بزرگترین چالش فارابی در سال جدید انتخاب آثار خوب است
ادامه از صفحه 19
بخش تازهراهاندازیشده به نام کلینیک فیلمنامه، چه ارتباطی با خانه فیلمنامه که قبلاً راهاندازی کردید، دارد؟
خانه فیلمنامه یک سامانه دیجیتال است که شما به محض اینکه فیلمنامه را بارگذاری میکنید به شما حتی تاریخ جوابگویی را هم اعلام میکند. در کل سیستم ما فیلمنامه به صورت اتوماتیک گردش میخورد. کارشناسان میخوانند و برای افرادی که با عنوان مشاوران فیلمنامه بیرون از فارابی هستند، به صورت کارتابل دیجیتال ارسال میشود آنها میخوانند نظرات را اعمال میکنند و بر میگردانند.
این سازمان خانه فیلمنامه ماست. در کنار خانه فیلمنامه یک تجربه اندوخته چند ده ساله در فارابی وجود داشت به اسم فیلمنگار که آنها به آسیبشناسی ساختاری فیلمنامهها ورود کرده بودند. دوستان ما در فیلمنگار پیشنهاد دادند مثل خیلی از جاهای دیگر دنیا که کلینیک فیلمنامه مرسوم است، کلینیک را راه بیندازیم. حتی عدهای به من گفتند چرا اسم کلینیک را به کار بردید گفتم مشابه آن در دنیا با همین اسم وجود دارد.
ما میتوانیم در اینجا به آنها مشاورههای ساختاری بدهیم و فیلمنامهها را ارتقا بدهیم. البته که این برای فارابی رسالت ایجاد نمیکند که اگر فیلمنامه ارتقا پیدا کرد وارد مرحله تولید شود ولی یکی از خدمات ماست. مگر قرار است همه خدمات ناظر به تولید باشد؟ این خدمات ناظر به خود فیلمنامه است. من هم استقبال کردم از طرح دوستان فیلمنگار و کلینیک فیلمنامه با این مأموریت در فارابی مستقر شد.
و در عین حال اگر اثر پختهتر شود در آن مرحله امکان ساخت آن وجود دارد.
باید دوباره بیاید در چرخه خانه فیلمنامه قرار بگیرد و بررسیها صورت بگیرد چون دو مکانیزم جدا هستند.
ایام نمایشگاه کتاب یک تفاهمنامه بین معاونت فرهنگی و بنیاد فارابی ایجاد شد که ما را به اینکه بحث اقتباس در سینما جدیتر گرفته شود، امیدوار کرد. پیش از این دوره هم یک طرح حمایتی از تولیدات فیلمهای اقتباسی وجود داشت که چند اثر هم برگزیده شدند. نگاه شما به فیلمهای اقتباسی چیست؟ از 5 اثری که در دوره قبل در شورای فیلمنامه افتباسی تصویب شده بود فقط اسمی از اثر آقای صدرعاملی شنیدیم، سرنوشت بقیه به کجا رسید؟
اقتباس در فارابی ادوار مختلفی داشته؛ یک دوره کتاب خریدند گفتند اینها را فیلمنامه کنید. یک دوره هم گفتند تهیهکننده خودش کتاب بیاورد و تبدیل به فیلمنامه کند. یک دوره هم مسابقه گذاشتند. ماحصل این بود که از بین اینها نهایتاً 4-5 اثر را انتخاب کردند که تولیدش انجام بشود.
اقتباس، کار سختی است. گاهی اوقات فیلمنامه نوشتن از اقتباس کردن بسیارآسانتر است. شما در مقام کلام میتوانید به ذهنتان وسعت بدهید اما وقتی جزئیات را به تولید میآورید و میخواهید به یک فیلمنامه قابل تولید تبدیل کنید با محدودیتهای تصویرسازی مواجه میشوید.
به خاطر همین آثار اقتباسی را بررسی کردیم اما در نهایت باز هم که وضعیت اقتباس در کشور وضعیت مطلوبی نیست. اقتباس چه کمکی میکند؟ در مسائل و موضوعاتی که ما به داستان یا فیلمنامه به یک ایده خوب نمیرسیم میتوانیم برویم سراغ یک اثر اقتباسی خوب و از آنها کمک بگیریم. دوم در آثاری که قبلاً در قالب کتاب بین مردم نفوذ داشتند و امتحان خودشان را پس دادند و مورد اقبال قرار گرفتند معلوم میشود که آن روایت، آن داستان، آن کاراکترها برای مردم جذابیت دارد و وقتی آن را تبدیل به فیلم میکنید درواقع روی موج جذابیت داستان سوار میشوید.
