امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌و‌گو با «ایران» مطرح کرد

پروپاگاندای «تل‌آویو» برای مانع‌تراشی در مذاکرات غیرمستقیم

شمار زیادی از محافل غربی- صهیونیستی در روزهای اخیر انتشار خبرهایی را در دستور کار قرار داده‌اند که روند تبادل پیام غیرمستقیم ایران و امریکا را هدف گرفته است. ادعای دستیابی ایران و امریکا به «توافق موقت» به نقل از منابع اسرائیلی جدیدترین دست از این اقدامات است که به اعتقاد برخی ناظران در راستای تخریب هرگونه توافق احتمالی صورت گرفته است. امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌و‌گویی با «ایران» به تشریح تحولات جاری پرداخته است.
 
در روزهای اخیر اخبار متعددی از مذاکره غیرمستقیم ایران و امریکا در رسانه‌ها مطرح شده است. برخی معتقد هستند انجام این مذاکرات در پی ناکامی‌هایی است که دولت ایالات متحده در پیگیری دو پلن A و B در قبال جمهوری اسلامی با آن روبه‌رو شده و واشنگتن را به سمت کاهش تنش ناگزیر کرده است. نظر شما چیست؟
من شخصاً معتقد نیستم که دچار نوعی دگرگونی قابل احصا در روابط فریز شده یا به بن‌بست رسیده برجامی بین ایران و امریکا شده‌ایم. در مقایسه چند هفته اخیر با چند ماه اخیر هم، تفاوت معناداری در روابط بین دو کشور دیده نمی‌شود. تحریم‌ها به قوت خود باقی مانده، مذاکرات به نتیجه نرسیده و در این روند امریکا با وجود ناکامی‌هایی که در پیگیری چندین سناریو علیه ایران با آن مواجه شده، همچنان سردرگم و مردد به نظر می‌رسد.
 پس از اتفاقاتی که در شهریور پارسال در ایران رخ داد، امریکایی‌ها با یک محاسبه اشتباه زمین بازی خود را تغییر دادند و به تصور اینکه حمایت‌شان از جریان‌های ضد ایرانی می‌تواند به نتیجه برسد، مذاکرات را رها کردند. امریکایی‌ها از یک سال و نیم پیش نیز در پی آن بودند که اهداف خود را از طریق یک تنش مدیریت شده در قبال ایران بدست آورند، اما پس از شکست جریان‌هایی که دنبال فروپاشی بودند، ناکارآمدی این محاسبه هویدا شد و مقام‌های امریکایی را ناگزیر کرد که بار دیگر به مذاکره با ایران بیندیشند. از این رو مواضع ادعایی و حملات دیپلماتیک مقام‌های این کشور هم در پی تقبل ناکامی طرح براندازانه‌شان در قبال ایران فروکش کرد و آنها مجبور شدند با واقعیت کنار بیایند. با وجود این فراز و نشیب، مذاکرات رفع تحریم‌ها به صورت تبادل پیام غیرمستقیم جریان داشت و حالا امریکا به واسطه تجربه شکستی که در ماه‌های اخیر در برابر ایران داشته سعی می‌کند بار دیگر مذاکره با ایران یعنی همان پلنC را دنبال کند. پلنی که می‌توان گفت از مدت‌ها پیش تلاش کرده آن را حفظ کند.
 
بنابراین وضعیت جاری با رویکرد امریکا در قبال مذاکرات رفع تحریم‌ها چه نسبتی دارد؟
امریکا با توجه به وضعیتی که در مواجهه با ایران پشت سر گذاشته چاره‌ای جز توافق با ایران در پیش روی خود نمی‌بیند اما با وجود قرار گرفتن در وضعیتی متزلزل چنان که پیش‌تر مسبوق به سابقه بوده، تلاش می‌کند امتیازات حداکثری را روی میز مذاکرات نگه دارد. این کشور چنانکه قبلاً مطرح کرده بود به دنبال متصل کردن موضوعات غیرهسته‌ای همچون مسأله منطقه‌ای و فعالیت‌های موشکی ایران در قالب برجام پلاس است. این همان هدفی بود که «ترامپ» دنبال می‌کرد اما نتوانست محقق کند و «بایدن» هم با این امید رویکرد او را دنبال کرد و با بن‌بست روبه‌رو شد. بنابراین ایالات متحده در شرایط جاری به دنبال مذاکره است اما همچنان سعی می‌کند تا آخرین لحظه از موضوعات ادعایی و فرابرجامی خود دست نکشد تا بلکه بتواند به حداقل‌هایی دست یابد، اما خب نباید فراموش کرد که موقعیت این کشور در مذاکراتی که الان به صورت غیرمستقیم جریان دارد، متزلزل شده و تحولاتی که صورت گرفته دست تهران را در پیگیری خواسته‌هایش بازتر از قبل کرده است.
 
