ما هنوز سنگر خانه را داریم
آزاده سهرابی
دبیر گروه اجتماعی
«انسان موجودی اجتماعی است» آلفرد آدلر پزشک، نویسنده، رواندرمانگر و از روانشناسان بنام اتریشی و بنیانگذار مکتب روانشناسی فردنگر این مسأله را تبیین کرد که «علاقه اجتماعی» یک امر فطری است و انسانها طبیعتاً موجودات اجتماعی هستند و این مسأله از روی عادت ایجاد نمیشود. او یک مفهوم وسیع و یک پیامد مهم را از طرح این موضوع مطرح کرد و آن تأمین شدن اهداف یک جامعه و پیشرفت بشریت از دل این علاقه اجتماعی است. در واقع به اعتقاد این روانشناس آینده بهتر برای بشریت به این علاقه اجتماعی گره خورده است که البته گرچه فطری است اما باید پرورش پیدا کند و از نظر عموم روانشناسها خانواده و فضای خانواده سالم مهمترین مکان برای پرورش هر امر «مطلوبی» است. در واقع فرد اگر در یک خانواده سالم با همکاری، احترام متقابل، تفاهم و اعتماد پرورش پیدا کند در آن صورت تمایلات خودخواهانهاش را به نفع علاقه اجتماعی که ابتدا خانواده و بعد اجتماع است، ترجیح میدهد.
در واقع کنار آمدن با دیگران اولین تکلیفی است که بر دوش انسان گذاشته شده. در واقع یکی از ملاکهای مهم سلامت روان را میتوان در سازگاری اجتماعی سنجید که بر سبک زندگی ما و رویکرد حل مسأله ما در مقابل تمام مسائل اثر میگذارد.
حالا بیاییم به جامعه امروز و به میان خانوادهها برویم. در میان جمع خانوادههایی قدم بزنیم که از کودک و نوجوان تا والدین سرشان در گوشیها و درون فضای مجازی است که عملاً «جمع» را از معنی تهی میکند. در فضاهای عمومی هم وضعیت بهتر از این نیست. در جمعهای خانوادگی و... نیز همین است. شاید کودکان و نوجوانان ما این روزها تنها در مدارس و کلاسهای آموزشی فرصت دارند کمی با جمع بودن را تجربه کنند. هر چند این وضعیت عمومیت مطلقی ندارد اما نسبت مهمی از فضای فردی و خانوادگی را درگیر کرده است. در این فضا چگونه قرار است علاقه اجتماعی شکل بگیرد؟
نمی توان انکار کرد که دنیای آینده دنیای متفاوتی است و هوش مصنوعی تا حد زیادی بر زندگی انسان اثر میگذارد که پیشزمینهاش همین گسترش فضای مجازی و دنیای متاورس است. شاید باید در این دنیا راه جدیدی برای این علاقه اجتماعی پیدا کرد اما امروز میتوان راه تعادل را در پیش گرفت.
امروزه بسیاری از والدین نزد روانشناسان گلایه دارند که فرزندانشان ارتباطات اجتماعی حقیقی پر رنگی ندارند و همواره سرشان در گوشی است و آنها نمیدانند که آن سوی این ارتباط چه کسی، چه گروهی و... است. اما در همین خانواده با کمی جستوجو مشخص میشود که بچهها الگوهای خوبی نداشتهاند. والدین آنها چیزی بیش از آنچه آنها انجام میدهند نیستند. مشکل اصلی این است که والدین بدون زحمت دادن کمی تغییر در سبک زندگی خودشان انتظار دارند فرزندانی با شخصیت سالم پرورش دهند و خب این امر ناشدنی است.
حالا روزهای اوقات فراغت نیز رسیده است. هزینههای سنگین زندگی شاید اجازه ندهد به تمام خانوادهها که بتوانند فرزندانشان را به محیطهای واقعی با همسالان در فضای حقیقی برای معاشرتهایی دور از فضای مجازی بفرستند اما ما هنوز سنگر خانه را داریم. میتوان برای پرورش همدلی، رفاقت، سازگاری، اعتماد، دوری از اعتیاد به دنیای مجازی، والدین و فرزندان ساعاتی را به گفتوگو و فعالیتهایی با یکدیگر بگذرانند. اگر قرار باشد همه در کنار هم به دنیای مجازی پناه ببریم نه تنها چیزی از علاقه اجتماعی که شاید چیزی از علاقههای درون خانوادگی هم باقی نماند. باید کمی بترسیم. هر چند علاقه اجتماعی به گفته آدلر امری فطری است اما نیاز به پرورش دارد. چون این موضوع به آینده بشریت نیز گره میخورد و به پیشرفت هر اجتماعی؛ پس ضروری است که مسئولان نیز روی آن حساستر باشند. آنچه امروز بکاریم، فردا در دامانمان خواهد بود.