سیدهادی سیدافقهی، کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
«مجمع گفتمانی منطقه» بازدارنده نفوذ خارجی
تحولات منطقه خاورمیانه روندی پرشتاب به خود گرفته است. پیشنهاد همنشینی ایران و عراق با اعضای شورای همکاری خلیج فارس با استقبال زیادی از سوی مقامهای این کشورها روبهرو شده و احتمال شکلگیری یک سازکار مشترک سیاسی و اقتصادی در خاورمیانه را بیش از پیش تقویت کرده است. با سیدهادی سیدافقهی، کارشناس مسائل منطقه درباره ابعاد و امکانهای به اجرا درآوردن این ایده گفتوگو کردیم؛
پیشنهاد نشست 8 کشور حوزه خلیج فارس در نشست پیش روی مجمع عمومی سازمان ملل در حالی از سوی «آنتونیو گوترش» دبیرکل این سازمان مطرح شده که روند تحولات جاری از ترمیم و تقویت مناسبات ایرانی – عربی حکایت دارد. از این رو ایده ائتلاف 8 کشور، مورد موافقت بسیاری از کشورهای عربی قرار گرفته است. نظر شما چیست؟
پیشنهاد دبیرکل سازمان ملل در واقع، طرح تأسیس یک «مجمع گفتمانی» است. در این مجمع، کشورهای منطقه خلیج فارس، اعم از شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس به همراه ایران و عراق حضور خواهند داشت تا اگر احیاناً مسائل و مشکلاتی در راستای توسعه همکاریهای تجاری و اقتصادی و بازرگانی بین این کشورها ایجاد شد، یا موانعی این کشورهای هشتگانه را تهدید کرد، با همفکری جمعی راهی برای حل آن بیابند. در چنین مجمعی میتوان مسائل را در روندی مبتنی بر آرامش و ذیل همکاری درونگروهی و بدون دخالت بیگانگان اعم از امریکاییها، انگلیسیها، فرانسویها یا هر عضوی از اعضای اتحادیه اروپا و حتی رژیم صهیونیستی که در قالب عادیسازی روابط با برخی از کشورهای منطقه برای خود حق دخالت قائل میشود، حل کرد. البته برای شرکت در این مجمع به نظر میآید که شرط و شروطی هم وجود داشته باشد. قطعاً یکی از شروط این خواهد بود، کشورهایی که در چنین مجمعی عضویت پیدا میکنند حق نخواهند داشت از هیچ کدام از کشورهای بیگانه برای دخالت در امور منطقه دعوت کنند. معتقدم اگر این مجموعه همکاری شکل گیرد، کشورهای منطقه در یک روند شتاب گرفته و قابل اطمینان و پایدار میتوانند به حل مشکلات خود بپردازند؛ چه برای رفع مشکلات و مقابله با تهدیدات و چه در راستای توسعه و رشد همهجانبه در منطقه.
با وجود سابقه طولانیمدت رویکرد مداخلهجویانه کشورهای غربی بویژه ایالات متحده در مناسبات خاورمیانه، شکلگیری این ائتلاف چگونه میتواند با رویکرد منطقهای غرب مواجهه داشته باشد؟
طبق برخی آمار منتشره، در حال حاضر ایالات متحده بیش از 40 پایگاه نظامی اعم از زمینی، هوایی و دریایی در منطقه دارد. حتی در برخی مواقع حضورهای جاسوسی هم داشته و در بسیاری مواقع پشتوانه همراهی رژیم صهیونیستی را نیز داشته است. بهانه آنها برای این حضور چیست؟ امریکا و تلآویو در مواضع ادعایی خود، تهدید و دخالت ایران را سبب حضور مداخلهگرانه در منطقه اعلام کردهاند. بنابراین اگر چنین مجمعی تشکیل شود، بازیگران منطقه میتوانند در یک فضای آرام و مبتنی بر تفاهم، مسائل موجود را حل کنند و زمینه را برای فعال کردن سازکارهای قابل اجرا برای همگرایی سیاسی فراهم کنند. در قالب چنین سازکاری، اعضا خود میتوانند قبل از اینکه مشکلات فیمابین کشورهای منطقه به بیرون درز پیدا کند و وارد محافل بینالمللی شده و مورد بهرهبرداری دشمنان قرار گیرد، راهکاری درونمنطقهای بیابند.
یکی از محورهای مهم این ائتلاف منطقهای در ایجاد چهارچوبی برای همکاری اقتصادی و تجاری مشترک نمود پیدا میکند. در این رابطه چه چشماندازی را میتوان برای این وجه از همگرایی پیشبینی کرد؟
آنچه که در روند مناسبات رو به پیشرفت ایرانی- عربی انتظار میرود، نتایجی است که میتواند در زمینه اقتصادی ایجاد شود. با رسیدن به توافقات سیاسی در تشکیل این ائتلاف، نهادهای اقتصادی و تجاری کشورهای منطقه برای افزایش این نوع از همکاریها گامهای مؤثری برخواهند داشت. در واقع، پیامدهای جانبی برقراری رابطه بین هشت کشور نامبرده، تسهیلکننده روابط تجاری و مشارکتهای اقتصادی با یکدیگر خواهد بود. اما آنچه که از اهمیت بیشتری برخوردار است، نتیجه این تعاملات در زمینه امنیتی است. پیشنهادی که اخیراً از سوی دریادار شهرام ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد ائتلاف نظامی منطقهای و برگزاری مانورهای مشترک بین ایران و کشورهای منطقه با چند کشوری که مشرف به سواحل اقیانوس شمالی هند هستند، مطرح شد. این ایده خوبی برای ایجاد یک نوع تعادل و توازن و بازدارندگی در مقابل هیمنه و هژمون امریکا در منطقه است.
