ارزیابی مرکز بگین سادات اسرائیل از چالشهای رژیم صهیونیستی
محور مقاومت آماده نبرد است
چالشهای اصلی پیش روی ارتش اسرائیل در حال حاضر، برنامه هستهای ایران و رویارویی با بازیگران غیردولتی طرفدار ایران، عمدتاً حزبالله و حماس است. ارتش اسرائیل همچنین باید با مسائل امنیتی مهم دیگری از جمله ناآرامیهای جاری در کرانه باختری و عملیات نظامی علیه ایران و حزبالله در سوریه مقابله کند.
برنامه هستهای ایران
مرکز بگین سادات برنامه هستهای ایران را یک چالش وجودی برای موجودیت اسرائیل ارزیابی میکند. همچنین این مرکز از چالشهای پیش روی اسرائیل در مورد حمله به تأسیسات هستهای ایران پرده بر میدارد و مینویسد: «بزرگترین تهدید نظامی که اسرائیل با آن مواجه است، دستیابی ایران به تسلیحات هستهای است؛ هدفی که تهران به پیشرفت خود در جهت رسیدن به آن ادامه میدهد. اگر ایران بیش از حد به زرادخانه هستهای نزدیک شود، اسرائیل ممکن است سایتهای هستهای ایران را بمباران کند. نیروی هوایی اسرائیل سالهاست که برای این مأموریت آماده میشود، اما انجام آن به دلایل متعددی امری دشوار خواهد بود.
نخست، برخلاف حملات به تأسیسات تسلیحات هستهای در عراق در سال 1981 و سوریه در سال 2007، اهداف متعددی در ایران وجود دارد. فاصله تا اهداف نیز وجود دارد، زیرا آنها بیش از 1000 کیلومتر دورتر هستند. نیروی هوایی اسرائیل تا چند سال دیگر هواپیماهای تانکر سوختگیری هوایی جدید KC-46 را دریافت نخواهد کرد و در این میان باید به نفتکشهای بسیار قدیمی و رها کردن تانکرها و احتمالاً سوختگیری زمینی در یک کشور عربی خلیج فارس متکی باشد.
حتی با وجود آن عناصر، نیروی هوایی ارتش ممکن است هواپیماهای خود را در جریان حمله به ایران از دست بدهد. هواپیما ممکن است توسط سامانههای پدافند هوایی ایران مانند اس-300 سرنگون شود. در طول دهه گذشته، نیروی هوایی ارتش در مقابله با پدافند هوایی سوریه که از حمایت ایران برخوردار است، تجربه رزمی به دست آورده است.
دوم، از دیگر چالشهای پیش روی ارتش اسرائیل، استحکامات ضخیم است که از برخی سایتهای هستهای ایران محافظت میکند. نیروی هوایی اسرائیل دارای بمبهای مخفی (GBU-28) است، اما آنها به اندازه کافی قدرتمند نیستند. بمب Rampage جدید 1200 پوندی اسرائیل و ارتقا یافته 2000 پوندی بمب ادویه دارد که در حال حاضر جوابگو نیست.
در ادامه این مرکز به هزینه حمله تأسیسات هستهای ایران میپردازد و خاطرنشان میکند: «به طور کلی، نیروی هوایی اسرائیل ممکن است در حمله به تأسیسات هستهای ایران به موفقیت محدودی دست یابد، اما احتمالاً هزینه هواپیما و خدمه هوایی را خواهد پرداخت. اسرائیل ممکن است به دلیل نداشتن جایگزین بهتر همچنان این ریسک را بپذیرد.
در ادامه این مرکز از ورود حزبالله در صورت رویارویی با ایران پرده برمیدارد و مینویسد: حزبالله دارای 150000 موشک است که کل اسرائیل را پوشش میدهد و در نتیجه میتواند تلفات سنگین و خسارات بزرگی وارد کند. اسرائیل ممکن است حمله همزمان به سایتهای هستهای ایران و موشکهای حزبالله، حداقل خطرناکترین آنها را در نظر بگیرد.
