درس مهم کیسینجر به غربگرایان ایرانی
امیرحسین ثابتی کارشناس مسائل سیاسی
هنری کیسینجر، استراتژیست مشهور امریکایی اخیراً مصاحبهای با بلومبرگ انجام داده که بخشی از آن بسیار مهم است. او با اشاره به نزدیک بودن انتخابات امریکا، به ترویج تئوری «اول امریکا» اشاره کرده و گفته: «این دیدگاه تمرکز بسیار زیادی روی منافع امریکا دارد و توجه چندانی به منافع جهانی ندارد... در این صورت امریکا منزوی خواهد شد.»
حرف اصلی کیسینجر یک چیز است و آن اینکه اگر دولتهای بعدی امریکا به خاطر مشکلاتی که این کشور در درون دارد، آنقدر به داخل امریکا مشغول شوند که از ایفای نقش امریکا در سطح بینالملل کاسته شود، امریکا منزوی خواهد شد. در واقع منطق کیسینجر این است که امریکا به یک ابرقدرت تبدیل شده، چون در سطح جهان یک بازیگر مؤثر و فعال بوده و روزی که نقش امریکا در معادلات خارجی و بینالمللی کم شود، قدرت امریکا هم کم شده و منزوی خواهد شد.
حالا از زاویه نگاه کیسینجر به مسأله ایران نگاه کنید؛ با این پیشفرض که یک کشور قوی و اثرگذار، کشوری است که بتواند در معادلات منطقهای و جهانی تأثیرگذار باشد. اما چه کسانی در ایران مخالف نقش آفرینیهای ایران در سطح بینالملل هستند؟ کدام افراد و جریانهای سیاسی در سالهای گذشته سعی کردهاند نقش و تأثیرگذاری ایران در معادلات جهانی را کمرنگ کنند و کدام به دنبال تقویت و پر رنگ کردن آن بوده اند؟ کدام جریانها با شعار «نه غزه نه لبنان»، «سوریه را رها کن»، تمسخر اثرگذاری ایران بر معادلات امریکای لاتین و... سعی کردهاند یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت ایران را از بین ببرند؟
کسانی که در این سالها این حرفها را زدهاند اگر منطق ملی و حتی دینی درستی داشتند هیچ وقت چنین خبطی را مرتکب نمیشدند؛ چون اثرگذاری ایران در سطح منطقه و جبهه مقاومت فقط یک سیاست رئالیستی و معطوف به قدرت نبوده و کاملاً ریشه در مبانی دینی دارد، اما اگر از منظر غیر ایدئولوژیک و فقط و فقط بر اساس محاسبات دو دو تا چهارتا نیز به مسأله نگاه میکردند، میفهمیدند که اتفاقاً تأمین قدرت کشور نیز در همین مدل سیاست ورزی در خارج از مرزهای ایران است. این دیگر حرف خودیها یا سران جمهوری اسلامی نیست؛ این هنریکیسینجر است که نقش آفرینی و اثرگذاری خارجی را بخش مهمی از قدرت یک نظام سیاسی میداند و تضعیف این رویکرد را مترادف با منزوی شدن یک کشور قلمداد میکند.