این مرد قبل‌تر قتل را به گردن گرفته بود

مرد قاتل و اصرار بر بی گناهی در صحن دادگاه

عامل یک جنایت خونین وقتی پیش روی قضات قرار گرفت اعترافات قبلی‌اش را اشتباه خواند و اصرار کرد قاتل نیست.
این در حالی است که همه مسیر تحقیقات نشان می‌دهد او تنها کسی بود که ضربه کشنده را وارد کرده است.
قتل وسط خیابان
به گزارش خبرنگار «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اوایل تابستان پارسال از وقتی شروع شد که درگیری دسته جمعی در یکی از محله‌های حصارک کرج رخ داد.
خیلی زود مأموران پلیس در محل درگیری حضور یافتند و با مرد جوانی که غرق در خون بود روبه‌رو شدند. مرد جوان به رغم اینکه خیلی زود به بیمارستان منتقل شده بود اما در اثر شدت خونریزی جان باخت و با مرگ او بود که این پرونده رنگ و بوی جنایی به خود گرفت.
با تلاش پلیس و تحقیقات میدانی که صورت گرفت عامل جنایت شناسایی و دستگیر شد. این متهم به جنایتش اعتراف کرد و به زندان منتقل شد.
در دادگاه
پرویز که ۳۲سال سن دارد صبح دیروز از زندان به دادگاه کیفری استان البرز منتقل شد تا محاکمه شود.
در ابتدای جلسه دادگاه اولیای دم که پدر مقتول بود در جایگاه ایستاد و خواستار اشد مجازات شد.او گفت: پسرم کارگر بود و اهل دعوا نبود، از صبح تا شب کار می‌کرد و با قاتل اختلاف مالی داشت.
سپس متهم پشت میز محاکمه ایستاد و بعد از تفهیم اتهام رئیس دادگاه در دفاع از خود و پاسخ به اینکه قتل را قبول دارد گفت: نه آقای قاضی من صابر را نکشته‌ام افراد دیگری هم در نزاع حضور داشتند که چاقو به دست بودند آنها هم ضربه زدند و من مطمئن هستم که ضربه کشنده به او وارد نکردم، من قاتل نیستم اگر قبلاً هم اعترافی کردم اشتباه کرده‌ام. سپس رئیس دادگاه ادله ومدارک و شواهدی را نشان داد که ثابت می‌کرد پرویز متهم اصلی قتل است. سپس از وی خواست ماجرا را برای دادگاه تشریح کند.
متهم که می‌دید تحت اتهام قتل است با اصرار به بی‌گناهی در تشریح روز جنایت گفت: ماجرا از یک فحش ناموسی شروع شد من و دوستم از قبل برسر موضوع کار با صابر اختلاف داشتم، کار به درگیری کشید و وقتی او ناسزا گفت نمی‌دانم چه شد که درگیری بالا گرفت.
 قاضی سؤال کرد آیا از قبل انگیزه قتل داشتی؟
متهم جواب داد نه.
قاضی در ادامه پرسید: پس چرا چاقو همراه داشتی؟!
 متهم در جواب گفت: این چاقو را از خیلی وقت پیش درجیب داشتم و در محل کار برای برش موکت ازآن استفاده می‌کردم. من و دوستم و صابر باهم درگیر شدیم و چند نفر هم از طرف مقتول دراین درگیری شرکت داشتند...
قاضی پرسید پس چرا فرار کردی؟
متهم گفت: از ترس فرار کردم تا دیدم سروکله گشت پلیس پیدا شد مثل بقیه فرار کردم. آن لحظه نمی‌دانستم که چه بلایی سر صابرآمده است من با چاقویی که داشتم فقط ضربه‌ای به دستش زدم و ضربه مرگبار را فرد دیگری که در معرکه بود زد...
پس از پایان اظهارات پرویز سایر متهمان این پرونده به اتهام مشارکت درنزاع دسته جمعی در دادگاه پشت میز محاکمه ایستادند و هر کدام به تشریح روز درگیری پرداختند.
یکی از آنها به نام نعیم مدعی شد درگیری نزدیک غروب بود که اتفاق افتاد به من خبر دادند که دوستم همان صابر با پرویز درگیر شده است من درنزدیکی محل درگیری در حال کار کردن در ساختمان نیمه کاره بودم خودم را به آنجا رساندم تا میانجیگری کنم واصلاً در این درگیری شراکت نداشتم.
فردی دیگری نیز که با چاقو در درگیری حضور داشت گفت: من چاقو داشتم و اصلاً با چاقو به کسی ضربه‌ای نزدم من پرویز را دیدم که با چاقویی خون‌آلود ازدرگیری گریخت.
مجید مدعی بود صابر خودش نیز چاقو داشت و در درگیری من دیدم که چاقویش زمین افتاد ولی دقیقاً ندیدم که چه کسی با آن چاقو به مقتول ضربه زد. او مدعی بود فضای درگیری آنقدر تاریک شده بود که اصلاً مشخص نبود چه کسی به کسی چاقو زده است و وقتی پلیس آمد همه فرار کردند و صابر روی زمین افتاد و من هم مثل بقیه پا به فرار گذاشتم. سرانجام قضات با توجه به دفاعیه‌ای که پرویز و سایر متهمان از خود کرده و صحنه جنایت را تشریح کرده بودند رسیدگی به این پرونده را به جلسه دیگری موکول کردند.
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و سیزده
 - شماره هشت هزار و دویست و سیزده - ۳۱ خرداد ۱۴۰۲