برای نخستین بار وضعیت روانی زنان قاتل بررسی شد
ورود به دنیای سیاه ذهن قاتلان سریالی زن
قاتلان زنجیرهای زن نسبتاً غیرعادی به نظر میآیند. از طرفی تحقیقات در مورد زنانی که مرتکب قتلهای زنجیرهای میشوند، تاکنون بسیار محدود بوده است.
قاتلان سریالی زن و مرد چه تفاوتی دارند؟
دکتر مریم سامانی - استاد دانشگاه و روانشناس بالینی - در این مورد میگوید: انگیزه در قتلهای سریالی بین زنان و مردان متفاوت است. برای زنان، رایجترین مسألهای که اقدام به قتل سریالی میکنند منفعت مالی است، در حالی که برای مردان اغلب جنسی است. نحوه کشتن نیز بین زنان و مردان در قتلهای سریالی متفاوت است. زنان از سم و مردان از خفگی استفاده میکنند. مردان بیشتر افراد غریبه را پس از تعقیب هدف قرار میدهند، اما زنان بیشتر افراد آشنا مانند همسر یا شریک زندگی خود را هدف قرار میدهند. زنان تمایل دارند افراد آسیبپذیر مانند افراد مسن، بیمار یا کودکان را هدف قرار دهند. بررسی پروندههای قتلهای سریالی نشان میدهد قاتلان سریالی زن هنگام این جنایتها حداقل یکبار ازدواج کرده بودهاند، اما مردان اغلب در زمان اولین جنایت مجرد بودهاند. مردان تحصیلات دبیرستانی یا کمتر و زنان تحصیلات دانشگاهی داشتهاند. وی میگوید: چیزی که باید به آن توجه کرد این است که آنان در دوران کودکی یا نوجوانی قربانی شدهاند و تروما و آسیبهای متعدد و سختی را تجربه کردهاند به همین علت باید توجه داشت که آنان را کاملاً سیاه نبینیم و خانوادهشان را طرد نکنیم زیرا آنها خود قربانی هستند و اگر آن تجارب سخت را که اغلب با شکنجه و تجاوز همراه است نداشتند شاید اکنون نامشان در لیست سیاه قاتلان سریالی قرار نمیگرفت. برای مثال اگر زندگی یکی از این قاتلان را که جنایتهای تکاندهندهای انجام داده مورد توجه قرار دهیم قطعاً به فکر فرومیرویم. مارتا پتی کانن زنی است که مردان، زنان و کودکان را به قتل میرسانید. افراد متعددی را میربود. او کودکان را تا سر حد مرگ با چوب کتک میزد. یک بار کودکی که کنارش بود عطسه کرد و مارتا پتی کانن آن کودک را در آتش انداخت. اگر زندگی او را مورد توجه قرار دهیم میبینیم مارتا پتی کانن بارها توسط پدرش مورد تعرض قرار گرفته بوده است. فکر کنید در آن زمان تجاوز جنسی پدر به او تا چه حد دردناک بوده که مردم متوجه آن شده و پدر مارتا را دار میزنند و مارتا به عنوان یک کودک بیگناه و قربانی پذیرفته نمیشود و توسط جامعه طرد میشود و همین دو مسأله در ذهن او خشم زیادی را ایجاد میکند.
برای کاهش قتلهای زنجیرهای چه باید کرد؟
احتمال زیادی وجود دارد که قاتلان زنجیرهای بیماری روانی داشته باشند و این احتمال برای مردان بسیار بیشتراست.درحالی که برای زنان درحدود 40 درصد بیماری روانی دیده شده است که آگاهی و درمان بیماری روانی میتواند از مرگ و میرهای بعدی جلوگیری کند.