در فاصله ۱۸ ماه تا انتخابات سراسری انگلیس

پایانی زودهنگام بر امیدهای «محافظه‌کاران»

میشل گولدبرگ
ستون‌نویس روزنامه نیویورک تایمز
مترجم: وصال روحانی


اوضاع در صحنه سیاست انگلیس برای حزب محافظه‌کار به قدری تیره است که حزب رقیب (کارگر) با وجود همه کاستی‌هایش در انتخاباتی که پنجشنبه برگزار شد، بخت قابل توجهی برای فتح انتخابات منطقه‌ای یافت و محافظه‌کاران دو کرسی را از دست دادند.
حزب محافظه‌کار از سال 1966 به بعد هرگز یک دوره انتخابات ملی را در منطقه موسوم به «اکس بریج و ساوت روییس لیپ» به حزب کارگر نباخته اما بوریس جانسون، نخست‌وزیر سابق بریتانیا که در سال 2022 از سمت خود استعفا داد، ماه گذشته از پست نمایندگی خود در این منطقه در مجلس عوام انگلیس هم کناره گرفت زیرا بدنامی حاصل از دورهمی‌های پرخرج شبانه وی و بعضی مقام‌های دیگر دولتی در ایام سرشار از محدودیت‌های کرونایی اعتباری برای او باقی نگذاشته بود و حضور او در انتخابات این منطقه هیچ چیز جز باخت برای وی به ارمغان نمی‌آورد. با این حال محافظه‌کاران به‌سختی توانستند این دو منطقه را در اختیار خود نگه دارند که همین امر نشان می‌دهد عملکرد حزب محافظه‌کار در صحنه سیاست بریتانیا تا چه میزان مخدوش و هموارکننده راه حزب کارگر بوده که به خودی خود آنقدرها هم محبوب مردم نیست. اما محافظه‌کاران در منطقه «سلبی و اینستی» شکست خوردند و نایجل آدامز «هم‌حزبی» جانسون که مثل خود وی از نمایندگی این منطقه در مجلس عوام استعفا داده، با ناکامی‌هایش راه را برای حزب کارگر و پیشتازی آن در این منطقه باز کرد. این در حالی است که در سال 2019 آدامز 60 درصد از آرای انتخابات این منطقه را به خود اختصاص داد.
 
تغییری در عرصه اصلی ایجاد نمی‌شود
البته بودند کسانی که می‌گفتند امیدواری‌های حزب کارگر برای فتح انتخابات سلبی و اینستی بیش از حد و مبتنی بر خوش‌بینی‌های غیرمستدل است و اگر محافظه‌کاران بخت خود را کمتر توصیف می‌کنند، پیرو یک سیاست خاص و به قصد ضعیف جلوه دادن خود است تا شاید پیروزی‌های احتمالی‌شان شگفت‌انگیزتر جلوه کند. با این حال آنچه در انتخابات روز پنجشنبه رخ داد، نشان داد تغییری در سرشت و ماهیت انتخابات بسیار مهم‌تر «سراسری» بریتانیا که 18 ماه بعد برگزار می‌گردد، ایجاد نخواهد شد و به نظر می‌رسد که سرنوشت محتومی انتظار حزب محافظه‌کار را در آن انتخابات می‌کشد. روزنامه فایننشیال تایمز با نگاهی زودرس به آن انتخابات دوردست از قول یکی از وزرای سابق کابینه انگلیس که عضوی از محافظه‌کاران بوده، این تیتر را زده است: «ما در خطر شکستی عظیم قرار داریم».
 
