صفحات
شماره هشت هزار و صد و نود و دو - ۰۳ خرداد ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و صد و نود و دو - ۰۳ خرداد ۱۴۰۲ - صفحه ۱۲

حوادث کوتاه

 قتل دختر 23 ساله
در زنجان
مردی در شهرک گلشهر کاظمیه زنجان پس از شلیک مرگبار به دختر پا به فرار گذاشت.
سرهنگ آدینه‌لو، رئیس پلیس آگاهی استان زنجان گفت: ساعت 16 روز دوشنبه اول خردادماه با اعلام خبری به پلیس 110 مبنی بر قتل دختر جوانی در شهرک گلشهر کاظمیه، بلافاصله عوامل انتظامی و تیمی از کارآگاهان اداره مبارزه با جرایم جنایی و تشخیص هویت پلیس آگاهی به محل اعزام شدند.
وی افزود: در بررسی‌های اولیه مشخص شد، دختر 23 ساله زنجانی بر اثر اصابت گلوله از ناحیه سر به قتل رسیده است.
سرهنگ آدینه‌لو تصریح کرد: با انجام تحقیقات میدانی و برابر اظهارات شاهدین، قاتل مردی 40 ساله است که با اسلحه کلت کمری به سر مقتول شلیک کرده و از محل متواری شده است.
رئیس پلیس آگاهی استان زنجان گفت: دستگیری قاتل در دستور کار قرار گرفت و جسد این دختر جوان به پزشکی قانونی منتقل شد.

 قتل زن جوان
با ضربات چاقو در میناب
مرد جوان در اقدامی هولناک زن همسایه‌شان را در میناب به قتل رساند.
مهرداد مشوق، جانشین رئیس پلیس هرمزگان گفت: در پی درگیری مرگبار و قتل زن جوان با ضربات چاقو در محله لب رودخانه شهرستان میناب و فراری شدن قاتل، شناسایی و دستگیری وی به صورت ویژه در دستور کار مأموران انتظامی این فرماندهی قرار گرفت.
کارآگاهان پلیس آگاهی پس از انجام تحقیقات میدانی و نامحسوس، مخفیگاه قاتل فراری را در کمتر از یک ساعت شناسایی کردند و با هماهنگی دستگاه قضایی، وی را در یک عملیات ضربتی و غافلگیرانه در مخفیگاهش دستگیر و یک قبضه سلاح سرد (چاقو) که آلت قتاله بود نیز کشف کردند.
وی با اشاره به اینکه با بررسی سوابق قاتل مشخص شد، وی دارای چندین فقره سابقه نزاع و درگیری و اخلال در نظم و امنیت عمومی شهروندان و تحت تعقیب پلیس بوده، اظهار داشت: قاتل پس از روبه‌رو شدن با ادله و مستندات به بزه ارتکابی اعتراف و علت و انگیزه قتل را حالات روانی عنوان کرد.
سرهنگ مشوق اظهار داشت: با بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد، قاتل حدود 8 سال تنها در خانه‌ای در همسایگی منزل مقتول زندگی کرده و والدین وی در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس زندگی می‌کنند.

نگرانی عمو به خاطر ربایش برادر‌زاده اش
پسر جوان در راه بازگشت از محل کارش اسیر گروگانگیران شد.
به گزارش «ایران»، مرد جوان مضطرب و تکیده در راهروی دادسرای جنایی تهران نشسته و در حال تنظیم یک شکایتنامه است.از طرز رفتارش معلوم است که تمرکز ندارد.چند کلمه‌ای می‌نویسد و پیشانی‌اش را با انگشتانش فشار می‌دهد و چشمانش را می‌بندد.بعد دوباره چند کلمه دیگر می‌نویسد.
وقتی نامش را صدا می‌زنند تا نزد بازپرس شعبه هشتم برود با شتاب خودش را به میز بازپرس می‌رساند.
او در طرح شکایت خود می‌گوید: «مدتی قبل برادرزاده‌ام از افغانستان به ایران آمد و قرار شد که من برای او کاری پیدا کنم تا بتواند برای آینده‌اش پس‌انداز کند.در واقع خانواده‌اش او را به من سپردند و من هم مثل فرزندان خودم او را دوست داشتم.با آشنایانی که داشتم صحبت کردم و قرار شد که او در یک شرکت واقع در غرب تهران به عنوان نیروی خدماتی کار کند.تا اینکه چند روز قبل سر ساعت مقرر همیشگی به خانه برنگشت و موبایلش هم خاموش بود.من خیلی نگرانش بودم و موضوع را به پلیس هم اطلاع دادم چون او فقط 17 سال دارد و در تهران هیچ دوست و آشنایی ندارد.انگار که این پسر آب شده و در زمین فرو رفته بود.تا اینکه شب گذشته فردی ناشناس با من تماس گرفت و گفت برادرزاده‌ام را ربوده‌اند.از من تقاضا کرد که 80 میلیون تومان را تبدیل به دلار کرده و به آنها بدهم تا این جوان را آزاد کنند.»
شاکی در ادامه افزود: «می ترسم بلایی سر برادرزاده‌ام آمده باشد.برادرم از ماجرا بی‌خبر است و مسئولیت این جوان بر عهده من بوده است.برای همین خیلی نگرانم!»
رسیدگی به شکایت این فرد و بررسی مستندات پرونده برای روشن شدن راز ماجرا در دستور کار بازپرس جنایی قرار دارد.

جستجو
آرشیو تاریخی