رئیس‌جمهور ترکیه در جریان سفر به باکو مدعی شد رویکرد ایران در منطقه قفقاز هم جمهوری آذربایجان و هم ترکیه را ناراحت می‌کند

ماجراجویی ژئوپلیتیک با «زنگزور»

برخلاف جمهوری اسلامی که سعی می‌کند با میانداری و تأکید بر حفظ تمامیت ارضی کشورهای همسایه از جمله آذربایجان و ارمنستان، تنش‌های برآمده ازاختلافات تاریخی دو کشور را فرو بنشاند، دولتمردان باکو می‌کوشند از این فرصت برای غیریت‌سازی و تشدید تقابل با ایران بهره ببرند؛ روندی که بخشی از آن اخیراً با زیر سؤال رفتن رویکرد اصولی ایران در منطقه قفقاز در نشست خبری «الهام علی اف»، رئیس جمهور جمهوری آذربایجان و «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهور ترکیه آغاز شد و در ادامه با تأکید بر ترتیب دادن سازکاری جهت تحقق اهداف زیاده خواهانه باکو در نقاط مرزی مورد تنش ادامه یافت. «اردوغان» که دوشنبه گذشته در نخستین سفر خود بعد از انتخاب مجدد به عنوان رئیس جمهور ترکیه راهی باکو شده بود، در نشست خبری مشترک با همتای باکویی خود، گشایش کریدور «زنگزور» را اجتناب‌ناپذیر دانست و تأکید کرد که تلاش‌های خود را برای راه‌اندازی این کریدور ادامه خواهد داد. رئیس جمهور ترکیه همچنین در موضعگیری دور از انتظار خود با این ادعا که «گشایش کریدور زنگزور مسأله‌ای با ایران است نه ارمنستان»، افزود: «رویکرد ایران، هم جمهوری آذربایجان و هم ترکیه را ناراحت می‌کند.»
جمهوری اسلامی در حالی با این موضعگیری صریح مقام عالی رتبه ترکیه مواجه شد که مورد اشاره قرار دادن «ایران» به عنوان مانع تحقق زیاده طلبی‌های باکو حائز اهمیت ویژه‌ای بود. با این حال گمانه‌ای که پس از این موضعگیری بحث برانگیز در اذهان تقویت شد، همراهی صریح رئیس جمهور ترکیه با رویکرد مبتنی بر تنش مقام‌های آذربایجانی بود.

قطع پیوستگی ایران و ارمنستان
جمهوری آذربایجان ورود به مناقشه بر سر احداث دالان «زنگزور» را پس از آن کلید زد که این کشور در جنگ سه سال پیش با ارمنستان بر سر منطقه «قره باغ» که در نقشه پرماجرای قفقاز جنوبی از سر گذراند، موفق شد بخش وسیعی از مناطق مورد مناقشه را به سرزمین خود ملحق کند؛ نتیجه‌ای که اگر با سیاست اصولی و منطقی همسایگان باکو بویژه جمهوری اسلامی روبه‌رو نمی‌شد، امکان حصول نداشت. اما به نظر می‌رسید که مقام‌های آذربایجانی چندان تمایلی به اجرای تعهداتی که در قالب پیمان آتش بس با ارمنستان به آن متعهد شده بودند، ندارند. آغاز دور تازه‌ای از تنش‌های گاه و بیگاه آذربایجان با ارمنستان اگرچه به عنوان پس لرزه‌های آتش بس 2020 طبیعی قلمداد می‌شد اما در واقعیت اهدافی زیاده خواهانه را جست‌و‌جو می‌کرد. چنانکه باکو در پی دامن زدن به تنش‌های مرزی، تصرف و اشغال بخشی از خاک ارمنستان در استان «سیونیک» برای ایجاد دالان موهوم «زنگزور» و تحمیل آن به «ایروان» و همچنین تهران را دنبال می‌کرد. در صورت احداث دالان «زنگزور»، پیوستگی سرزمینی ایران با ارمنستان قطع شده و همچنین مسیرهای ترانزیتی ایران در شمال و شمال غربی به سمت اروپا برای صادرات و واردات در اختیار جمهوری آذربایجان و ترکیه قرار می‌گیرد.
همچنین قطع رابطه جغرافیایی ایران و ارمنستان از طریق تسلط باکو بر استان «سیونیک» ارمنستان موجب قطع دسترسی کشورمان به گرجستان و بندر «باتومی» در ساحل دریای سیاه خواهد شد و آن را در تنگنای ژئواستراتژیک قرار خواهد داد.
این در حالی است که راه‌اندازی «دالان زنگزور» مغایر مفاد توافق ۹ نوامبر2020 به شمار می‌آید؛ توافقی که بر رفع انسداد مسیرهای مواصلاتی اشاره می‌کند، نه ایجاد یک گذرگاه به بزرگی استان سیونیک ارمنستان. در پی این اقدامات بود که جمهوری اسلامی چندین بار در عالی‌ترین سطوح، نسبت به رویکرد جمهوری آذربایجان هشدار داد و رئیس جمهور تأکید کرد که «ارتباط ایران و ارمنستان نباید به خطر بیفتد و راه‌های ارتباطی باید تحت حاکمیت دولت‌ها باشند». برگزاری چندین رزمایش نظامی در مرزهای شمالی هم پشتوانه‌ای برای رویکرد اعلامی دولت در قبال تحرکات جنجالی «الهام علی اف» بود.
 
