رئیسجمهور امروز با همراهی یک هیأت بلندپایه راهی ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه میشود
چتر دیپلماسی فراگیر بر سر امریکای لاتین
رئیس جمهور جدیدترین مقصد سفر خارجی خود را سه کشور مهم از حوزه امریکای لاتین برگزید. آیتالله سید ابراهیم رئیسی امروز با همراهی هیأتی بلندپایه از جمله وزیر امور خارجه، دفاع، نفت و بهداشت راهی کشورهای ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه میشود. سفر رئیسی به سه کشور امریکای لاتین در همزمانی با وضعیت متزلزل سیاست خارجی ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی بیش از هر موقعیت دیگری توجه محافل رسانهای و سیاسی جهان را به خود جلب کرده است. اینکه حضور تأثیرگذار و راهبردی ایران به نزدیکترین فاصله جغرافیایی به مرزهای امریکا رسیده امری نیست که سابقه چندان طولانی داشته باشد.
حیاط خلوتی که از دست رفت!
از سال1823 میلادی که «جیمز مونروئه»، رئیسجمهور وقت امریکا برای جلوگیری از گسترش منازعات درونی کشورهای اروپایی به قاره امریکا بویژه امریکای لاتین، دکترین خود را مبنی بر ضرورت عدم مداخله سایر کشورها در قاره امریکا ارائه کرد به طور غیر رسمی امریکای لاتین بـه مثابه حیاط خلوت ایالات متحده تعریف شد. این هدف راهبردی سبب شد در ادوار گوناگون، رؤسایجمهور امریکا با توسل به نقش هدایتگرایانهای که برای خود متصور شده بودند، شرایط را برای حفظ منافع یکجانبه خود در منطقه امریکای لاتین فراهم سازند. تداوم این رویکرد یکجانبهگرایانه که رویکرد فشار و تحریم را علیه شماری از کشورهای این منطقه پشتوانه خود قرار داده بود، علاوه بر آنکه فرصت تأثیرگذاری بر روندها و تحولات منطقه را بـرای امریکا از بین برد که زمینه و شرایط مناسبی نیز فراهم کرد تا از رهگذر آن کشورهایی نظیر جمهوری اسلامی که در سالهای اخیر به عنوان یکی از جدیترین چالشهای قدرت امریکا در عرصه جهانی و منطقهای به شمار میرفت، با اولویتبندی منافع ملی خود زمینه را بـرای رقابت و به چالش کشیدن نفوذ امریکا در این منطقه فراهم آورد.
سرمایهگذاریهای کمبازده
گرچه رابطه ایران با کشورهای حوزه امریکای لاتین که از نظامهای سوسیالیستی برخوردارند به سبب رویکردهای مشترک ضد امپریالیستی از همان سالهای نخست انقلاب رابطهای مبتنی بر احترام و همراهی تلقی میشد اما رفت و آمد در سطوح بالا نخستین بار با سفر «فیدل کاسترو»، رئیسجمهور و رهبر فقید انقلاب کوبا به ایران در آغاز دهه 80 شمسی رقم خورد. روابطی که در دولتهای پیشین برای توسعهاش تلاش چندان قابل ملاحظهای صورت نگرفت و به هر دلیل چندان از رفت و آمدها و حضورهای رسمی و سمبلیک پیشتر نرفت و با یک رابطه راهبردی و مؤثر فاصله داشت. به نظر میرسید اهـداف دولتهای گذشته بویژه در دولت حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین نوعی تفسیر حداقلی از عملگرایی را در خود جای داده بود و این عملگرایی نیز در حوزههای امنیتی - سیاسی متوقف مانده و تحقق اهداف جامع جمهوری اسلامی بویژه در زمینه اقتصادی را هم در یک مقیاس نسبی ناممکن کرده بود. در نتیجه این رویکرد به ایجاد زنجیرهای از اقدامات پیدا و پنهان برای کاستن از فشار تحریمهای اقتصادی غرب، سرمایهگذاریهای کمبازده برای ایران در حوزههای نفتی و برقراری روابطی کمبهره از سوی دولتهای یازدهم و دوازدهم با قریب به اکثریت این کشورها انجامید.