این ائتلاف منطقهای با حضور جمهوری اسلامی میتواند جایگزینی برای شورای همکاری خلیج فارس باشد؟ با توجه به اینکه این شورا نتوانسته به اهداف از پیش تعریف شده خود در عرصههای مختلف بویژه اقتصادی دست یابد.
شورای همکاری خلیج فارس براساس یکسری عوامل، دادهها و اهداف خاصی تشکیل شده است. اگر بخواهیم به تاریخچه تشکیل این شورا نگاه کنیم، به این نکته خواهیم رسید که این شورا جز برای مقابله با ایران آن هم با تشویق امریکاییها و ناتو تشکیل نشده بود. آنها سپر جزیره را تشکیل دادند تا هر کدام از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بتواند با حمایتهای امریکا و اروپا در مقابل آنچه تهدید از سوی ایران میخواندند، بایستند. هرچند کار اساسی این شورا همکاریهای اقتصادی و امنیتی بود ولی عمدتاً کار استراتژیک در آن انجام میشد. در حال حاضر بعد از عادیسازی روابط ایران و عربستان سعودی، تحولات مثبتی در منطقه ایجاد شده که به حل مشکلات و بحرانها چه بین خود این کشورها، چه با جمهوری اسلامی و چه بر سر یمن و لبنان و سوریه و فلسطین کمک خواهد کرد.
یعنی معتقدید جایگزینی شورای همکاری با ائتلافهای فراگیرتر در روند اجرا با ملاحظاتی از سوی برخی همراه خواهد شد؟
بله، تشکیل ائتلاف 8 کشور، سازکاری برای ایجاد مصونیت و بالا بردن ضریب امنیت منطقه است و هیچ دخالتی هم در کار آنها و امور داخلیشان نخواهد کرد. اما شورای همکاری خلیج فارس اینگونه نیست. چند بار از سوی عربستان سعودی بحث تبدیل «شورای همکاری» به «اتحاد» کشورهای حوزه خلیج فارس مطرح شد که برخی از کشورها همچون قطر و عمان با آن مخالفت کردند. چون در بحث اتحاد، مرزها باید برداشته شود، پولها یکی میشود و... از همین رو کشورهایی هستند که از توان برخی از بازیگران قدرتمندتر منطقه نگرانی دارند. به عبارت دیگر برخی کشورها با توان کمتر این ملاحظه را دارند که ظرفیتشان در مقایسه با دیگر کشورها در بطن سازکارهای مشترک اقتصادی و سیاسی مغفول بماند و این عدم همترازی میتواند دلیلی برای عدم استقبال از ائتلافهای بزرگ و مبتنی بر سازکارهای جدیتر سیاسی و اقتصادی باشد.
در هر حال، شورای همکاری خلیج فارس میماند و به کار خود هم ادامه میدهد. خیلی هم نقش تعیینکنندهای در سرنوشت و امنیت منطقه و حتی اقتصاد منطقه ندارد. شورایی است که هر از چندگاه اعضای آن دور هم جمع میشوند و مسائل منطقه را مطرح میکنند اما تشکیل ائتلاف 8 کشور، شیوه جدیدی برای حل معضلات منطقهای است. میتوان با تأسیس چنین ائتلافی، مبارزه با صهیونیزم، برخورد با مواد مخدر و قاچاق انسان، ناامنیها و تجاوزها را با موفقیت دنبال کرد. حالا باید صبر کرد و دید که بقیه کشورها هم علاقهمندی خود را نشان خواهند داد یا خیر. اگر چنین اتفاقی رخ دهد به نفع همه است. دیگر هیچ کشوری دست برتر را ندارد و همه حق تنها یک رأی را خواهند داشت.
به نظر میرسد وجود چالشهای خارجی همچون دستاندازی قدرتهای فرامنطقهای هم محتمل باشد؟
بله، حتماً اینگونه است. آیا امریکاییها به عربستان فشار نمیآورند که در روابط خود با ایران تجدیدنظر کند؟ آیا اسرائیلیها همچنان عربستان را تشویق نمیکنند که زودتر به سمت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی حرکت کند؟ امریکاییها و اسرائیلیها از بهبود مناسبات ایرانی- سعودی بسیار ضرر کردند. آنها نقشههای بلندمدتی را برای منطقه طراحی کرده بودند که تلاش میکردند در قالب عادیسازی روابط اسرائیل با عربستان و تقویت محور خطرناک عبری- عربی به اجرا درآورند. فراموش نمیشود اولین عکسالعمل تلآویو به بازگشت ایران و عربستان به روابط عادی، سخنرانی نفتالی بنت، نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی بود. او گفت: «ما برای عادیسازی امور لحظهشماری میکردیم. حالا متوجه شدیم که ایران با عربستان آشتی کرده و این برای ما حکم یک فاجعه را دارد». بنابراین آنها دست از کارشکنی و ماجراجویی برنخواهند داشت. حتی ممکن است خرابکاری کنند و تلاش نمایند ایران را مقصر آن ماجرا معرفی کنند. درست است که ایران و عربستان در ماه عسل بهسر میبرند اما هرگاه ممکن است که دشمنان این دستاورد، دست به کاری بزنند تا با گلآلود ساختن آب، به آنچه که در سیبل هدفگذاری دو کشور قرار دارد، اجازه تحقق ندهند که البته دو طرف به این تهدیدات واقف هستند.