صفحات
شماره هشت هزار و دویست و بیست و چهار - ۱۴ تیر ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و دویست و بیست و چهار - ۱۴ تیر ۱۴۰۲ - صفحه ۳

«ایران» در گفت‌و‌گو با پژوهشگر مسائل آسیا ابعاد عضویت رسمی ایران در «شانگهای» را بررسی می‌کند

افزایش قدرت سیاسی و امنیتی ایران با عضویت در «شانگهای»

جمهوری اسلامی سرانجام بعد از گذر بیش از یک دهه به صورت رسمی به عضویت سازمان همکاری شانگهای درآمد؛ رویدادی که می‌تواند در ترمیم و تقویت سازکارهای همکاری‌های امنیتی و اقتصادی ایران در منطقه حائز اهمیت ویژه‌ای باشد. امید رحیمی، پژوهشگر حوزه آسیا در گفت‌و‌گو با «ایران» به تشریح ابعاد عضویت کشورمان در سازمان شانگهای پرداخته است.
 در روزهای اخیر عضویت ایران در شانگهای رسمی و نهایی شد، در همین زمینه گمانه زنی‌های گسترده‌ای در محافل رسانه‌ای در تحلیل ابعاد و نتایج عضویت ایران در شانگهای مطرح شده است. با این مقدمه بفرمایید اساساً این سازمان چه جایگاهی در روند همکاری‌های کشورهای عضو دارد؟
نگاه مختصری به پیشینه سازمان و روند تکامل آن می‌تواند اهمیت جایگاه را بخوبی اثبات کند؛ اول اینکه شانگهای به ابتکار یکی از قدرت‌های بین‌المللی یعنی چین شکل گرفت. دوم اینکه شکل‌گیری این سازمان بعد از فروپاشی شوروی و پاسخی به یک چالش مرزی به‌عنوان یک چالش کارکردی بود که توانست آن را حل کند. سوم اینکه شانگهای توانست از یک چهارچوب مرزی به چهارچوب همسایگی توسعه پیدا کند. چهارم اینکه شانگهای از چهارچوب همسایگی به یک چهارچوب منطقه‌ای توسعه پیدا کرد که با اضافه شدن روسیه و کشورهای آسیای مرکزی رقم خورد. بعد از آن، این سازمان یک چهارچوب سیاسی و امنیتی میان منطقه‌ای با اضافه شدن کشورهای جنوب آسیا همچون هند و پاکستان به وجود آورد و نقش ناظری افغانستان اتفاق مهمی بود. الان هم با عضویت ایران و احتمالاً بلاروس و دیالوگ پارتنرهای کشورهای دیگر این چهارچوب سیاسی - امنیتی گسترش پیدا می‌کند و ماهیت تکاملی خود را ادامه می‌دهد. این ماهیت تکاملی و بسترهای کارکردی که در تاریخچه شانگهای وجود دارد نکته مهمی است که نشان می‌دهد روند رو به رشدی داشته و مؤثر عمل کرده است. همچنین باید این را هم بگویم که ساختارهای داخلی شانگهای هم به موازات این تکامل سیاسی و جغرافیایی و کارکردی توسعه یافته است؛ یعنی مراکز مبارزه با تروریسم یا مراکز فرهنگی‌ای که شکل گرفته نشان می‌دهد از منظر سیاسی و امنیتی روند رو به رشدی داشته است.
ایران از گذشته در چهارچوب مراودات دوجانبه با شماری از اعضای شانگهای از جمله چین و روسیه تبادلات اقتصادی داشته است. فعال کردن روابط اقتصادی و سیاسی در قالب این سازمان نیازمند چه اهرم‌هایی در روند همکاری‌های اقتصادی ایران با کشورهای منطقه است؟
پاسخ به این سؤال نیازمند گذر زمان است. شانگهای یک پلتفرم سیاسی و امنیتی چندجانبه است و چهارچوب‌های همسایگی، منطقه‌ای و میان‌منطقه‌ای در آن وجود دارد و در مسائل مشترکی از جمله سیاسی، امنیتی و اقتصادی، نشست‌ها و گفت‌و‌گوهایی را پیش‌بینی کرده که به صورت روتین مانند نشست سران، نشست وزرای خارجه، نشست دبیران شورای امنیت و... و چه به لحاظ نشست‌های فوق‌العاده‌ای که دارند مانند بحران افغانستان برگزار می‌شود. به هرحال این سازمان یک پلتفرم را برای گفت‌و‌گوهای سیاسی بیشتر و نزدیک‌تر و طرح مشترک دغدغه‌ها و نزدیک شدن دیدگاه‌های استراتژیک به یکدیگر فراهم می‌کند. طبیعی است هرچقدر که گفت‌و‌گوهای سیاسی و مفاهمه بیشتری صورت بگیرد، روابط پایدارتر شده و توسعه می‌یابد و اختلافاتی که در چهارچوب تعارض‌های منافع در سطوح مختلف وجود دارد مکانیزم‌های بهتر و مسالمت آمیزتری برای حل و فصل پیدا می‌کند و می‌تواند در چهارچوب‌های دوجانبه هم به تقویت تعاملات ایران با کشورهای عضو منجر شود.
در چهارچوب اقتصادی مهم‌ترین ظرفیت‌های همکاری شانگهای در چه عرصه‌هایی پیش‌بینی می‌شود؟
روندی که از سال 2010 و 2011 به بعد در اسناد مصوب در شانگهای پدیدار و اسنادی که در حوزه تجارت دوجانبه، ترانزیت، گردشگری و مواردی این چنین که شانگهای تصویب شده، چهارچوب‌های اقتصادی پررنگ‌تری داشته است. چین با محوریت ابتکار کمربند - جاده در سازمان شانگهای بده بستان‌هایی را در حوزه اقتصادی و سیاسی به جریان انداخته است و کشورهای عضو شانگهای بیشترین سهم را در بهره‌مندی از وام‌ها و زیرساخت‌های کمربند و جاده داشته‌اند.
مزیت اقتصادی همکاری در قالب شانگهای بیشتر در دو حوزه مطرح است؛ اول در حوزه ژئواکونومیک. شانگهای نگاه ژئوپلیتیکی خاصی دارد و این نگاه به تقویت پیوندهای متقابل ژئو اکونومیکی هم نگاه ویژه‌ای دارد و از این جهت در چهارچوب تقویت موقعیت ژئواکونومیک جمهوری اسلامی ایران و روندهایی که منجر به تقویت‌های دوجانبه و چندجانبه در این زمینه خواهد شد، مؤثر خواهد بود که برون‌داد آن در زمینه اقتصادی حائز اهمیت خواهد بود. دوم؛ شانگهای دیالوگ‌های سیاسی را افزایش می‌دهد، تعاملات کشورها در سطح رهبران وزرا، هماهنگ کنندکان ملی و... را تقویت می‌کند.
عضویت ایران در شانگهای را از منظر توسعه کریدورهای بین‌المللی چطور ارزیابی می‌کنید؟
بی تردید عضویت ایران در شانگهای مشارکت ایران در ابتکار کمربند-جاده چین را به طور چشمگیری افزایش خواهد داد و ایران خواهد توانست جایگاه بهتری را در این ابتکار به دست بیاورد. ولی نباید از نظر دور داشت که ایران روی کریدور شمال به جنوب متمرکز است که با محوریت روسیه و هند انجام می‌شود و به نوعی مکمل ابتکار کمربند و جاده است. این دو، دینامیسم‌های رقابتی ترانزیتی در منطقه هستند که خیلی با هم در یک جهت حضور ندارند اما جمع اینها می‌تواند تقویت موقعیت ژئواکونومیک جمهوری اسلامی ایران را به همراه داشته باشد. نکته دیگر اینکه شانگهای برخی اسناد و تفاهمنامه‌ها و تسهیلگری‌ها را در حوزه ترانزیت پیش‌بینی کرده است که با توجه به نیاز چین برای توسعه این ابتکار، بسترهای خوبی را برای گفت‌و‌گو فراهم می‌آورد. به لحاظ ایجابی هم در چهارچوب همکاری‌های نزدیک‌تر با روسیه و چین می‌تواند طرح‌های ترانزیتی هم تعریف شود و بخصوص بر حوزه‌های نوظهوری مانند افغانستان، می‌توان زمینه همکاری‌های دیگری را هم فراهم آورد.
شانگهای در تحقق اهداف و تحقق منافع ملی ایران تا چه اندازه می‌تواند اثر‌گذار باشد؟
باید ببینیم که منافع ایران در سطح کلان بین‌المللی، منطقه‌ای و ملی چه مواردی است. اگر بخواهیم این را به معنای خروج از انزوای سیاسی در نظر بگیریم که غرب درصدد تحمیل آن به ایران بود، بله مؤثر است. اگر بخواهیم این را در چهارچوب تعاملات و حتی تنش‌های ایران و غرب تعریف کنیم، باز هم می‌توانیم این حضور را مؤثر بدانیم. ایران هم مذاکره، هم تعامل و هم تنش با غرب را به طور همزمان تجربه می‌کند. در هر سه این حوزه‌ها ایران از وزن سیاسی و امنیتی برخوردار است. با عضویت دائم در شانگهای وزن ایران افزایش پیدا کرده است. در چهارچوب چندجانبه‌گرایی و توازن در سیاست خارجی که ایران در نظر دارد، شانگهای می‌تواند خیلی مؤثر باشد.
 
