جنگ اوکراین، جایگاه پیمان آتلانتیک شمالی را نزد افکار عمومی دچار چالش کرده است
آینده مبهم ناتو
جیمز جی کارافانو، کارشناس امنیت ملی و سیاست خارجی
مترجم: وصال روحانی
در ماه جولای (تیر) سران ناتو در شهر ویلنیوس پایتخت لیتوانی گرد هم میآیند و از حالا شکی وجود ندارد که محور اصلی گفتوگوهای آنان آینده اوکراین در قبال جنگی است که روسها علیه آنان به راه انداختهاند. درست است که این مسأله از نهایت اهمیت برخوردار است اما مهمتر از آن آینده کاری این نهاد کلیدی است که آن را پیمان نظامی آتلانتیک شمالی هم مینامند.
اولین و صریحترین پیامی که جنگ روسیه - اوکراین به مردم دنیا و البته نهادهای سیاسی داده، این است که آینده نزدیک و حتی دور جهان نیز عاری از جنگهای بعدی نیست و در نتیجه آنچه باید به آن توجهی بسیط مبذول شود، مسأله امنیت جهانی است. اینکه ناتو سرانجام چطور جنگ اوکراین را جمع و مضار آن را کنترل خواهد کرد، در اذهان جهانیان با پاسخهایی متنوع و متفاوت همراه است اما تردید ناتو در عضویت اوکراین و بسنده کردن امریکا و شرکای غربیاش به ارسال محمولههای نظامی به کییف سبب شده هم جایگاه ناتو در جهان دچار چالش شود و هم کشورهای کمبرخوردار بیش از گذشته دریابند که اگر وارد مخمصههای بزرگ شوند، حمایتی واقعی از غرب دریافت نخواهند کرد. بویژه که اوکراین چه قبل از ورود ارتش روسیه به خاک این کشور و چه بعد از آن بارها به صراحت گفته است که میخواهد به عضویت تام و تمام ناتو درآید اما سران این پیمان نظامی با حرفهای تعارفگونه و اظهارات دوپهلوی خود ضمن استقبال کلامی از این رویداد هرگز اطمینان کامل روحی را به طرف اوکراینی اعطا نکردهاند و مشخص نیست که اولاً سازکارهایشان برای اجرایی شدن این امر چیست و ثانیاً تا چه میزان در این خصوص جدی و دارای عزمی راسخاند.
بدون اطمینان خاطر در زمان بازسازی
ناتو در سالهای اخیر نه تنها بارها متهم به عدم کفایت در امر ساماندهی اروپا شده، بلکه اساسنامه خویش را هم در زمینه پذیرش عضویت کشورهای مختلف زیر پا گذاشته و هر سال به گزینشها و رویکردهایی تازه و متضاد با گذشته پرداخته است. این تضادهای کاری سبب شده روسیه بدون هیچ ترسی نه فقط به اوکراین حمله کند که حتی مانورها و تهدیدات ناتو را به تمسخر بگیرد. امریکا در نمایش ضعیف و لرزان ناتو در قبال تهاجم روسیه بیش از سایر قدرتهای غربی سهیم است و در حالی پیاپی از آلمان، بریتانیا و فرانسه میخواهد، بیش از گذشته به کییف یاری برسانند که بطور دقیق مشخص نمیکند کدام نوع از کمکرسانی منظور نظرش است و حتی خودش هم نمیداند پس از فرستادن بیش از 10 محموله عظیم نظامی و غذایی و دارویی به کییف در کجا ایستاده و قدمهای بعدیاش باید چه باشد. برای اوکراین بسیار مهم است که بداند پس از توقف جنگ فعلی در هر یک از مقاطع زمانی پیشرو، کدام کشور و کدامین سازمان و با کدامین حجم از کمکرسانیها کنارش میایستند و مطلع شود که برای بازسازی خود چه دارد و چه چیزهایی را ندارد و این موردی است که یاوران غربی اوکراین و بخصوص امریکا در زمینه آن به دولت کییف هیچ اطمینان خاطری نمیدهند.
یک واقعیت تلخ
ناتو با معضلات مرتبط با تقویت نظامی و تعریف مجدد فعالیتهای سیاسی خود نیز مواجه است. اینک در شرایطی از این نهاد، قوت بخشیدن به ساختار نظامی کل اروپاطلب میشود که ناتو حتی از محکم کردن اوضاع 28 کشوری که به طور رسمی عضو این پیمان نظامی هستند، عاجز است و هر روز به سیاستگذاریهای رنگپریدهتری در این خصوص دست میزند. امروز ناتو با این سؤال مواجه است که اگر امریکا در امر کمکرسانی به دولت کییف اینهمه مشارکت نمیکرد، چگونه میخواست از بیاعتباری برخاسته از فقدان کمکهای خودش به این کشور تحت مخاطره سر بلند کند و بتواند حرفی برای گفتن به اعضای ناامید شده خود داشته باشد. کاخ سفید بارها تصریح کرده که اولویت کاریاش همچنان پیروز شدن در ستیز بزرگ اقتصادی خود با چین است و اگر در این هنگامه به کییف هم متمایل شده به اجبار و با این هدف مهم بود که روسها نتوانند از هرگونه پیگرد و فرجامی بابت تهاجم خود به خاک اوکراین رهایی یابند و به گونهای تقاص آن را پس بدهند.
لغزشهای هر روزه به سمتی تازه
اجلاس بعدی ناتو در شهر ویلنیوس امور معیوب فوق را تصحیح نخواهد کرد و خط مشی مشخصتری را پیشروی این اتحادیه نظامی تضعیف شده نخواهد گذاشت و برعکس به نظر میرسد که برای هر عضوگیری تازهای بیشتر از گذشته محتاج کمک امریکا و «قدرت»های اروپایی و بویژه آلمان و فرانسه خواهد بود. چین هم میتواند مطمئن باشد که از هر سو که تحت فشار قرار گیرد، قطعاً فشاری را بابت وجود ناتو متحمل نخواهد شد زیرا این نهاد نظامی حتی از اتخاذ یک راهبرد مشترک در زمینههای جنگی و تلاقیهای مرزی برای تمامی اعضایش عاجز نشان میدهد و هر روز به سمت تازه و سستتری درمیغلتد.
منبع: Washington Times