«ملونی» و همتایان او به وضوح از موسولینی تعریف می‌کنند

فاشیسم؛ رویکردی ابدی در ایتالیا

بلن فرناندز، تحلیلگر اجتماعی - سیاسی
مترجم: وصال روحانی

به رغم برخی ادعاها، فاشیسم یک‌بار دیگر به ایتالیا بازگشته و ارکان قدرت را در این کشور دربر گرفته است. به‌تازگی ایگناتزیو لاروسا، سخنگوی مجلس سنای ایتالیا که مجسمه‌ای از بنیتو موسولینی بانی فاشیسم در این کشور در دهه 1930 و متحد اول آدولف هیتلر آلمانی در جنگ جهانی را در خانه‌اش نگهداری می‌کند، با تعریف از رویکردهای فاشیستی گفته بود: «فاشیسم برای ما فرایند بدی نبوده و همگی این را می‌دانیم که در متن قانون اساسی کشورمان هیچ مذمتی از این آیین صورت نگرفته است.»
لاروسا عضو حزب دست راستی موسوم به «برادران ایتالیا» است که به سال 2012 با همیاری جورجیا ملونی آن را تأسیس کرد. ملونی اینک نخست‌وزیر ایتالیا است ولی رویکردهای فاشیستی این زن سیاستمدار چنان ریشه‌دار و شکل گرفته در ایام اولیه فعالیت‌های نئوفاشیستی «MSI» بود، در مصاحبه‌ای گفت: «معتقدم موسولینی سیاستمدار خوبی بود و هر کاری که انجام داد، برای بهروزی ایتالیا بود.»
این روزها ملونی می‌کوشد در گفتارش به همین صراحت از فاشیسم حمایت نکند، اما این رویکرد در تمامی تصمیم‌ها و اقدامات وی ملموس است. شاید درست‌ترین تعبیر را دیوید برودر نویسنده کتاب پژوهشی «نوه‌های موسولینی» داشته باشد که نوشته است: «رویکردهای فاشیستی و آنچه حزب برادران ایتالیا انجام می‌دهد، جزئی از فرهنگ ملی این کشور است و شاید با هویت ایتالیایی‌ها عجین شده باشد.»

وقتی نخست‌وزیر سردمدار مخالفت‌هاست
در سال‌های منتهی به ظهور پاندمی کرونا هربار که گردشگران داخلی و خارجی به مناطق توریستی و بومی ایتالیا می‌رفتند، به نظر می‌رسید که بسیاری از انگاره‌های موسولینی هنوز در آن مناطق برقرار است، بخصوص که گفته می‌شد مهاجران و مسافران خارجی در آنجا به سرقت و قتل دست زده و هویت ملی ایتالیا را مخدوش کرده‌اند. اینک که آن پاندمی فروکش کرده، بسیاری از اهالی آن مناطق همچنان از پناهجویانی که به ایتالیا آمده بودند، بدگویی می‌کنند و می‌گویند راه سلامت زیستن، بیرون ریختن آوارگان آسیایی و مهاجران اروپایی است که به ایتالیا آمده‌اند و جز دردسر چیزی برای ارائه ندارند.
درست است که حجم و تعداد پناهجویان در این سال‌ها بشدت افزایش یافته اما نسبت دادن هر جنایتی در آنان فقط از مغز افرادی برمی‌خیزد که به سبک و سیاق فاشیست‌ها، پناهجویان را برنمی‌تابند و امنیت‌طلبی آنها را ناقض امنیت خود می‌انگارند و مشکل آنجا شدت می‌گیرد که نخست‌وزیر کشور سردمدار این‌ دست عقاید و منادی اصلی بیرون راندن مهاجران باشد.
 