توافقنامه ما با معاونت فرهنگی هم این بود که ببینید ما کتابشناس نیستیم. کار ما سینماست. شمای معاونت فرهنگی و شمای ناشر میتوانید به من بگویید که الان کدام کتاب بیشترین اقبال را بین مردم دارد و پرفروشتر است. اما اینکه در این موضوعاتی که نظام مسائل شما برای تولید است، کدام کتاب یا اثر داستانی خلق شده که اثر قابل اتکایی است، دیگر در تخصص شماست. شما بیاید این مشورت را به ما بدهید و ما مبتنی بر مشورت شما بتوانیم فیلمنامهنویس را با کتاب متصل کنیم و نهایتاً ببینیم که خروجی چگونه اثر اقتباسی خواهد بود.
سرنوشت آن چند اثر که رسانهای شدند چه شد؟
در مورد آن چند اثر ما یک بررسی مجددی در فارابی صورت دادیم. به نظرم در مورد یک تعدادی از آنها میشود با تأمل بیشتری صحبت کرد و قابلیت تولید دارند اما یکی دو تای آنها به لحاظ هزینههای تولید برای ما همچنان قابل بحث هستند. یکی از آنها هم محصولی است که آقای صدرعاملی دارد کار میکند که انشاالله کار مشترک ما و کانون خواهد بود.
سال گذشته جشنواره فیلم کودک و نوجوان برگزار نشد؛ فقدان مهمی که در نتیجهاش برخی منتقدان تأکید کردند که سینمای کودک و نوجوان از مسیر اصلی خود خارج شده چراکه این بخش از سینما نه در گیشه خروجیای مثل سینما دارد و نه بخشهای خصوصی انگیزه فعالیت در این حوزه را دارند. فارابی هم اگر از کارهایی در این رابطه حمایت میکرد برای آن بود که جشنوارهاش خالی نباشد. با توجه به آنکه یکسال برای ارزیابی و حتی بسترسازی در این رابطه فرصت داشتید به برپایی دوره تازه این جشنواره که مهر ماه برگزار میشود امیدی هست؟
به نکته خوبی اشاره کردید؛ اینکه خیلی اوقات دست به برگزاری جشنوارهای زدیم تا فقط جشنواره داشته باشیم؛ به این صورت که برای جشنواره جنسجور میکردیم نه برای سینمای کودک و نوجوان! خود من در ابتدای قبول مسئولیت مخالف این نوع مواجهه با جشنواره بودم. ماجرای سینمای کودک و نوجوان خیلی غم انگیزتر و پیچیدهتر از این است که با یکی- دو سال بشود آن را حل کرد. نظامسازی و ارزشسازیای که در این سالها در سینما انجام دادهایم به گونهای بوده که کارگردانان و تهیه کنندگان را از سینمای کودک و نوجوان دور کرده ایم. همین شده که ردپای کمتری از خلاقیت در این بخش میبینیم. همکاران من این روزها در دبیرخانه جشنواره مشغول برگزاری سینما نوستالژی هستند. کارکرد این سینما برای ما فقط پخش فیلم نیست بخشی از آن جهت برپایی بزرگداشتها و پخش فیلمهای قدیمی کودک و نوجوان است. بخشی هم برای ارزیابی با این محوریت است که این فیلمها و موضوعات برای کودکان و نوجوان امروز جذاب هست یا نه؟ همین مسأله گویای ایجاد تغییر در ادبیات کودک و نوجوان است و اینکه نوع مطالبه برای فیلمسازی این گروه سنی هم متفاوت شده است. تفاوتی که نیازمند پاسخ به سؤالاتی از آن است که این مطالبه را چه کسی پاسخگو است؟ همان فیلمسازهای قدیمی؟ باید ببینیم روی افراد برای انجام این کار سرمایهگذاری کردهایم یا نه! از سویی باید دید نسلی که این شکاف را پر کنند تربیت کردهایم؟ کسانی که دراین رابطه کارکردند اغلب تک مضراب بودهاند. مسأله سینمای کودک و نوجوان این است که اگر خواهان اهمیت یافتن آن هستیم نباید از هیچ بخش اکوسیستم و زیست بوم سینما غفلت کنیم.
