اتفاقات ریز و درشت تیم ملی والیبال قبل از لیگ ملت‌ها

پرواز به امید روزهای بهتر

مهری رنجبر
روزنامه‌نگار

ساعت 18:30 دقیقه. آخرین تمرین تیم ملی والیبال درحضور خبرنگاران.
در ماشین اسنپ که نشستیم، همکارم بعد از سلام از راننده می‌پرسد: «چقدر زمان می‌برد تا برسیم؟» راننده: «یک ساعت.» برخلاف انتظار، راننده وقتی از خیابان قنبرزاده به خیابان بهشتی می‌پیچد، مطمئن می‌شویم قرار است از داخل شهر شلوغ و پرترافیک به مجموعه آزادی برویم. در دل دعا دعا می‌کنیم سر ساعت برسیم. رسیدن به سالن فدراسیون والیبال و تماشای آخرین تمرین ملی‌پوشان برای ماجراجویی در هفته اول لیگ ملت‌ها. تیم ملی برای شروع ماجراجویی ترسناک فردا راهی شهر ناگویای ژاپن می‌شود. پروازی به امید روزهای بهتر.

مرور تاکتیک درتمرین 6 به 6
بالاخره دعاهای ما مستجاب می‌شود و با فرار از چنگال غول وحشتناک ترافیک ساعت 18:39 دقیقه به سالن فدراسیون می‌رسیم. هرچه به سالن نزدیک می‌شویم، صدای توپ و کری‌خوانی بازیکنان واضح‌تر می‌شود. بازیکنان طبق برنامه بهروز عطایی در دو طرف تور در تمرین 6 به 6 تاکتیک‌ها را مرور می‌کنند. بهروز عطایی و همکارانش هم بازیکنان را زیر نظر دارند و گاهی هم نکاتی را به آنها یادآوری می‌کند. بازیکنان با لباس‌های خیس از عرق، خیلی جدی تمرین می‌کنند و البته از کری‌خوانی و حتی جرزنی غافل نمی‌شوند. جرزنی که بعضی مواقع پای سرمربی تیم را وسط می‌کشد.

گمانه‌زنی خبرنگاران
تمرین ملی‌پوشان با حضور خبرنگاران بهترین فرصت برای آنهاست تا دور هم جمع شوند و با هم دیدار تازه کنند. ترکیب تیم ملی برای هفته اول لیگ ملت‌ها، سوژه مهم خبرنگارانی است که حرفه‌ای‌تر والیبال می‌نویسند، گوشه‌ای کنار هم نشسته‌اند و درباره ترکیب با هم صحبت می‌کنند. یکی به شوخی و خنده می‌گوید: «عجب تیمی است، می‌روند از همان اول نتیجه می‌گیرند (با خنده).» نفر دوم حرف همکارش را تکمیل می‌کند: «نمی‌دانم عطایی، چرا بردیا سعادت را خط زد. پشت‌خط زنی که در لیگ ترکیه بهترین پست خودش بود و البته تجربه بازی در لیگ ملت‌ها و المپیک هم دارد. آن وقت علی حاجی‌پوری را انتخاب کرده که قبلاً در راهیاب ملل مریوان بازی کرده و فصل قبل هم در هراز آمل. حالا صبر کنید و ببینید اگه امین اسماعیل‌نژاد روز اول سرما نخورد. او معمولاً این‌طوری است. حتی سعید معروف هم که بود سرما خورد. در این شرایط قرار است حاجی‌پور بدون تجربه کار را درآورد؟»
بهروز عطایی سرمربی تیم ملی برخلاف خبرنگاران تمام‌قد از حاجی‌پور دفاع می‌کند: «حاجی‌پور بشدت آماده است و حتی اسماعیل‌نژاد را برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی تیم ملی تهدید می‌کند. من از توانایی بازیکنان استفاده می‌کنم، نه نام آنها. حاجی‌پور بشدت آماده است و این اصلاً عجیب نیست.» برگشت دوباره محمد جواد معنوی‌نژاد به ترکیب هم مایه تعجب بعضی‌ها شده تا حدی که یکی می‌گوید: «خب وقتی قرار بود معنوی‌نژاد برگردد چرا او را خط زد؟ چرا نباید میلاد عبادی‌پور در لیگ ملت‌ها همراه تیم ملی باشد؟ در نبود او تیم دریافت‌کننده خوبی ندارد. اسفندیار و معنوی‌نژاد در حمله قوی هستند. این قضیه برای تیم دردسر ساز می‌شود.»

