ذره بین
اقدام نمایشی G۷ درباره ایران
اینجا ستون «ذره بین» است و ما با دقت بیشتری به جزئیات یک سوژه خبری پرداخته ایم:
رهبران هفت کشور صنعتی جهان که به گروه هفت(G7) شناخته میشوند در نشست اخیر خود در شهر «هیروشیما»ی ژاپن، توافق هستهای را مفیدترین راهحل دیپلماتیک برای مسأله هستهای ایران اعلام کردند.
آلمان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا، ایالات متحده امریکا و کانادا در حالی در بیانیه پایانی این نشست به لزوم پیگیری دیپلماسی برای حل موضوع هستهای ایران اشاره کردند که به نظر میرسید این موضعگیری بیشتر از آنکه گویای رویکرد عملی این کشورها در صحنه مناسبات بینالمللی باشد، نمایشی است که زیر پوست آن، اتفاقات دیگری ورای دیپلماسی در حال روی دادن است. موضعگیری یک هفته پیش اعضای گروه هفت در جریان نشست اخیر که بر مبنای آن، این کشورها مراودات مالی با جمهوری اسلامی را پرریسک خواندند، نمونه خوبی از فاصله مواضع اعلامی و عملشان در قبال ایران است.
این هزینهتراشی برای ایران ناظر به تلاشی است که کشورهای غربی برای پذیرفتن دو بند نهایی از تعهدات گروه ویژه اقدام مالی در مورد پولشویی (FATF) به جریان انداخته و انجام مراودات تجاری بینالمللی ایران را تنها در صورت پیروی بیچون و چرای ایران از استانداردهای گروه ویژه اقدام مالی ممکن دانستهاند؛ امری که در واقعیت، همه راههای ممکن روی تحقق منافع اقتصادی ایران را در چهارچوب توافق هستهای میبندد و هیچ تضمینی درباره رفع تهدیدها و بهانهجوییها پس از پذیرش آن نیز وجود ندارد.
همچنین پیش از اما و اگرها درباره تعهد کامل ایران به «اف ای تی اف»، تحریمهای یکجانبه امریکا (اولیه و ثانویه) در نتیجه خروج از توافق هستهای، سایه خود را بر سر مراودات تجاری خارجی ایران انداخت و چشمانداز دیپلماسی را کمرنگ کرد.
امری که در نهایت سبب شد، ایران به سمت کاهش اجرای تعهدات هستهای و بکارگیری بالاترین ظرفیت صنعت خود در این عرصه برای پیشبرد اهداف صلحآمیز هستهایاش حرکت کند تا نگرانیها در پایتختهای غربی از سیاست دوگانه در قبال ایران افزایش یابد.
از این رو درخواست کشورهای گروه هفت از ایران را که مدعی شدهاند ایران اقدامات سریع و ملموسی برای انجام تعهدات قانونی و تعهدات سیاسی خود از جمله تعهدات مربوط به عدم اشاعه هستهای و پادمانها انجام دهد، باید ناظر به ناکامی سیاست خودخواستهشان در زمین بازی مذاکره – تحریم با ایران دانست.
بازی ای که در آخرین پرده، نمایشگر پلن روانی و حمایت از جریانهای تجزیهطلب و اپوزیسیون ایرانی بود که در جریان آن، امریکا و سه کشور اروپایی به اشتباه متصور شدند امکان تحقق خواستههای این جریانها چنان فراهم شده که دیگر جایی برای مذاکره و توافق باقی نمانده است.
بنبست در مذاکرات در چنین شرایطی به وجود آمد که تا امروز حاصلی جز بالا گرفتن دعواهای داخلی در صحنه سیاسی امریکا، انتقادات گسترده از سیاست خارجی سردرگم «جو بایدن»، رئیسجمهور امریکا و بیانیه خالی از محتوای گروه هفت نداشته است.