آیا مضامین پیشنهادی از سوی شما باعث نمیشود که نگاه شخصی مؤلف محدود شود؟ آیا آثار خارج از این مضامین هم مورد حمایت شما قرار میگیرند؟
این مضامین تنها به آثار جهتدهی میکنند، نه اینکه آنها را غربالگری کنند. وقتی درباره کودک و نوجوان صحبت میکنید حتماً چالشهای اصلی و موضوعات تربیتی آنان برای ما مسأله هستند. ما قرار نیست برای کودک و نوجوان، فیلم خنثی بسازیم. اما این شاخصها، جزو محورهای اولویتدار ما برای حمایت هستند و سعی کردیم آثار را به سمت آنان سوق بدهیم. در این میان حتماً آثاری هم وجود دارند که ممکن است شاخصهای مهم دیگری داشته باشند.
چینش کارشناسهای شما که پشتوانه اعتباری این تشخص هستند، به گونهای بوده که تنوع نگاهها در نظر گرفته شود؟
پیش از این در فارابی شوراها از جمله شورای کودک، شورای اجتماعی، شورای مقاومت، شورای اقتباس و... تصمیمگیرنده بود اما در دوره جدید به عنوان مثال اگر فیلمنامهای درباره نوجوانان و مسأله آموزش و پرورش به فارابی بیاید برای چند کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده و کارشناس تربیتی حوزه نوجوان در خارج از فارابی ارسال میشود و مجموع نظرات آنان را جمعبندی میکنیم. ممکن است برای یک فیلمنامه دو نفر از کارگردانهای سینمای ایران نظر بدهند و برای فیلمنامه دیگر آدمهای دیگر نظر بدهند. با این شیوه هم سلیقه واحد بر چیدمان و انتخاب فیلمها حاکم نمیشود و هم آن نقدهایی که معمولاً به این شوراها وجود داشت برطرف شده است و ما از بیشینه ظرفیت در سینمای ایران در ارزیابی طرحها و فیلمنامهها بهره ببریم.
علت برگزار نشدن جشنواره فیلم کودک و نوجوان سال گذشته کمبود کمی و کیفی فیلمها عنوان شد.
البته اگر میخواستیم میتوانستیم با آن رویکردها فیلمها را برسانیم اما نخواستیم و نیتمان این نبود.
در فهرست تازه اعلام شده هم فیلمهای کودک و نوجوان، غایب هستند.
کمی بعدتر که مشخص شود آنها را هم اعلام میکنیم. دستمان برای جشنواره پر است. با موافقت آقای دکتر جبلی در جلسه مشترک بین مدیران سازمان سینمایی و معاونین محترم صداوسیما، در حال تولید فیلم سینمایی درباره یکی از کاراکترهای تلویزیونی هستیم. چند اثر دیگر هم در دست تولید است و به امید خدا با دست پر وارد جشنواره خواهیم شد.
در این آثار، سهم انیمیشن هم در نظر گرفته شده است؟ چون سال گذشته در شرایطی که کسی فکرش را هم نمیکرد، دو انیمیشن «پسر دلفینی» و «لوپتو» نجات دهنده بودند.
البته انیمیشن در مأموریتهای فارابی تعریف نشده اما در جشنواره کودک و نوجوان، سهم آن لحاظ شده و در فراخوان هم اعلام کردهایم.
از کارنامه کاریتان در سال گذشته راضی هستید؟
در سال گذشته علیرغم همه سختیهایی که سینما به تبع جامعه با آنها مواجه بود، ما در بنیاد سینمای فارابی حرکت همهجانبه را آغاز کردیم و فارابی صرفاً معطوف به تولید نبود. بیش از 50 رویداد مختلف در سالی که همه به دنبال منفعل کردن جامعه سینمایی بودند، با استقبال اهالی سینما در فارابی برگزار شد. علاوه بر رویداد VFX SUMMIT که اتفاقی مهم در حوزه جلوههای بصری بود، رویداد سینماسلامت از دیگر اتفاقات مهم سال گذشته بود که علاوه بر تکریم نظام پزشکی و پرستارانی که در دوره کرونا خدمت کردند، تولید آثار مرتبط با این مسأله را هم در پی داشت و سه اثر برگزیده رویداد سینماسلامت به مرحله ایدهپردازی و تولید فیلمنامه رسیدند. همچنین سینماتکیه را که عرض ارادت جامعه سینمایی به ساحت حضرت اباعبدالله حسین(ع) بود هم برگزار کردیم.
