محفل شب شعر و خاطره‌گویی «در لباس سربازی» در سالگرد ترور مقام معظم رهبری برگزار شد

ضرورت بازخوانی رشادت‌های رهبری در دوران دفاع مقدس

محفل شب شعر و خاطره‌گویی «در لباس سربازی» در سالگرد ترور مقام معظم رهبری برگزار شد؛ این مراسم با خاطره‌گویی جمعی از مسئولان، محافظان و کادر درمان وقت و البته شعرخوانی شاعران انقلابی همراه بود.

   نمایش اسناد و تصاویری جالب درباره رهبری
این روزها باغ‌موزه دفاع مقدس میزبان  نمایشگاهی با عنوان «در لباس سربازی» است؛ نمایشگاهی که در آن کوشیده‌اند تا گوشه‌ای از «اسناد و خاطرات ناشنیده یا کمتر شنیده شده رهبر معظم انقلاب از دفاع مقدس» را بازگو کند. این محفل ادبی نیز شامگاه دوشنبه به همین بهانه و با نگاهی به ترور نافرجام آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران برگزار شد.
شروع برنامه با سخنرانی کوتاهی از سعید حدادیان، مداح و شاعر همراه شد؛ او طی سخنانی به جایگاه حضرت علی(ع) نزد پیامبر اکرم(ص) اشاره کرد و گفت: «درباره تروری که ششم تیرماه سال 1360 برای مقام معظم رهبری رخ داده باید تأسف خورد، چرا که ایشان حتی در دوران ستم‌شاهی، هر وقت به بازداشتگاه‌های ارتش فرستاده می‌شد هم دنبال یادگیری بودند. شاید اگر تجربه‌هایی که ایشان پیش از انقلاب کسب کردند نبود، بسیاری از داشته‌های امروزمان را از دست می‌دادیم. ای کاش این نمایشگاه اشاره‌ای هم به مبارزات ایشان در دوره پهلوی داشت.»
حدادیان در بخش دیگری از گفته‌های خود به اهمیت مانورهای شخصی مقام معظم رهبری در دوران جنگ اشاره کرد و خطاب به اهالی فرهنگ و هنر از این گفت که نیازمند بازخوانی رشادت‌های ایشان هستیم. این نمایشگاه با تصاویری از اسناد و حتی دست‌نوشته‌های رهبری همراه شده؛ از مطالبی که بیانگر‌ نکات جالبی پیرامون سفر مقام معظم رهبری در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب به هندوستان است تا تصویری از نامه ایشان به بنی‌صدر درباره اینکه چرا جلسات شورای عالی دفاع را تشکیل نمی‌دهد! از نکات قابل توجه دیگر می‌توان به نمایش لباس نظامی آیت‌الله خامنه‌ای و اسلحه ایشان در دوران دفاع مقدس اشاره کرد.
همان‌طور که از عنوان این محفل هم برمی‌آید؛ شاعران حاضر در این مراسم با سروده‌های خود درباره مقام معظم رهبری گردهم آمده بودند. فاطمه نانی‌زاد، احمد بابایی و ربابه کلامی از جمله اهالی ادبیات بودند که در این نشست ادبی شعرخوانی کردند. مرتضی امیری اسفندقه از دیگر شاعرانی بود که در این محفل سخنرانی کرد؛ او با تأکید بر اینکه شعرخوانی درباره رهبری کار ساده‌ای نیست، گفت: «نیازمند یک نفس و نیروی نیمایی برای شناسایی شعر پارسی بعد از سقوط سلطنت هستیم تا موضوع تازه و باطراوت آن را بتوان به رخ کشید. شعر ما سابقه‌ای دیرینه دارد که طی گذر سال‌ها دوره‌های تاریخی مختلفی را در روی کار آمدن شاعران مختلفی از دوره حافظ و سعدی تا بعدتر، در دوران مشروطه و روزگار معاصری که انقلاب را پشت سرگذاشته، دیده است.»