همزمان با خیزش وسیع دست راستی‌ها
سقوط محافظه‌کاران در انگلیس در تضاد آشکار با خیزش مجدد «راست»های افراطی در بخش‌های قابل توجهی از اروپا قرار دارد. در ایتالیا مدتی است که حکمرانی به یک نخست‌وزیر زن معتقد به ایده‌های فاشیستی رسیده که نامش جورجیا ملونی است و در اسپانیا سمت‌وسوها نشان از سهم قابل توجه حزب دست راستی افراطی «ووکس» (Vox) در کابینه بعدی این کشور دارد که انتخابات آن امروز برگزار خواهد شد. هم اینک در سوئد و فنلاند هم دولت‌های دست راستی و تندرو زمامدار امور شده‌اند و اگر به یونان توجه کنیم، می‌بینیم محافظه‌کاران اگرچه دولت جدید این کشور را شکل می‌دهند اما در کل سال‌های معاصر فقط دومین باری است که سیاستمدارانی از این دست در آتن به قدرت می‌رسند. درست است که در انتخابات سال پیش فرانسه امانوئل مکرون یک سیاستمدار نام آشنای «میانه راستی» با شکست دادن مجدد مارین لوپن که یک سیاستمدار زن راست افراطی است، در کاخ الیزه ماندنی شد اما ناآرامی‌های پس از آن و اعتراض گسترده مردم به برخی قوانین تازه وضع شده به‌خصوص قانون بازنشستگان در این کشور، شرایط مکرون را سست‌تر و موضع لوپن را قوی‌تر کرده و در یک رویارویی مجدد بر سر پست ریاست جمهوری در چهار سال بعد، شانس توفیق مکرون بسیار کمتر از گذشته خواهد بود. حتی در آلمان که دست راستی‌ها و نژادپرست‌ها پس از افتضاحات سیاسی و جنایات عظیم آدولف هیتلر دیوانه در جریان جنگ جهانی دوم و در سال‌های منتهی به آن به گوشه‌ای خزیده و جرأت ابراز وجود نداشتند، حزب تندرو «آلترناتیو برای آلمان» که ریشه‌های نئونازیستی دارد، محبوبیت چشمگیری پیدا کرده و طبق نظرسنجی‌ها اینک دومین حزب پر اقبال در این کشور به حساب می‌آید.
 
بلای بزرگی که بر سر «کوربین» و یارانش آمد
در بریتانیا اما تنزل درجه حزب محافظه‌کار به درجاتی رسیده که حزب کارگر که خودش نماد بزرگ ضعف‌های سیاسی و اقتصادی به شمار آمده، در تازه‌ترین نظرسنجی‌های مردمی 21 درصد از محافظه‌کاران پیش افتاده است. تعجب ناشی از این امر زمانی بیشتر می‌شود که در نظر بگیریم تا همین سال‌های اخیر حزب محافظه‌کار بریتانیا موفق‌ترین حزب نه فقط در کشورش و نه تنها در اروپا بلکه در کل جهان شناخته می‌شد. حدود چهار سال پیش این حزب با برتری عظیمی بر حزب کارگر برای چهارمین دوره متوالی برنده انتخابات نخست‌وزیری انگلیس شد و بلایی بر سر حزب رقیب که توسط جرمی کوربین هدایت می‌شد، آورد که حتی سرسخت‌ترین طرفداران این حزب از آن قطع امید کردند. در آن زمان سؤال رایج این بود که پس از آن شکست فاجعه‌بار چقدر طول می‌کشد تا این حزب ورشکسته و «نیم‌مرده» دوباره نفس بکشد و به صحنه فعالیت بازگردد.
 
حتی «کووید19» هم آنها را نجات نمی‌دهد!
با این حال پس از آن پیروزی بزرگ محافظه‌کاران، زیر پای آنها به سبب خطاهای بزرگ سیاسی‌شان و به‌خصوص پیامدهای زلزله‌وار جدا شدن از اتحادیه اروپا و همچنین لغزش‌های اجتماعی و رسوایی‌های اخلاقی برخی سران این حزب سست و سست‌تر و در نهایت ویران شد و ترزا می، بوریس جانسون و لیز تراس یک به یک از صحنه خارج شدند و وارث آنها و نخست‌وزیر فعلی انگلیس که ریشی سوناک است، به سوی شکستی خیز برداشته که در انتخابات سال آینده انتظارش را می‌کشد و رجحان عظیم حزب کارگر بر محافظه‌کاران در نظرسنجی‌های اخیر که پیش‌تر به آن اشاره شد، این امر را تقریباً قطعی کرده است. حالا هیچ چیز محافظه‌کاران را نجات نمی‌دهد و حتی چهار سال عجین شده با عارضه مهلک «کووید19» که بریتانیا را مثل سایر کشورها زیر و رو کرد، بهانه‌ای برای تبرئه محافظه‌کاران محسوب نمی‌شود. شاید کار آنها برای انتخابات 18 ماه بعد، پیش از آنکه شروع شده باشد، از حالا تمام شده است.
منبع: NewYork Times

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و سی و نه
 - شماره هشت هزار و دویست و سی و نه - ۰۱ مرداد ۱۴۰۲