آغاز یک روند همهجانبه
از زمان آغاز به کار دولت سیزدهم اما روابط ایران با کشورهای امریکای لاتین در سطحی از ائتلاف راهبردی بودن و درهم تنیدگی قرار گرفته که افقهای روشنی را برای به جریان انداختن یک رابطه فراگیر و فراتر از ابعاد امنیتی و سیاسی به تصویر کشیده است. رئیسی در پایهریزی رابطه ایران با کشورهای امریکای لاتین علاوه بر پیگیری هدفمند و قابل اجرای اهداف سیاسی، درصدد مهیا کردن زمینه مراودات جدی اقتصادی با کشورهای حوزه امریکای لاتین است و میکوشد سمت و سوی دیپلماسی خود را به سمت بهرهبرداری حداکثری اقتصادی از طریق افزایش همکاریهای تجاری با کشورهای امریکای لاتین سوق دهد. این چنین است که این منطقه با 19.1 میلیون کیلومتر مربع وسعت، 634 میلیون نفر جمعیت، با سهم 7 درصدی از تولید ناخالص داخلی جهانی و با سهم 6 درصدی از تجارت جهانی و همچنین با بهرهمندی از منابع قابل توجهی از ذخایر مواد اولیه که برای چرخه تولید جهانی حیاتی میباشند، در جایگاه قابل قبولی در سیاست خارجی متکثر دولت سیزدهم نشسته است.
همکاری عملیاتی
تأمین متقابل نیازهای حیاتی در شرایطی که هم تهران و هم «کاراکاس»، پایتخت ونزوئلا در سالهای اخیر با تحریمهای گسترده امریکایی مواجه بودهاند امری است که سبب شد دو کشور با فاصله هزاران کیلومتری بتوانند به نحو عملیاتی به حمایت از یکدیگر در برابر تحریمها و مشکلات داخلی و خارجی بپردازند. حمایتی که در دو سال اخیر خود را در همکاری در حوزه علم و فناوری، صنعت، انرژی، نفت، معادن، خودرو و ماشینآلات سنگین و ارسال ناوگان کشتیهای حامل سوخت ایران به ونزوئلا نشان داده است. به اعتقاد ناظران، اجرای تام و تمام اسنادی که در این زمینهها به امضای مقامهای ایرانی و ونزوئلایی رسیده است، اعتبار تبادلات تجاری دو کشور را تا سطح ۲۰ میلیارد دلار افزایش خواهد داد. تحقق این چشمانداز یعنی افزایش چند برابری اعتبار تعاملات میان دو کشور، موضوعی است که با توجه به ظرفیتهای ونزوئلا دور از دسترس نیست و زیر سایه وجود امکانهای متعدد در عرصههای مختلف، تحقق منافع حداکثری را برای تهران و کاراکاس ممکن میکند. در چنین فضا و با چنین پیشینهای رئیسجمهور به ونزوئلا میرود تا در زمینه ابعاد گسترده همکاری با همتای خود به گفتوگو بنشیند.
