قاتل زنجیره ای
پزشک قاتل
مینو کیا / هارولد فردریک شیپمن، یک پزشک عمومی و قاتل زنجیرهای انگلیسی بود. او بهعنوان یکی از پرکارترین قاتلان زنجیرهای در تاریخ شناخته میشود که حدود 250 قربانی دارد. 31 ژانویه 2000، شیپمن به جرم قتل 15 بیمار خود مجرم شناخته شد. بدین ترتیب، او به حبس ابد محکوم شد. شیپمن در 13 ژانویه 2004 در سن 57 سالگی با حلقآویز کردن خود در سلول زندان ویکفیلد، خودکشی کرد. یک تحقیق دو ساله در مورد همه قتلهایی که توسط شیپمن انجام شده بود نشان داد وی افراد مسن آسیبپذیر را هدف قرار میداد اما بیماران به او اعتماد داشتند زیرا پزشک آنها بود. او قربانیان خود را یا با دوز کشنده دارو با تجویز مقادیر زیاد داروهای غیرمجاز. شیپمن که به «دکتر مرگ» ملقب بود، تنها پزشک بریتانیایی است که تا به امروز به قتل بیمارانش محکوم شده است.
خانواده و تحصیل
شیپمن در 14 ژانویه 1946 در بست وود استیت در ناتینگهام بهعنوان دومین فرزند از سه فرزند هارولد فردریک شیپمن به دنیا آمد. پدرش راننده کامیون بود و والدین او از طبقه کارگر بودند. هنگامی که شیپمن بزرگ شد، یک بازیکن راگبی ماهر در لیگهای جوانان بود. شیپمن در سال 1957 یازده کلاس را پشت سر گذاشت و به مدرسه ناتینگهام رفت اما در سال 1964 آن را ترک کرد. او یک دونده بود و در سال آخر مدرسه به عنوان نایب کاپیتان تیم دو و میدانی بازی کرد. شیپمن با مادرش خیلی صمیمی بود. اما مادرش در سن 17 سالگی بر اثر سرطان ریه درگذشت. مرگ او به روشی مشابه آنچه که بعداً به شیوه عمل شیپمن تبدیل شد، اتفاق افتاد؛ در مراحل بعد از بیماری، او توسط یک پزشک در خانه با تزریق مورفین چشم از جهان فرو بست. شیپمن تا زمان مرگ او در 21 ژوئن 1963 شاهد کاهش درد مادرش بود، او در 5 نوامبر 1966 با پرایمر میآکستوبی ازدواج کرد. بدین ترتیب این زوج صاحب چهار فرزند شدند. شیپمن در دانشکده پزشکی لیدز در رشته پزشکی تحصیل کرد و در سال 1970 فارغالتحصیل شد.
شغل
شیپمن در بیمارستان عمومی یورکشایر شروع به کار کرد و در سال 1974 اولین موقعیت خود را بهعنوان پزشک عمومی در مرکز پزشکی آبراهام اورمرود به دست آورد. سال بعد، شیپمن در حال جعل نسخه پتیدین برای خود دستگیر شد. او 600 پوند جریمه شد و برای مدت کوتاهی در یک کلینیک ترک اعتیاد در یورک کار کرد. او در سال 1977 بهعنوان پزشک عمومی در مرکز پزشکی دانی بروک در هاید، منچستر کار کرد. شیپمن در طول دهه 1980 بهعنوان پزشک عمومی در هاید به کار ادامه داد و در سال 1983، او در مورد چگونگی رفتار با بیماران روانی در تلویزیون مصاحبه کرد.
تشخیص
در مارس 1998، لیندا رینولدز از جراحان بروک در هاید به جان پولارد، رئیس پزشکی قانونی منطقه منچستر جنوبی، در مورد میزان بالای مرگ و میر در میان بیماران شیپمن ابراز نگرانی کرد و هشدار داد. بویژه، او نگران تعداد زیاد فرمهای سوزاندن زنان مسن بود. پلیس نتوانست شواهد کافی برای طرح این اتهام پیدا کند و تحقیقات را پایان داد. پس از بسته شدن تحقیقات، شیپمن سه نفر دیگر را کشت. چند ماه بعد، یک راننده تاکسی به نام جان شاو به پلیس گفت، شیپمن 21 بیمار را به قتل رسانیده است. شاو به او مشکوک شده بود زیرا بسیاری از مشتریان سالخوردهای که او به بیمارستان میبرد و به نظر از سلامت خوبی هم برخوردار بودند، پس از مراقبت شیپمن جان خود را از دست میدادند.