اجرای چند سناریو
باکو در حالی با هشدارهای تهران روبه‌رو شد که به این مهم وقوف داشت در صحنه میدانی، امکانی برای به اجرا گذاشتن برنامه‌های خود جهت تغییردر جغرافیای قفقاز ندارد. از این رو طبیعی بود برای رسیدن به هدف خود، چندین سناریوی همزمان را کلید بزند. غائله‌سازی در خصوص سفارت در تهران و تلاش برای تروریستی جلوه دادن آن که با کاهش سطح روابط دیپلماتیک با ایران همراه شد یکی از برنامه‌های جنجالی و تنش زایی بود که در دستور کار آذربایجان قرار گرفت.  ایجاد ترتیباتی برای تشدید ایران ستیزی و شیعه‌ ستیزی، استقرار تکفیری‌ها و شکل دهی به ایده «پان ترکیسم» وجوه دیگری از سیاست ضد امنیتی آذربایجان به شمار می‌رفت که دمیدن بر آتش تنش‌های قومی را جست‌و‌جو می‌کرد. این روند را می‌توان در پیوند با مناسبات رو به افزونی ارزیابی کرد که در ماه‌های اخیر میان جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی جریان یافت؛ روندی که به تقویت تحرکات نظامی باکو به پشتوانه حمایت‌های همه جانبه
تل آویو در سرزمین‌های مورد مناقشه با ارمنستان انجامیده و همچنین به پروپاگاندای رسانه‌ای علیه ایران شتاب بخشیده است. تردیدی وجود ندارد که تلاش برای نزدیکی با اسرائیل به شکل پررنگی می‌تواند منافع امنیتی ایران را تحت تأثیر قرار دهد.
 
جایگیری اشتباه «اردوغان»
به نظر می‌رسد موضعگیری صریح رئیس جمهور ترکیه در حمایت از زیاده خواهی‌های «الهام علی اف» در چهارچوب تلاشی باشد که این مقام آذربایجانی برای تقویت توان میدانی و دیپلماتیک خود جهت دستیابی به خواسته‌هایش در منطقه قفقاز به جریان انداخته است. البته نباید فراموش کرد که ترکیه نیز بی‌میل نیست تا برای ایجاد یک هاب ترانزیتی- انرژی از طریق ایجاد پیوستگی سرزمینی با جمهوری آذربایجان، این کشور را از طریق خاک خود به اروپا متصل کرده تا ضمن تقویت محوریت خود در منطقه، زمینه‌های ضعیف‌تر شدن رقبای منطقه‌ای را فراهم آورد. امری که می‌تواند به تضعیف مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی در منطقه قفقاز جنوبی بینجامد. در این میان اشتیاق ترکیه برای نیل به این هدف، می‌تواند مسأله اختلاف میان «تهران و باکو» را به مسأله میان «تهران و آنکارا» تبدیل کند. این همان واقعیتی است که شخص «اردوغان» باید در روند تعاملات چندجانبه منطقه‌ای خود بویژه با ایران در نظر گیرد. از خاطر نرفته است که در جریان سفر سال گذشته رئیس جمهور ترکیه به تهران و دیدار با مقام معظم رهبری، بخش مهمی از فرمایشات رهبرانقلاب به رویکرد اصولی جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز اختصاص یافت. رهبری با ابراز خشنودی از بازگشت منطقه قره‌باغ به خاک جمهوری آذربایجان عنوان کردند: «اگرسیاستی مبنی بر مسدود کردن مرز ایران و ارمنستان وجود داشته باشد، جمهوری اسلامی با آن مخالفت خواهد کرد، چرا که این مرز یک راه ارتباطی چند هزار ساله است.»
ذیل چنین حساسیتی است که ریل‌گذاران سیاست خارجی آنکارا نباید فراموش کنند که جمهوری اسلامی به عنوان یک بازیگر مهم و اثرگذار درمنطقه و با بهره‌مندی از بالاترین سطح از مؤلفه‌های قدرت، امکان ایستادگی بر رویکرد اصولی خود در منطقه قفقاز را دارد و جایگیری اشتباه «اردوغان» در این روند مورد مناقشه، می‌تواند هزینه‌های گزافی برای رابطه ایران و ترکیه به عنوان دو متحد تاریخی به دنبال داشته باشد.

لزوم تجدید نظر در یک ادعا
از سوی دیگر نقش استراتژیک ایران در منطقه و تأثیراتی که بویژه در جریان حل و فصل منازعات تاریخی و هزینه ساز قفقاز داشته، واقعیتی است که نباید از نظر تصمیم گیرندگان باکو دور بماند. آنچه مسلم است اینکه «الهام علی اف» در ماه‌های اخیر از کانال‌های رسمی و غیر رسمی، پیام‌های لازم را پیرامون رویکرد ایران و خطوط قرمز تعیین شده‌اش در مناطق مورد مناقشه دریافت کرده و بخوبی می‌داند که در فرایند شکل‌گیری نظم نوین منطقه که زیر سایه ائتلاف در حال ظهور تهران- مسکو- پکن پیش‌بینی می‌شود، دیگر امکانی برای زیاده طلبی‌های فراسرزمینی نیست و از سوی ائتلاف‌های بزرگ این حوزه تحمل نمی‌شود. شاید از این روست که «الهام علی اف» باید در این گفته خود که «هیچ کسی نمی‌تواند ما را بترساند» تجدید نظر کند و قدرت جمهوری اسلامی در دفاع از خطوط امنیتی خود را به آزمون نگذارد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و هشت
 - شماره هشت هزار و دویست و هشت - ۲۵ خرداد ۱۴۰۲