مهاجران فقط امنیت می‌خواهند اما...
ملونی اخیراً در سفری به پوگلیا، ایالتی واقع در جنوب ایتالیا تأکید کرد که یکی از اولویت‌های اصلی کاری وی در شش ماه باقیمانده از سال 2023 قطع کردن روند ورود بی‌وقفه مهاجران شمال آفریقایی و بویژه تونسی‌ها به ایتالیا است و هر راه دریایی را هم روی آنها می‌بندد زیرا امنیت این کشور را به خطر انداخته‌اند. او یک‌بار دیگر فرضیه اثبات نشده توطئه علیه ایتالیا توسط خارجی‌ها را مطرح و تأکید کرد تنها فاکتوری که می‌تواند مقابل این جریان بایستد، رویکردهای ملی و بی‌رحمی در قبال کسانی است که آنها را متجاوز به حقوق مردم ایتالیا خواند.
ملونی در عین بیان این الزام‌ها از سخن گفتن صریح پیرامون عقاید بنیادین فاشیستی‌اش پرهیز کرد. او به‌واقع به سبک فاشیست‌های راستگرا معتقد است فقط ملی‌گرایان صرف می‌توانند با سلاح میهن‌پرستی رنگین‌پوستان و مهاجران آشوب‌پرست را سرکوب کنند و ایتالیا را در ید قدرت اکثریت سفیدپوستانی باقی بگذارند که این کشور و حفظ تمامیت آن، همه زندگی و آینه‌ای از آرزوی اصلی آنها است. این در حالی است که اکثر پناهجویان سفر کرده به ایتالیا، ابتدا برای حفظ جهان خویش و رسیدن به امنیت و عدالت از نقطه مبدأ و کشور محل اقامت خویش سفر کرده و اهل جرم و جنایت نیستند و دغدغه اول‌شان اخذ برگه‌های اقامت «موقتی» در ایتالیا و دل بستن به آینده‌ای است که شاید در آن برگه‌های فوق «دائمی» و پناهندگی اجتماعی به آنها اعطا شود. با این حال بسیاری از آنها بر اثر ناملایمات سفر به خاک و خون درغلتیده و ره‌توشه‌شان چیزی بجز مرگ نبوده است.
تو گویی وجود خارجی ندارند
ملونی به اطلاع قیس سعید رئیس‌جمهور تونس رسانده که از سفر بی‌رویه اتباع این کشور به اروپا و بویژه ایتالیا جلوگیری کند ولی سعید چنان درگیر مشکلات داخلی کشور خود است که قوت مدیریت و اعمال خواسته ملونی را ندارد و در نتیجه نخست‌وزیر ایتالیا تصریح کرده که خلاف میلش مجبور است شخصاً این روند را عملیاتی کند و مسئولیت هر خشونت احتمالی در این زمینه با کشوری است که سیل مهاجران از آن به هر سمت و سو جاری است. سیلویو برلوسکنی که در سه نوبت نخست‌وزیر ایتالیا شد و اخیراً بر اثر بیماری درگذشت، در سال 1994 در یکی از کابینه‌های منتخب خویش چند عضو «جنبش سوسیالیستی ایتالیا» را که یک حزب دست‌راستی افراطی در این کشور است به کار گرفت و با اینکه تأکید کرد این کار لزوماً‌ به معنای مهر تأیید زدن بر گرایش‌های فاشیستی این حزب نیست، ولی گفت گاهی چاره‌ای جز استفاده از این رویکردها برای پالایش اجتماعی ایتالیا نیست. او در سال‌های بعدی حتی جورجیا ملونی را به عنوان مسئول سازمان جوانان ایتالیا به کار گرفت اما اینک ملونی در جایگاهی که شاید بالقوه بسیار بالاتر از تمامی ادوار زمامداری برلوسکنی باشد بدون صحبت کردن درباره دلایل اقداماتش تأکید کرده که یک جامعه راستین ایتالیایی فقط از افرادی شکل می‌گیرد که کاملاً ایتالیایی باشند و شمار رنگین‌پوستان و چندفرهنگی‌ها آنقدر کم شود که انگار اصلاً وجود خارجی ندارند.

آنچه هرگز تغییر نمی‌کند
وعده نهایی و اصلی ملونی این است: «ما برای پاکسازی قومی ایتالیا از هر جهت آماده و در این زمینه مصمم هستیم، حتی اگر چنین کاری اخراج همه نیم میلیون نفر مهاجری را بطلبد که به سبب بی‌کفایتی دولت‌های قبلی کشورمان بی‌مهار به ایتالیا آمده و هویت ما را مخدوش ساخته‌اند. ما با هر چیز که شوخی داشته باشیم با هویت ناسیونالیستی خود شوخی نداریم و ماهیت ملی کشورمان را هرگز به هیچ چیز نمی‌فروشیم.»
حرف‌های فوق نشانگر آن است که هر چیزی در ایتالیا تغییر یافته باشد، احساسات ناسیونالیستی و آنچه فاشیسم ملی نامیده می‌شود، هرگز غروب نمی‌کند و به یمن حضور ملونی و امثال او در صحنه سیاست ایتالیا، یک رویکرد ابدی است.
منبع: Aljazeera

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و سی و دو
 - شماره هشت هزار و دویست و سی و دو - ۲۴ تیر ۱۴۰۲