قضات دیوان عالی کشور مجازات 15 سال زندان گوشی قاپ را نپذیرفتند

دوست فراری ام سارق حرفه ای بود و قمه می کشید

دزد قمه‌کش که مردی را هدف ضربات خونین قرار داده بود با فرارش همدست خود را در محاصره مردم خشمگین رها کرد.
دزد بازداشت شده در بازجویی‌ها گفت که اشتباه کرده است و تحت تأثیر مصرف مخدر گل دست به دو گوشی قاپی زده و همان جا هم بازداشت شده است.
گوشی قاپی‌های سریالی
نیمه دوم سال 1400 زن جوانی به پلیس آگاهی رفت و گفت: من عصر در راه بازگشت از محل کارم در یکی از خیابان‌های محله خانی آباد بودم و با موبایلم صحبت می‌کردم که دو پسر جوان که سوار بر یک موتورسیکلت بودند به من نزدیک شدند و گوشی موبایلم را قاپیدند.
با این شکایت تلاش برای ردیابی 2 دزد گوشی قاپ آغاز شد.
یک روز از این ماجرا گذشته بود که مردی به پلیس آگاهی رفت و گفت گوشی موبایلش در خیابان از سوی دو مرد موتورسوار دزدیده شده است. نشانی‌هایی که این مرد از 2 دزد به پلیس ارائه داده بود با نشانی‌های دزدان گوشی موبایل زن جوان مطابقت داشت.
در حالی که در کمتر از 4 ماه تعداد شکایت‌های مشابه مبنی بر سرقت موبایل در محدوده خانی آباد تهران به 25 موبایل رسیده و فرضیه سریالی بودن سرقت‌ها قوت گرفته بود مأموران به بررسی فیلم‌های دوربین‌های مداربسته پرداختند.
درگیری با مأمور انتظامات بازار مبل ایران
در این میان به پلیس خبر رسید دو مرد موتورسوار در حین سرقت گوشی موبایل یک عابر در منطقه یافت‌آباد را با قمه زخمی کرده و یکی از دزدان در حین فرار از سوی مأموران انتظامات بازار مبل ایران دستگیر شده است.
 دزد جوان به نام خسرو به سرقت خشن با همدستی دوستش ناصر اعتراف کرد و مالباختگان در مواجهه حضوری اعلام کردند این مرد یکی از دزدان موتورسوار است.
مأموران به ردیابی ناصر پرداختند اما ردی از وی به دست نیاوردند. در حالی که تلاش پلیس برای ردیابی ناصر بی‌نتیجه مانده بود برای دو دزد خشن به اتهام سرقت مسلحانه کیفرخواست صادر و پرونده‌شان برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
محاکمه متهم و دوست فراری اش
در این جلسه خسرو از خود دفاع کرد و ناصر غیابی محاکمه شد.
در ابتدای جلسه شاکی‌ها یک به یک در جایگاه ویژه ایستادند و به تشریح شکایتشان پرداختند.
یکی از آنها گفت: تلفن همراهم از سوی این متهم و دوست فراری اش سرقت شده و فیلم دوربین مداربسته سرقت هم موجود است که آن را به پلیس آگاهی تحویل داده‌ام.
شاکی دیگر نیز گفت: این متهم و دوست فراری‌اش بی‌رحمانه گوشی موبایلم را در خیابان دزدیدند و گریختند. سایر شاکی‌ها نیز برای متهمان اشد مجازات خواستند.
مردی که در حین سرقت زخمی شده بود نیز برای متهمان مجازات خواست.
ادعای عجیب در دادگاه
سپس خسرو در جایگاه متهم ایستاد و گفت: من غیر از 2 سرقتی که ظرف 10 دقیقه در محدوده بازار مبل انجام دادم اتهام دیگر را قبول ندارم. من دزد نیستم و آن روز هم تحت تأثیر مصرف مواد مخدر دست به سرقت زدم.
وی در پاسخ به سؤال قاضی درباره اینکه چطور در پلیس آگاهی به سرقت‌ها اعتراف کرده بودی، گفت: در مرحله بازجویی تحت فشار روانی ناچار به اعتراف شدم ولی حالا می‌گویم بی‌گناه هستم. من اگر 25 گوشی گرانبها سرقت کرده بودم حالا اینقدر بی‌پول نبودم که یک هزار تومانی هم پول نداشته باشم.
وی ادامه داد: ناصر مرا بدبخت کرد. من می‌دانستم که او سارق است و نباید با او رابطه دوستانه‌ام را ادامه می‌دادم. من به خاطر همین رفاقت ناخواسته وارد کاری شدم که آبرویم رفت و زندگی‌ام خراب شد. آن روز هم در حوالی بازار مبل می‌خواستم برای دومین بار یک گوشی بدزدم که مالباخته دستم را گرفت و دوستانش به شدت کتکم زدند و از سوی انتظامات بازار مبل دستگیر شدم.
قاضی گفت: چه کسی مالباخته را با قمه مجروح کرد که متهم پاسخ داد: ناصر با قمه به آن مرد زد و فرار کرد، اما من دستگیر شدم و حالا باید تاوان سرقت‌هایی را که انجام نداده‌ام پس بدهم.
سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت: موکلم در هیچ مرحله‌ای از رسیدگی به پرونده، اعترافی مبنی بر داشتن سلاح نداشته و از هیچ سلاحی استفاده نکرده است. از این‌رو درخواست می‌کنم قضات دادگاه عنوان اتهامی سرقت مسلحانه را برای موکلم تغییر دهند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده متهم فراری پرونده را به 17 سال حبس و 74 ضربه شلاق و خسرو را به 15 سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم کردند.
شکسته شدن حکم در دیوان عالی کشور
با اعتراض خسرو به حکم صادره، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات عالی رتبه بعد از بررسی دوباره پرونده اعلام کردند غیر از دو سرقتی که متهم به آن اعتراف کرده دلیل دیگری مبنی بر سارق بودن وی در سایر پرونده‌ها وجود ندارد. قضات دیوان عالی کشور حکم 15سال زندان وی را شکستند تا او بار دیگر در شعبه هم‌عرض از خود دفاع کند.
دومین محاکمه
خسرو این بار در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
وی گفت: من فقط دو سرقت گوشی را قبول دارم که در آن سرقت‌ها به خاطر دوستم ناصر مخدر گل مصرف کرده بودم و حال طبیعی نداشتم. من در نزدیکی بازار مبل می‌خواستم گوشی یک نفر را بدزدم که با شاکی درگیر شدم و همان موقع انتظامات بازار مبل ایران سر رسید و مرا دستگیر کرد. من گوشی موبایل مالباخته و شاکی دیگری که همان روز گوشی او را سرقت کرده بودم به آنها برگرداندم و رضایتشان را جلب کردم ولی در دادگاه قبلی به اتهام 23 گوشی قاپی دیگر که اصلاً در آنها دستی نداشتم به زندان محکوم شدم. من تقاضا دارم قضات دادگاه به خاطر سرقت دو گوشی موبایلی که شاکی آنها اعلام رضایت کرده برایم حکم صادر کنند. من پشیمان هستم و قول می‌دهم دیگر چنین اشتباهی را مرتکب نشوم.
وی ادامه داد: من در مدتی که در زندان هستم به اندازه کافی تنبیه شده‌ام. اما دوستم که باعث همه این بدبختی‌ها بود همچنان فراری است و من نشانی از او ندارم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و سی و هفت
 - شماره هشت هزار و دویست و سی و هفت - ۲۹ تیر ۱۴۰۲