معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
بازارهای جهانی از ما هنر با عطر و طعم ایرانی میخواهند
محمود سالاری میگوید: «ما نتوانستهایم در دنیا بازارهایی را برای هنرمندانمان ایجاد کنیم، البته یک اشکال هم این طرف ماجراست؛ یعنی بخشی به ما برمیگردد و بخشی به هنرمندان. بازارهای جهانی از ما هنر با عطر و طعم ایرانی را میخواهند. میگویند هنر مدرن شما بهکار ما نمیآید.»
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با فارس درباره تشکیل کارگروهی برای معرفی و فروش آثار هنرمندان ایرانی در خارج از کشور گفت: «درجلسهای که با رایزنان فرهنگی داشتیم، یکی از تقاضاهایمان این بود که هنر ایرانی را و مشخصاً هنرهای تجسمی ما را در آن سر دنیا به نمایش بگذارند، یا لااقل در خود محل رایزنی و سفارت گالری کوچکی درست کنند که این آثار در آنجا به نمایش گذاشته شود. این یکی از کارهایی بوده که از رایزنها خواهش کردهایم که پیگیری کنند. در حوزه وزارت امور خارجه خدا را شکر یک بخش با حضور جناب آقای امیرعبداللهیان و توجهی که کردند احیا شده که یک اداره کل کلاً امور هنرمندان را در کشورهای خارجی رسیدگی میکند. اگر برای ویزا یا کار یا اینکه میخواهند در کشوری نمایشگاهی برپا کنند یا فعالیتی کنند، ما با آنها در ارتباطیم و گفتوگو کردهایم تا هنرمندان به وزارت امور خارجه نروند تا در سازکارهای پیچیده اداری گیر کنند و هنرمند بداند به جایی متمرکز مراجعه میکند که بهطور خاص به امورش رسیدگی میشود که این امور شامل تسهیلگری رفت و آمد و ارائه آثارشان میشود تا انشاءالله هنرمندان بتوانند آثارشان را در گالریهای بینالمللی به نمایش درآورند.»
او افزود: «آنجایی که فکر میکردیم گرهی در کار هنرمند است، تسهیلگری صورت بگیرد که انشاءالله زحمتها و مشکلات هنرمندان کم شود. ولی در مورد اینکه خودمان بتوانیم برای هنرمند در خارج از کشور بازار ایجاد کنیم، باید بگویم که متأسفانه خیر، هنوز نتوانستهایم. یعنی ما نتوانستهایم در دنیا بازارهایی را برای هنرمندانمان ایجاد کنیم، البته یک اشکال هم این طرف ماجراست؛ یعنی بخشی به ما برمیگردد و بخشی به هنرمندان. بازارهای جهانی از ما هنر با عطر و طعم ایرانی را میخواهند. میگویند هنر مدرن شما بهکار ما نمیآید. اگر هنر مدرن را بخواهیم، اروپایی و امریکاییاش را داریم. وقتی اینجا اغلب هنرمندان ما روی آثار مدرن کار میکنند، طبیعتاً آن طرف هم بازاری ندارد. یک بحث هم قابل توضیح است که ما مثلاً هنرمندانی داریم که آثارشان را همه دیدهاند و میشناسند ولی آثار آنها با آنکه حتی مفهوم دینی دارد و با اینکه ایرانی است، اما رنگها طعم نقاشان اروپایی را دارد. یعنی هنرمندان ما به جای پرداختن به مفاهیم و موضوعات فرهنگی خودمان بیشتر معطوف به غرب هستند. این تأثیرپذیری هم در فرم و شیوه بیان وجود دارد و هم در موضوعات. یعنی ما نمیتوانیم سراغ موضوعات دینی ایرانی اسلامی برویم اما شیوه بیانمان برگرفته از هنر رنسانسی و اومانیستی باشد.»
سالاری بیان کرد: «منظورم این است که بالاخره رنگ ایرانی یک جلوهای دارد که رنگ اروپایی ندارد. مثلاً رنگ و نوع برخی پارچهها و شالها در مضامین نقاشی دیده میشود که مثلاً روایت چند قرن پیش است، ولی همان شال و رنگ را همین الان در همین ولیعصر نمیتوانیم گیر بیاوریم. منظورم این است که میبایست حتی نوع انتخاب رنگها آنهایی باشد که در آن زمان رواج داشته است. مراد بنده از طعم، رنگ و عطر هنر ایرانی این است که رنگهایی که استفاده میشود، رنگ ایرانی است و فرم قلم زدن و دنیا الان این را میخواهد؛ هنر اصیل اصیل ایرانی.
دنیا نمیخواهد که ما کپی از رامبرانت یا هر هنرمند برجسته دیگری خلق کنیم. بخشی از بازارهای دنیا این نوع آثار را از ایران میخواهند و ذوبشدگی برخی از هنرمندان ما در هنر اروپایی و در هنر مدرن و پستمدرن طبیعتاً باعث میشود مسیر جهانی شدن هنر ما بهجای اینکه هموار شود، سنگلاخ شود و به نظر من این موضوع اصلی است که باید حل شود.»