 محسن جوادیان از اعضای تیم حفاظت رهبری به بیان خاطراتی از سال‌های ابتدایی انقلاب و شرح وقایعی از آن دوران پرداخت. او گفت: «هنوز به خاطرم هست که درست یک ‌روز قبل از حادثه ترور به سمت نمازجمعه در حرکت بودیم. برای آنکه به دشمنان انقلاب فرصت وارد کردن صدمه‌‌ای را به ایشان ندهیم هر دفعه از مسیری متفاوت می‌رفتیم. آن روز تا به دانشگاه رسیدیم، فرمانده سپاه تهران سراسیمه به سمت من آمد و پرسید که چه مسیری را برای رسیدن به نمازجمعه انتخاب کرده‌ایم! متوجه شدم که یکی از مسیرهای سابق را بمب‌گذاری کرده بودند و خدا را شکر کردیم که آقا را از آن سمت نبرده‌ایم.»
  حادثه‌ای که صحبت درباره آن کار دشواری است
وی ادامه داد: «شما احتمالاً تصویری از روز ترور مقام معظم رهبری دیده‌ و درباره‌اش خوانده‌اید، اما برای من صحبت درباره آن روز واقعاً دشوار است. تنها چیزی که درباره آن روز می‌توانم بگویم این است که همه ما یک درس بزرگ گرفتیم، اینکه رهبری باید زنده می‌ماند. وگرنه همه‌مان کم‌سن وسال بودیم؛ شاید نهایتاً بیست تا بیست‌ و یکی دو ساله. آموزش خاصی هم ندیده بودیم، خودجوش و از سرعلاقه‌مان در آن جمع حضور داشتیم. به هر سختی‌ای که بود رهبری را به بیمارستانی که حتی با آن آشنایی نداشتیم، بردیم، حتی دکترها هم قطع امید کرده بودند اما در نهایت ایشان زنده ماندند تا همچنان از وجودشان بهره‌مند شویم.»
مصطفی محدثی خراسانی، شاعر و منتقد ادبی یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود که گفته‌های خود را با ذکر خاطره‌ای دور از اواخر دهه هفتاد آغاز کرد، او گفت: «سال‌ها قبل، شاید حدود سال 77 یا 78 بود که رهبری دیداری با شاعران مشهدی داشتند؛ در آن جمع ایشان غزلی خواندند، من آنقدر سر ذوق آمدم که تا پایان جلسه شعری در پاسخ به آن سرودم و تقدیم مقام معظم رهبری کردم.»
 در این محفل خاطراتی هم از واکنش‌های مردم به ماجرای ترور گفته شد، از جمله اینکه یکی از هموطنانی که بعدتر در دوران دفاع مقدس به شهادت می‌رسد نامه‌ای خطاب به رهبری می‌نویسد؛ در نامه مذکور تأکید کرده بود که حاضر است در صورت نیاز دست خود را تقدیم ایشان کند. آیت‌الله خامنه‌ای که از نامه مطلع می‌شود تشکر می‌کند و همان‌ موقع دفتر ریاست‌جمهوری هم تأکید می‌کند که جای نگرانی نیست. تصویری از این نامه در مراسم مذکور رونمایی شد، نامه‌ای که به شکلی شخصی و فارغ از هرگونه هیاهو و اطلاع‌رسانی ارسال می‌شود.
محمود خسروی‌وفا، سرتیم سابق حفاظت رهبری هم با اشاره به اینکه نمی‌داند از انبوه خاطراتی که از ماجرای مسجد ابوذر به یاد دارد کدام را برای حاضران بگوید، گفت: «روایت حادثه ششم تیرماه به نقل از محافظان و همچنین پزشکانی که در آن روز وضعیت رهبری را بررسی کردند حاکی از آن است، قرار بود ایشان به هر طریقی که شده سالم بمانند؛ بی‌اغراق آرامشی که رهبری طی حضور در بازدیدهای خود از مناطق جنگی نشان می‌دادند به ما هم قوت قلب می‌داد. در خاطرم هست که بدون هیچ ترسی به بازدید از منطقه حلبچه در آن شرایطی که بروز هر تهدیدی از سوی رژیم بعثی محتمل بود، آمدند و نشان دادند که به معنای واقعی مرد میدان هستند.»
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و نوزده
 - شماره هشت هزار و دویست و نوزده - ۰۷ تیر ۱۴۰۲