مبارزه با یک بازیگر غیردولتی
در ادامه مرکز بگین سادات به نقش بازیگران نیابتی میپردازد. این مرکز حماس و حزبالله را دو بازیگر غیردولتی مهم که اسرائیل را تهدید میکند ارزیابی کرده و معتقد است بعد از برنامه هستهای ایران این بازیگران غیر دولتی در درجه دوم قرار میگیرند. در همین زمینه این مرکز مینویسد: بر اساس سند استراتژی ارتش اسرائیل، ارتش اسرائیل به دنبال ترکیب قدرت آتش گسترده و یک مانور در مقیاس بزرگ است و در سالهای اخیر ارتش اسرائیل تمرینات مختلفی را با هدف حزبالله انجام داده است. با این حال، همانطور که در رویاروییهای ارتش اسرائیل در نوار غزه دیده شد، اسرائیل ممکن است در انجام یک حمله زمینی بزرگ در عمق خاک لبنان تردید کند زیرا ممکن است منجر به تلفات سنگین و درگیری طولانیتر شود. ارتش اسرائیل احتمالاً به جای آن به نیروی هوایی بینالمللی اتکا خواهد کرد در حالی که حملات زمینی محدودی را انجام میدهد. اما این حملات تلفات بسیار سنگینی برای اسرائیل در پی خواهد داشت.
در ادامه این مرکز اعتراف بسیار بزرگی انجام میدهد. به اعتقاد این مرکز در طول جنگهای اخیر علیه حزبالله و غزه اسرائیل دستاوردی نداشته است. اما این مرکز ادعا میکند جنگ با حزبالله غزه به صورت مساوی تمام شده است! در این زمینه بگین سادات میافزاید: جنگهای 2006، 09-2008 و 2014 کم و بیش با تساوی به پایان رسید. در دور بعدی هم به احتمال زیاد ارتش اسرائیل ممکن است در صورت ارتکاب اشتباهات جدی و همچنین به دلیل محدودیتهای خود با تساوی دیگری روبهرو شود.
جنگ آینده و نبرد پارتیزانی
بگین سادات در مورد نبرد آینده تجربه حزبالله در سوریه را تجربهای بسیار بزرگ برای این حزب در مقابل اسرائیل ارزیابی میکند و مینویسد: حماس و حزبالله بر تکنیکهای جنگ ترکیبی مانند گریزان بودن تکیه خواهند کرد. آنها میتوانند مبارزه سختی را انجام دهند، زیرا مبارزان آنها انگیزه بالایی دارند و در برخی موارد به خوبی آموزشدیده و مسلح هستند. حزبالله پس از سالها نبرد در سوریه نیز قدرتمند شده است.
برنامه تحرک اسرائیل تا سال 2024
ارتش اسرائیل یک برنامه چند ساله به نام «تحرک» برای سالهای 24-2020 دارد. هر برنامه چند ساله جدید باید محدودیتهای اقتصادی و سیاسی را در نظر بگیرد. نمی توان همه مشکلاتی را که میتواند بر تشکیل ارتش اسرائیل تأثیر بگذارد، پیشبینی کرد، زیرا رویدادهای بزرگ میتوانند بدون هشدار رخ دهند. آنها ممکن است از منطقه سرچشمه بگیرند یا از جای دیگری مانند همهگیری کووید 19 آمده باشند.
سایر بحرانها، مانند اختلال در عملکرد یا فروپاشی کامل تشکیلات خودگردان فلسطین قابل پیشبینیتر هستند. چنین تحولی مستلزم تمرکز ارتش اسرائیل بر کرانه باختری است. این امر بر افزایش آن تأثیر میگذارد، به خصوص اگر تشدید طولانی و طاقتفرسا در آن منطقه وجود داشته باشد. نیاز به تمرکز بر کرانه باختری، آموزش ارتش اسرائیل را مختل میکند و نیازمند بودجههایی است که به قیمت سیستمهای جدیدی که ممکن است برای مقابله با گروههای نیابتی مورد نیاز باشد، تمام شود.
حزبالله و حماس برای جنگ آماده میشوند، اما فعالانه به دنبال آغاز جنگ نیستند، حداقل در حال حاضر. اما به هر حال ممکن است به دلیل محاسبات اشتباه یا حادثهای که از کنترل خارج شود، جنگ رخ دهد. ارتش اسرائیل باید ضمن یافتن زمان و بودجه برای سرمایهگذاری در آمادگی برای جنگ، آمادگی بالایی را حفظ کند. مانور دادن به این معضل همیشه سخت بوده است. در نهایت این مرکز اعا میکند که اسرائیل باید آمادگی همه جانبه خود را برای نبرد آینده آماده کند. نبردی که میتواند سرنوشتساز باشد. تجارب جنگهای اخیر اسرائیل علیه غزه و حزبالله ثابت کرده است که به هیچ وجه نباید تواناییهای آنها را دست کم گرفت.