با وجود تکذیب مقام‌های ایرانی و امریکایی درباره توافق موقت، چرا این موضوع از سوی برخی محافل غربی تکرار می‌شود؟ چه هدفی در پی این خبرسازی‌ها دنبال می‌شود؟
این موضوع جنبه‌های مختلفی دارد. یک بخش این است که بحث توافق دو کشور ایران و امریکا، موضوع حائز اهمیت و حساسی است و رسانه‌ها دوست دارند که خبر اول را خودشان منتشر کنند تا اطلاع‌رسانی در این مورد به نام خودشان به ثبت برسد. از این جهت شتابزده و هیجانی عمل می‌کنند و برخی از اتفاقات را نشانه‌ای از یک گشایش می‌دانند. مثلاً اگر یک هیأت امریکایی به عمان سفر کند، می‌گویند که قرار است توافق شود. زمانی هم که یک هیأت ایرانی به عمان سفر می‌کند، این‌گونه است. اگر یک مقام خارجی به ایران بیاید، می‌گویند توافق نزدیک است. یعنی در کنار همه فعالیت‌های دیپلماتیک ایران، این فرض قرار می‌گیرد.
بخش دیگر هم این است که جریان‌های قدرتمند ضد مذاکره وجود دارند که هرگونه نشانه و هر نوع احتمالی را هرچند بسیار کم، رسانه‌ای می‌کنند، به این امید که فشار بر طرفین افزایش پیدا کند تا آن کورسویی را هم که در انتهای یک تونل تاریک قرار دارد، ببندند. اسرائیلی‌ها به طور دائم به این موضوع می‌پردازند و با این فرض که دولت بایدن زیر فشار قرار می‌گیرد و پای کنگره هم وسط می‌آید، موضوع را در نطفه خفه می‌کنند. حالا هم این نگرانی در محافل صهیونیستی ایجاد شده که نکند قرار است توافقی رخ دهد. بنابراین آنقدر فعالیت تبلیغاتی می‌کنند که اگر امکان توافق وجود داشته باشد، آن را با پروپاگاندا و جوسازی از بین ببرند.
 نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی اخیراً اعلام کرده که هرگونه توافق با ایران برای اسرائیل غیرقابل قبول است. دلیل تکرار این موضع ادعایی از سوی مقامات اسرائیلی چیست؟
نتانیاهو و سایر مقامات اسرائیلی سال‌های طولانی است که این مواضع را تکرار می‌کنند. بخشی از فعالیت روزانه نخست‌وزیر و وزیرخارجه رژیم اسرائیل این است که در مورد هر موضوعی که صحبت می‌کنند، ضربه‌ای هم به جمهوری اسلامی و روند مذاکرات بزنند. بی‌تردید اسرائیلی‌ها با توافق مخالفند و هر اقدامی را برای ممانعت از دستیابی به آن در دستور کار قرار می‌دهند. اما معتقد نیستم اگر اتفاقاتی در روابط بین ایران و امریکا پیش آمد همه بخاطر اسرائیل است. سهم و نفوذ اسرائیل در واشنگتن محدود است. اسرائیل قدرت مطلق نیست ولی اثرگذار است؛ تا زمانی که احساس کند ایران و امریکا ممکن است به توافقی دست یابند، همه ابزارهای خود را به کار می‌گیرد تا جلوی آن را بگیرد.
بروز وضعیت پیش آمده چه اندازه زمینه را برای تجدید نظر غرب در استراتژی خود در قبال جمهوری اسلامی مهیا کرده است؟
تنوع بخشیدن به شرکای خارجی ایران کاملاً منطبق با منافع ملی است. نزدیک شدن به چین به عنوان قدرت مهم اقتصادی جهان و همچنین هند و روسیه و کشورهای دیگر که بازیگران مهمی در جهان هستند، یکی از عواملی است که می‌تواند باعث طولانی‌تر شدن روند مذاکرات شود. نزدیکی به روسیه و چین، رویکرد فشار امریکا از طریق تحریم‌ها را تضعیف می‌کند و انگیزه ایران را برای دستیابی به توافق حداقلی کاهش می‌دهد.
به حرکت ایران به سمت شرق، به عنوان یک موضوع امنیتی در غرب نگاه می‌شود و آنها هم مصر می‌شوند که فشار را بر ایران بیشتر کنند تا جلوی پیشرفت این حرکت را بگیرند. همین مجموعه عوامل باعث می‌شود که مذاکرات هنوز به سرانجام نهایی نرسد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و پانزده
 - شماره هشت هزار و دویست و پانزده - ۰۳ تیر ۱۴۰۲