این زن مرگ را لمس کرد

تصمیم شوم برای فرار از سیاهی

دختر ۳۰ساله که در جریان فشارهای زندگی تصمیم به خودکشی گرفته بود و طناب دار را از چهارچوب در اتاق خواب آویزان کرده و آماده مرگ بود، ناگهان با ورود سرزده مادر از خودکشی نجات پیدا کرد.
بچه طلاق
من سمانه هستم. وقتی ۷ساله بودم پدر و مادرم در جریان اختلاف‌هایی که باهم داشتند از هم جدا شدند و من نزد مادر مدتی ماندم تا اینکه چهارسال بعد مادرم ازدواج کرد. ناپدری که چشم دیدن من را نداشت مدام به هر بهانه‌ای مرا اذیت می‌کرد تا اینکه مجبور شدم به خانه پدرم بروم که آنجا هم نامادری با نیش و کنایه باعث ناراحتی‌ام می‌شد.
ازدواج در 14 سالگی
در ۱۴سالگی با اصرار پدرم با مردی که ۱۵سال از من بزرگتر بود،ازدواج کردم. او اعتیاد داشت و بیشتر اوقات مرا کتک می‌زد. هر بار که از خانه بیرون می‌رفتم، به سراغ مادرم می‌رفتم اما آنجا رفتارهای ناپدری باعث می‌شد دیگر قهر را فراموش کنم و به خانه برگردم.
مادر شدن در خان افیونی
 در این مدت بود که متوجه شدم باردار هستم. مدتی گذشت اما شوهرم اصلاً برایش مهم نبود من در چه شرایطی قرار دارم . آنقدر مواد مصرف می‌کرد که حتی اسم خودش را هم فراموش کرده بود و هیچ خرجی‌ای به من نمی‌داد تا اینکه پسرم به دنیا آمد.
گدایی
با تولد نوزادم اوضاع بدتر شد. هیچ پولی نداشتم تا اینکه مجبور شدم برای سیر کردن شکم فرزندم دست به گدایی بزنم. بعد از دو سه بار از لحاظ روحی مریض شدم و بعد دچار بیماری جسمی شدم.
بی سرپناه و تصمیم شوم
مادرم به خاطر بدهی‌های شوهرش و چک‌هایی که به نام او صادر شده بود به زندان افتاده بود و من هیچ پناهگاهی نداشتم. دیگر هیچ امیدی برای ادامه زندگی نداشتم تا اینکه تصمیم گرفتم خودکشی کنم. طناب حماقت را دور گردنم آویزان کرده بودم و خودم را آماده مرگ که ناگهان مادرم از راه رسید. او که در زندان نگران من بود برای مدتی تقاضای مرخصی کرده بود. بدین ترتیب اگر لحظه‌ای او دیر می‌رسید، من دیگر مرده بودم حالا نزد شما آمده‌ام تا کمکم کنید به زندگی برگردم الان تنها امیدم چشم‌های نگران مادرم و پسر دوساله‌ام است.
نگاه کارشناسی
زینب حمزه‌لویی کارشناس ارشد روانشناسی
اعتیاد بر خانواده آسیب‌های جدی وارد می‌آورد، از جمله این آسیب‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: تزلزل و نابسامانی در خانواده و کمرنگ شدن روابط عاطفی.
تأثیر منفی در تربیت فرزندان، خشونت و دعواهای خانوادگی، مشکلات اقتصادی و فرهنگی،  بروز مشکلات متعدد ناشی از اعتیاد مانند خشونت، گسستن پیوند خانوادگی، مشکلات اقتصادی و … یکی از عوامل اصلی از هم گسیختن بنیان خانواده و طلاق است. طبق آمار‌های به دست آمده اعتیاد یکی از مهم‌ترین عوامل طلاق در بین خانواده‌ها می‌باشد. همچنین کاهش میل به ازدواج و تشکیل خانواده در بین جوانان را می‌توان از دیگر آسیب‌های اعتیاد در خانواده دانست. اعتیاد را می‌توان به‌عنوان یک بیماری در نظر گرفت. فرد معتاد در واقع بیمار است و این بیماری به‌صورت تدریجی و آهسته آهسته فرد را مبتلا می‌کند. هرگز شخصی با هدف معتاد شدن مواد مصرف نمی‌کند بلکه همیشه اشخاص با هدف تفریحی روی به مصرف مواد می‌آورند و بعد از مدتی بدون آنکه خود متوجه شده باشند، درگیر اعتیاد خواهند شد. اعضای خانواده نیز بعد از تغییر در رفتار و ظاهر فرد متوجه اعتیاد او می‌شوند و گاهی خانواده به جای پیدا کردن راهکاری مناسب برای درمان فرد معتاد از آن فرار می‌کند.
در واقع ترس از اعتیاد باعث می‌شود خانواده آن را مخفی نگه دارند یا اعتیاد عزیزشان را باور نکنند. این موضوع برای خانواده خیلی تلخ است و عوارض و آسیب‌های متعددی را به‌دنبال دارد. بهترین راهکار برای خانواده‌ای که پی به اعتیاد یکی از عزیزانش می‌برند، درمان او از طریق راه‌های اصولی است که ساده انگاشتن این موضوع می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری را در پی داشته باشد.
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و بیست و یک
 - شماره هشت هزار و دویست و بیست و یک - ۱۱ تیر ۱۴۰۲