تعامل ناگزیر
رئیسی در حالی در دومین مقصد از سفر خود راهی «هاوانا»، پایتخت کوبا خواهد شد که بیشترین تبادلات سیاسی ایران و کوبا طی سالهای گذشته بر پایه تبادل هیأتهایی در سطوح مختلف پارلمانی، سیاسی، اقتصادی، هنری و فرهنگی و رایزنی وزرای خارجه در مجامع مختلف از جمله سازمان ملل بوده است. این در حالی است که تهران و هاوانا از اشتراکات زیادی از جمله مقاومت در برابر تحریمهای ناعادلانه در تاریخچه انقلابی خود بهرهمندند. تحریمهای ظالمانهای که ایران و کوبا با آن روبهرو شده اند، بهرهگیری هر دو کشور از مدلهای اقتصادی مشابه در دوران پساتحریم را به ضرورتی ناگزیر تبدیل کرده و همین امر زمینه مناسبی را برای همکاری متقابل سیاسی و اقتصادی فراهم نموده است. چه آنکه این تحریمها امکانی مهیا کرد تا دو کشور افزون بر توسعه راههای تجاری، به قراردادهای بزرگ در زمینه علوم پزشکی و مراقبتهای بهداشتی دست یابند؛ امری که اپیدمی ویروس کرونا آن را به یکی از وجوه همکاری تنگاتنگ دو کشور در زمینه پزشکی تبدیل کرد. چنانکه مرکز تحقیقاتی پیشرو ایرانی، انستیتو پاستور، برای تولید واکسن کووید ۱۹ که در ایران به نام پاستوکووک شناخته میشود، با مؤسسه فینلی کوبا وارد سرمایهگذاری مشترک شد. در همین راستا در فصل جدید همکاری تهران و «هاوانا» در دولت سیزدهم، ۱۳ توافقنامه رسمی ذیل نقشه راه تهاتر بین ایران و کوبا بین دو کشور به امضا رسیده است که عرصههای علمی، بهداشتی، کشاورزی، انرژی، فناوری و نانو، همکاریهای مهندسی و دریایی، تجارت، آموزش عالی، ورزش، ارتباطات بانکی و قضایی را شامل میشود که در همه حوزهها اقدامات اولیه صورت گرفته است. بیتردید حضور رئیسجمهور ایران در کوبا زمینه اجرای هر چه سریعتر این اسناد همکاری را مهیا خواهد کرد.
ریلگذاری اقتصادی
روند مناسبات ایران و «ماناگوآ»، پایتخت نیکاراگوئه تا پیش از این عمدتاً بر وجوه سیاسی و ایدئولوژیک تکیه داشته اما پیرو رویکردی که دولت رئیسی در بهکارگیری ظرفیتهای اقتصادی بالقوه موجود میان دو کشور در پیش گرفته است، ابعاد این رابطه به ریلگذاری در زمینه تبادلات تجاری از جمله برنامهریزی برای واردات اقلام اساسی از جمله تأمین دارو و مواد دارویی، کالاهای مصرفی و سرمایهگذاری مشترک در حوزههای کشاورزی، انرژی و غیره منتهی شده است. با آغاز فصل تازه این همکاریها بود که خبرگزاری رویترز چندی پیش گزارش داد که تهران و هاوانا با هدف توسعه میادین نفتی در نیکاراگوئه و همچنین سرمایهگذاری در یک واحد پالایشگاهی تفاهمنامه مشترک امضا کردند. کمک ایران به نیکاراگوئه برای تأمین منابع سوختی و سرمایهگذاری در پالایشگاههای پتروشیمی این کشور از دیگر محورهای این همکاری است که در ماههای اخیر رقم خورده است. بیتردید حضور رئیسی در نیکاراگوئه که در نخستین سفرش به امریکای لاتین رقم میخورد، درهای تازهای برای به جریان انداختن وجوه جدید همکاری اقتصادی خواهد گشود.
در مجموع به نظر میرسد رئیسجمهور در سفر خود به سه کشور مهم امریکای لاتین با بهکارگیری یک دیپلماسی چندوجهی و در عین حال فراگیر که متغیرهای مهم سیاسی، اقتصادی و امنیتی را دربر میگیرد، به دنبال ایجاد شبکهای از روابط است که ایجاد وابستگی متقابل بویژه در زمینه اقتصادی ماحصل آن خواهد بود؛ نوعی از وابستگی که نگاه دو طرف را از سیاستهای مقطعی و کوتاهمدت به یک راهبرد بلندمدت سوق داده و تحقق منافع همهجانبه این کشورها بویژه در زمینه اقتصادی را ممکن میسازد.