محسن حسینی بازیگر نقش «جاماسب» در نمایش «هفت خان اسفندیار»:
مردم باید عادت کنند آثار فاخر ببینند
محسن حسینی بازیگر نقش «جاماسب» در نمایش «هفتخان اسفندیار» عقیده دارد نمایشهای خوب و فاخر زبان و ادبیات فارسی را تقویت میکنند. به گزارش خبرنگار مهر، محسن حسینی کارگردان، طراح و بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون که این شبها در نمایش موزیکال «هفت خان اسفندیار» به کارگردانی حسین پارسایی در نقش جاماسب به ایفای نقش میپردازد، سابقهای طولانی در زمینه بازیگری و کارگردانی دارد. او دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد تئاتر، درام و ارتباطات از دانشگاه یوستوس لیبیک گیسن آلمان است که اندوختهها و تجربیاتش در عرصه هنر از او بازیگر و کارگردانی حرفهای ساخته که آثارش بر پایه پژوهش و بهرهگیری از حرکات فیزیکال و پرفورمنس استوار است.
حسینی در گفتوگو با «مهر» درباره چگونگی حضور در این اثر نمایشی گفت: حکیم ابوالقاسم فردوسی در قلب، روح، روان، جان، جسم و تن همه ایرانیان جای دارد که شاهنامه را به عنوان سیاسیترین اثر منظوم این سرزمین به یادگار گذاشته است.
«هفت خان اسفندیار» نیز داستانی شاخص از شاهنامه است بنابراین وقتی بازی در یکی از قصههای شاهنامه به کسی پیشنهاد شود، قطعاً قبول خواهد کرد بنابراین من هم قبول کردم. البته کارهای قبلی آقای حسین پارسایی را هم دیده بودم و با ایشان زمانی که سمت مدیریتی داشتند نیز همکاری داشتم. آشنایی طولانی با وی موجب شد تا دعوتش برایم جذاب باشد و بازی در نقش جاماسب را پذیرفتم.
وی با اشاره به اینکه از اسفند سال قبل تمرینهای نمایش را آغاز کرده است، بیان کرد: قرار گرفتن در کنار بازیگران و عوامل نمایش برایم جذاب است بویژه در پروژهای به این سنگینی و رنگینی، آن هم بعد از گذر از روزهای سخت کرونا و درگیریهای چند ماه اخیر. در حال حاضر بعد از این مدت زمان طولانی مردم نیز مجدد به تئاتر روی آوردهاند و همین نشان میدهد تماشاگران به چه میزان عطش تماشای تئاتر داشتهاند.
حسینی ادامه داد: این میزان از علاقه، فرهنگی بودن سرزمینمان را بخوبی نشان میدهد و ثابت میکند نمیتوان هر چیزی را با عنوان فرهنگ به مردم تزریق کرد چون مردم ما بخوبی میتوانند خوب را از بد و کیفیت بالا را از کیفیت پایین تمیز دهند و خوشبختانه بخوبی آگاه هستند.
این بازیگر و پژوهشگر تئاتر درباره اهمیت اقتباس از گنجینههای ادبی با وجودی که برخی معتقد هستند دوره ساخت چنین آثاری گذشته است، بیان کرد: معتقدم کسانی که عقیده دارند دوره اقتباس از ادبیات کهن گذشته، به اندازه کافی آگاهی و شناخت ندارند. چطور زمانی که در کشور آلمان «ماری استوارت» اثر شیلر به صحنه میرود یا نمایشهایی که مربوط به قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی اجرا میشوند مردم از آن استقبال میکنند و سالنها بشدت پر میشود.
وقتی کارگردانی یک اثر منظوم کهن از کشورش را در دست میگیرد و با سیل خروشان تماشاگر در اجراهای اولیه آن مواجه میشود و میبیند که بلیتهای هفتههای آینده نیز پیشفروش شده است آن را نشانه چه میبیند؟ مردم ایران همچنان زبان و ادبیات کشورشان را دوست دارند.
به نظر من آنچه درباره مخاطب امروز گفته میشود توهین به آنهاست. من فکر میکنم این موجی است که میخواهد این اجازه را به مردم ندهد تا آنها کارهای فاخر ببینند و فقط سریالهای دسته چندم ضعیف ترکی و سریالهای طنز ضعیف را ببینند که خب یک آفت است.
کارگردان نمایش «دیوان غربی- شرقی» ادامه داد: مردم ما باید عادت کنند تراژدی و آثار فاخر ببینند. لازم است همچنان شعر و ادبیات را تقویت کنیم. شعر، وزنهای در ادبیات است و ما تاریخ هزار ساله در این حوزه از رودکی تا به امروز داریم. پس اگر کار خوبی روی صحنه آورده شود ادبیات و زبان فارسی احیا خواهد شد.
اصلاً با همین روشها میتوان زبان و ادبیات فارسی را زنده نگه داشت. موسیقی، اپرا، هنرهای تجسمی، نقاشی، سینما و تئاتر از جمله راهکارهایی هستند که کمک میکنند تا زبان اصیل فارسی حفظ شود.
وی درباره علاقه برخی از هنرمندان به اجرای نمایشنامههای خارجی گفت: نمیشود ترجمه درجه دوم و سوم آثار خارجی را روی صحنه بیاوریم چون میگوییم مردم اینها را دوست دارند. در ۴-۵ سال اخیر نمایشنامههایی که ترجمه شده و روی صحنه برده میشود بسیار ضعیف و سطح پایین هستند. فاجعه است اگر بخواهیم تحت تأثیر فیلم و سریالهای ماهوارهای قرار بگیریم و بگوییم سلیقه مخاطب امروز همین است. اتفاقاً در آلمان برعکس است.
تلویزیون و سینمای آلمان تحت تأثیر صحنههای تئاتر آلمان هستند. ما هم باید صحنههایمان را در ایران به سطحی برسانیم که تلویزیون و ارکان دیگر هنری فرهنگی بتوانند از آن تأثیر بگیرند.
تجربه پیشگویی در«هفتخان اسفندیار»
حسینی درباره تأثیری که تئاتر میتواند بر سینما بگذارد، بیان کرد: تا خودمان از متون ادبیمان برداشت نکنیم، نمیتوانیم در این زمینه موفقیتی کسب کنیم. ما هنوز نتوانستهایم بخوبی یکی از داستانهای «هزار و یک شب» را تبدیل به فیلم کنیم ولی کشورهای دیگر بهرهشان را از قصههای «هزار و یک شب» بردهاند.
چطور هالیوود میتواند با بازی برد پیت، «تروآ» را بسازد اما ما نتوانستیم از شاهنامه یک اثر اقتباسی ناب درجه یک تولید کنیم؟ بنابراین شاید همین اجرای «هفت خان اسفندیار» الگویی شود که بتوان به سینماگران نشان داد، میشود از این آثار کهن اقتباس کرد و از ادبیات منظوم و منثور تأثیر گرفت چون ما در ادبیات کشورمان از اقیانوس بسیار سترگی بهرهمند هستیم.
کارگردان نمایش «جنگنامه غلامان» متذکر شد: همبستگی و پیمانی که بین کارگردان، رهبر ارکستر، طراح صحنه و طراح حرکات نمایش «هفت خان اسفندیار» به وجود آمده به دلیل درک درست آنها از این متن ادبی است. این اثر یک اقتباس و برداشت آزاد از یکی از داستانهای شاهنامه است و میتواند به عنوان یک الگو در عرصه هنر تئاتر مطرح باشد.