این حرکت فارابی تداومی هم در جریان فیلمسازی سینماگران باورمند به این نگاه داشت؟
امسال سینماتکیه را بردهایم به سمت رویداد ایدهپردازی در مورد هفت شخصیت از اصحاب ابیعبدالله که تبدیل به فیلمنامه شوند. در بحث بینالملل با وجود تمام مسائل و مشکلات و حتی سعایتهایی که از داخل ایران علیه سینمای ایران در جهان انجام میشد، بشدت فعالانه عمل کردیم. از حضور در جشنواره برلین منع شده بودیم اما در جشنواره کن، شانگهای و جشنواره فیلم مسکو حضور مقتدرانه داشتیم و توافقات خوبی هم با کشورهای مختلف از جمله روسیه حاصل کردیم.
در تولیدات مشترک سینمایی به نتیجهای رسیدید؟
هم با چین و هم روسیه توافقات اولیه صورت گرفت. البته تولید مشترک کار بسیار سخت و زمانبری است چرا که رسیدن به ادبیات مشترک، داستان مشترک و نظام تولید و کنترل پروژه مشترک سخت و زمانبر هستند.
الان اثری هست که به مرحله تولید رسیده باشد؟
یک پروژه مشترک با روسیه تقریباً به سرانجام رسیده است.
آن طور که از اخبار برمیآید بخش عمدهای از فعالیت شما متمرکز در بخش فیلمنامه بوده است.
بله، تولید فیلمنامه تبدیل به خط تولید مستمر قوی شده است. اصلیترین مشکل ما در تولیدات سینمایی پارسال این بود که اصلاً فیلمنامهای نداشتیم یعنی تولیدات سال قبل فارابی دوسالانه بود و به سال 98 و 99 برمیگشت. من که در 1400 به فارابی آمدم هیچ فیلمنامه قابل اتکایی نداشتیم. امسال حجم انبوهی از فیلمنامهها را تولید کردیم یا قرارداد نگارش بستیم که به نظر من تا سه، چهار سال دیگر دست فارابی از جهت فیلمنامه پر خواهد بود؛ همه اینها محصول حرکت یکساله فارابی بوده است.
کرادفاندینگ یا همان جمعسپاری مالی که در فارابی اتفاق افتاد، چه خروجی داشت؟
اینها مکانیزمهای جدید تأمین مالی برای سینمای ایران خواهد بود. پارسال فارابی نزدیک به حدود 250درصد افزون بر تفاهمنامه بین خودش و سازمان سینمایی که همان بودجه فارابی است، تولید انجام داده است. ضمن اینکه در سال گذشته، هزینه تولیدات را مدیریت کردیم. ما هیچ تولید بالاتر از 20میلیارد را در سال گذشته اجازه ندادیم که صورت بگیرد.
حتی برای کارهایی مثل «سینمامتروپل» یا «بهشت تبهکاران»؟
در فیلم آقای جوزانی ما 50درصد شریک هستیم، ولی در فیلمهایی که تولید خودمان بوده هزینهها را بشدت مدیریت کردیم. پارسال فیلمنامههایی داشتیم که برآوردشان 40 میلیارد بود و با وجود برتریها با باور به اینکه فارابی تنظیمگر ملی سینمای کشور است، اجازه ندادیم تولیدشان آغاز شود. همه این اتفاقات در سالی افتاد که همه فکر میکردند چراغ سینمای ایران خاموش یا لااقل فعالیتهای سینمایی کم خواهد شد. به گواه کارمندان قدیمی فارابی و از همه مهمتر به گواه آماری که خدشهپذیر نیست، فارابی در یک سال گذشته به اندازه یک فارابی 10ساله کار کرد؛ چه در حوزه مالی و چه در حوزه تولید. ما بالاترین میانگین سرمایهگذاری در تولید را در 10 سال گذشته داشتیم. هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ میانگین سرمایهگذاری در تولید، هم از لحاظ هنری، فیلمهای فارابی توانستند بیشترین جوایز را در چند سال گذشته بگیرند. هم در حوزه بینالملل برگزاری انبوه هفتههای فیلم مثل همه فیلم چین، هفته فیلم استرالیا، هفته فیلم روسیه، هفته فیلم ویتنام و ژاپن در کارنامه یکساله بوده است. غیر از هفتههای فیلمی که برگزار کردیم در 17 کشور دیگر هفته فیلمهای ایرانی را برگزار کردیم؛ مجموعهای از اتفاقاتی که در یک سال پرمشغله برای فارابی و البته پرحادثه برای سینمای ایران رقم خورد.