِکنه که سابقه دزدی محشری هم داشت همه چیز را بقاپد! قصهاش دراز است؛ ته آن را بگویم: به موفقترین شکل ممکن قاپید! مفلس و مغلوب خیابانهای تهران را بالا پایین کردم. چه فایده داشت. تنها راهم این بود که برگردم بوشهر و ماجرا را ببرم پیش پدرش؛ پدرش که از خوش شانسی بازنشسته شهربانی بود خیلی ناراحت شد و گفت: تنها کاری که من میتوانم بکنم این است که آدرس یک اسب را به شما بدهم که مال پسرم است! برو بردار، بفروش، و فقط حواست باشد که «اسب مسابقه» است، مفت خری نکنند ازت.این از کاری که پسرش سرم درآورده بود بدتر کرد باهام!» شریفیان در نهایت موفق به فروش اسب نمیشود و به ناچار قید پولش را هم میزند.