یاناس: قد پوریا 40 سانتیمتر کم دارد
پوریا حسین خانزاده قدرتی‌زن جوان در تمام مدتی که بقیه بازیکنان تمرین می‌کنند، زیر نظر یاناس مربی بدنساز تیم ملی حرکات کششی انجام می‌دهد. او بعداز ماساژ کنار زمین، با درازکشیدن روزی زمین، یک دستش را یاناس می‌کشید و پای مخالفش را ماساژور. کار به جایی می‌رسد که خبرنگاران به یاناس می‌گفتند الان دست و پایش در می‌آید. اما یاناس با خنده در جواب خبرنگاران به انگلیسی می‌گفت: «پوریا 40 سانتیمتر کم دارد، او را می‌کشیم تا قدش بلند شود (با خنده).»
فرار بازیکنان از مصاحبه
با پایان تمرین، کم‌کم خبرنگاران وارد زمین می‌شوند. اما اول نوبت بهروز عطایی سرمربی است. در حالی که خبرنگاران دور سرمربی تیم ملی جمع می‌شوند، بعضی‌ها که نمی‌خواهند گیر بیفتند یواشکی و از گوشه سالن سمت رختکن می‌روند. میثم صالحی دریافت‌کننده که با کتف مصدوم تمرین می‌کند، زودتر از همه می‌رود. او به مدیر روابط عمومی می‌گوید: «مصاحبه نمی‌کند.» مرتضی شریفی هم با او می‌رود و در جواب ما برای مصاحبه با خنده می‌گوید: «می‌دانید اصلاً اهل مصاحبه نیستم، چند وقتی هم اینجا نبودم، نمی‌توانم فارسی صحبت کنم.» حرف‌های خاطره صحبت یکی از ملی‌پوشان سابق فوتبال را یادآوری می‌کند، وقتی از ایتالیا برگشته بود گفته بود: «مدتی ایتالیا بودم، خوب نمی‌توانم فارسی صحبت کنم.» محمدرضا حضرت‌پور لیبروی اول تیم ملی والیبال برای پیچاندن خبرنگاران، دولا، دولا از پشت تبلیغات دور زمین می‌رود و وقتی از دید مدیر روابط عمومی دور می‌شود، می‌گوید: «خدایا شکر»

 

بــــرش

موسوی: فقط دربی و جام حذفی مهم است
سید محمد موسوی کاپیتان تیم ملی والیبال مثل همیشه با حرف‌هایش همه را به‌هم می‌ریزد. او این‌بار دلخوری‌اش را بابت اینکه هیچ کسی به آنها سر نزنده و از مشکلات تیم ملی برای سفرها نپرسیده می‌گوید و تیکه‌اش را هم به مسئولان ورزش می‌اندازد: «ما باید برای برد برویم و تلاش می‌کنیم اما شرایط سختی داریم. تیم ما یتیم است. فقط خودمان و فدراسیون هستیم که گوشه‌ای بدون سروصدا کار می‌کنیم. هیچ‌کس نمی‌گوید کجایید، مشکلی دارید یا نه؟ هیچ حمایتی از طرف احدی نشده‌ایم و فقط فدراسیون و اسپانسرش است که کار می‌کنند. بارها گفتیم ما پروازهای طولانی داریم. بچه‌ها دو متر قد دارند و در پروازهای اکونومی آسیب می‌بینند یعنی هر چه رشته بودیم پنبه می‌شود. اما همه ورزش ما محدود شده به اینکه دربی و جام حذفی کی هست و ته و صدر جدول کی بازی دارند. قبلاً هم این‌گونه بود اما حالا بیشتر شده است. ورزش کشور فقط فوتبال نیست. قبول دارم فوتبال صنعت است اما برای مسئولان کشور نباید تا این حد تفاوت و تبعیض وجود داشته باشد.»

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و نود و هشت
 - شماره هشت هزار و صد و نود و هشت - ۱۰ خرداد ۱۴۰۲