آخرین قربانی
آخرین قربانی شیپمن، کاتلین گراندی، شهردار سابق هاید بود که در 24 ژوئن 1998 جسدش را در خانهاش پیدا کردند. او بعداً گواهی فوت را امضا و علت مرگ را کهولت سن ثبت کرد. دختر گراندی، هنگامی که به او اطلاع داده شد مادرش وصیتنامهای را تنظیم کرده ولی آنها را حذف و 386000 پوند را به شیپمن واگذار کرده، مشکوک شد. با شکایت او، پلیس تحقیقات را آغاز کرد. نبش قبر شد و جسد در پزشکی قانونی بررسی شد. بدین ترتیب آثاری از هروئین که اغلب برای کنترل درد در بیماران سرطانی به آنان داده میشد به دست آمد. شیپمن ادعا کرد گراندی معتاد بوده است و مدارکی را به پلیس نشان داد. با این حال، بررسی پلیس از کامپیوتر او نشان داد که این اطلاعات پس از مرگ گراندی نوشته شده است. شیپمن در 7 سپتامبر 1998 دستگیر و مشخص شد دارای یک ماشین تحریر است که با آن وصیتنامه گراندی را جعل کرده است پلیس مرگهای دیگری را که شیپمن تأیید کرده بود هم بررسی کرد و 15 مورد آن را بررسی کرد. آنها مدارک دوزهای کشنده هروئین، امضای گواهی فوت بیماران و سپس جعل سوابق پزشکی را برای نشان دادن اینکه آنها در وضعیت بدی بودهاند، کشف کردند.
محاکمه و زندان
محاکمه شیپمن در دادگاه تاج پرستون در 5 اکتبر 1999 آغاز شد. او متهم به قتل 15 زن با تزریقات کشنده هروئین شد.
در 31 ژانویه 2000، پس از 6 روز، هیأت منصفه شیپمن را در 15 فقره قتل و یک مورد جعل مجرم شناخت. بنابراین قاضی فوربس، شیپمن را در هر 15 فقره قتل به حبس ابد محکوم کرد و 11 روز پس از محکومیت، شیپمن از فهرست پزشکی حذف شد. دو سال بعد، وزیر کشور حکم حبس ابد او را تأیید کرد. بدین ترتیب شیپمن در زندان با پیتر مور قاتل سریالی دوست شد.
شیپمن گناه خود را انکار کرد و شواهد علمی علیه خود را به چالش کشید. او هرگز در مورد اقدامات خود اظهارنظر عمومی نکرد. همسر شیپمن، حتی پس از محکومیتش اظهار داشت او گناهی ندارد.
شیپمن تنها دکتری است که در تاریخ پزشکی بریتانیا به جرم قتل بیمارانش مجرم شناخته شده است.
مرگ
شیپمن در ساعت 6:20 صبح روز 13 ژانویه 2004 در سن 57 سالگی خود را در سلولاش در زندان اچام ویکفیلد حلقآویز کرد.
برخی از خانوادههای قربانیان گفتند، احساس میکنند فریب خوردهاند زیرا خودکشی شیپمن به این معناست که آنها هرگز از اعتراف رضایت نخواهند داشت و همچنین پاسخی در مورد اینکه چرا او مرتکب جنایاتش شده پیدا نکردهاند.
مرگ شیپمن بازتاب گستردهای در رسانهها داشت و از او به نام «بزدل سرد» یاد شد. همچنین انگیزه شیپمن برای خودکشی هرگز مشخص نشد.
پس از اینکه جسد شیپمن به خانوادهاش تحویل داده شد، بیش از یک سال در شفیلد باقی ماند. پلیس به همسرش توصیه کرد به سرعت شوهرش را دفن نکند. سرانجام در 19 مارس 2005 جسد او خارج از ساعات کاری سوزانده شد و برای حفظ امنیت فقط همسر و چهار فرزندش حضور داشتند.
پیامدها
در ژانویه 2001، کریس گرگ، کارآگاه ارشد پلیس یورکشایر غربی، برای تحقیقات در مورد 22 مورد مرگ انتخاب شد. او پس از ماهها به این نتیجه رسید دکتر شیپمن مرگ حداقل 218 بیمارش را بین سالهای 1975 و 1998 رقم زده که بیشتر قربانیان او زنان مسن و سالم بودند. در مجموع، بین سالهای 1971 تا 1998، 459 نفر در حین مراقبت او جان خود را از دست دادند، اما مشخص نیست چه تعداد از آنها قربانی قتل بودهاند زیرا او اغلب تنها پزشکی بود که مرگ را تأیید میکرد. تخمین پلیس در مورد تعداد قربانیان شیپمن در دوره 27 ساله، 250 مورد بود.
همچنین در سال 2005، مشخص شد شیپمن جواهرات قربانیان خود را نیز دزدیده است. در سال 1998، پلیس بیش از 10 هزار پوند جواهرات را در گاراژ او کشف و ضبط کرد.
بدین ترتیب، یک باغ یادبود برای قربانیان شیپمن، به نام باغ آرامش، در هاید پارک، افتتاح شد.
افکت شیپمن
پرونده شیپمن منجر به تغییراتی در روشهای پزشکی استاندارد در بریتانیا شد و شیوههای صدور گواهی فوت نیز تغییر کرد. بزرگترین تغییر نیز حرکت از مطبهای عمومی تک پزشک به مطبهای عمومی چند پزشک بود تا حفاظت و نظارت کافی بر تصمیمات پزشکان وجود داشته باشد.