پیوستن رسمی ایران به شانگهای از منظر امنیتی می‌تواند در خدمت روند اجماع‌سازی پیرامون حل و فصل بحران‌های منطقه‌ای درآید؟
شانگهای پلتفرم بسیار خوبی است و ظرفیت خوب و مؤثری دارد. در حال حاضر یکی از این محک‌های خیلی جدی بحث افغانستان است. الان همه کشورهای همسایه افغانستان یا عضو شانگهای یا ناظر آن هستند یا دیالوگ پارتنرشان محسوب می‌شوند. بجز ترکمنستان و افغانستان، سایر کشورها عضو شانگهای هستند. این دو کشور هم تعاملات نزدیکی با شانگهای دارند. از این جهت این پلتفرم می‌تواند برای گفت‌و‌گوی درون منطقه‌ای بدون مداخله کشورهای خارجی و فرامنطقه‌ای مؤثر واقع شود.
وجود اختلافات و تعارضات منافعی که بین کشورهای عضو مثل هند، پاکستان، چین و روسیه هم وجود دارد که شانگهای بستری برای تقریب آنها فراهم کرده است. از سوی دیگر نیز مکانیزم‌های داخلی شانگهای براساس ساختار اجماع شکل گرفته است و تمام اعضا حق وتو دارند. همین امر رسیدن به اجماع را اگرچه سخت می‌کند اما آن را از قوام کافی برخوردار می‌سازد.

 

جستجو
آرشیو تاریخی