از دفتر خاطرات یک کتابخوار مستقر در نمایشگاه-5

لیست‌هایی برای نخریدن

 نفیسه سادات موسوی
پژوهشگر

4 جمله معروفی را که قبل از هر خریدی بالاخره یک نفر به آدم یادآور می‌شود حتماً شنیده‌اید: «یک لیست از نیازهایت تهیه کن»، «یکراست سراغ خرید محتویات لیستت برو»، «مغازه‌های چپ و راست را نگاه نکن» و «بلافاصله بعد از خرید برگرد خانه.»
فرقی نمی‌کند که موضوع خرید، لباس مجلسی برای عروسی یکی از اقوام باشد، یا خواروبار فروشی یا هرچیز دیگری. این چهار قاعده درباره همه خریدهای آدمیزاد صدق می‌کند حتی خرید جذاب و چالشی کتاب از نمایشگاه کتاب.
اما آنچه کتاب خریدن را از سایر خریدها مستثنی می‌کند این است که هوس برای عبور از لیست و سر زدن به گزینه‌های خارج از لیست، به این جا که می‌رسد قوی‌تر عمل می‌کند. یعنی معمولاً برنامه به این ترتیب است که ما با لیستی وارد نمایشگاه می‌شویم که در آن نام کتاب‌های مورد نظرمان به همراه نام مؤلف و انتشارات ردیف شده‌اند. همان ابتدا هم می‌رویم سراغ باجه‌های اطلاع‌رسانی نمایشگاه و آدرس دقیق شماره راهرو و شماره غرفه نشر مورد نظر را می‌گیریم و در حالی که به خود وعده می‌دهیم، تا پیش از خریدن همه لیست جلوی هیچ غرفه‌ای ولو برای سلام علیک با آشناهای احتمالی توقف هم نکنیم، راهی غرفه‌های مورد نظر می‌شویم. اما دریغ از چشمی که می‌چرخد و نگاهی که نمی‌توانیم نگهش داریم!
اولین توقف خارج از برنامه جلوی غرفه‌های خارج از لیست همان و با جیب خالی رسیدن جلوی غرفه‌های داخل لیست همان. بعد این طور هم نیست که بتوان برگشت و اشتباه انجام شده را اصلاح کرد. کتاب پس گرفتن در قاموس نمایشگاه جایی ندارد. اینجا دست به مهره حرکت است.
بعد اصلاً کاش مشکل فقط همین بود. مشکل بعدی این است که بر فرض مقاومت مطلوب جلوی تیرهای وسوسه‌انگیز شیاطین و توقف صرفاً در غرفه‌های از پیش تعیین شده باز هم خطر دیگری در کمین است. بازاریابی و چرب زبانی غرفه داران و کارشناسان فروش در انتشارات‌هایی که در لیست ما قرار داشته‌اند، اغلب باعث می‌شود دست کم یکی دو کتاب بیش از آنچه با خودمان وعده کرده بودیم، از آن انتشارات بخریم.
مسأله بعدی رفیق ناباب است. از من به شما نصیحت که نمایشگاه را تنهای تنها بروید. اما اگر به هر دلیلی این امر محقق نشد و با جمعی از دوستانتان (ولو یک نفر) همراه شدید، بدانید و آگاه باشید که آنها قرار است تا بر هم زدن کامل نظم لیست‌تان شما را مورد عنایت و قضاوت قرار دهند. اول سعی می‌کنند گزینه‌های مطلوب شما را در چشمتان تخطئه کنند و در مذمت شان سخن‌ها بگویند و سپس بر آن می‌شوند که پیشنهادهای مورد علاقه خودشان را با هزار قسم و آیه که فلانی تأیید کرده و بهمانی معرفی کرده و فلان جایزه را گرفته و فلان منتقد به آن 8 لاک پشت داده و امثال اینها، به عنوان کتاب‌هایی که اگر نخریم یا پشیمان خواهیم شد یا خسران زده به ما قالب کنند. ما هم که (تعارف نداریم باهم) ایرانی هستیم و رفیق باز، بیش از چند دقیقه نمی‌توانیم در مقابل رفیق شفیق بر حرف خود پافشاری کنیم و دیر یا زود کوتاه خواهیم آمد.
خلاصه که تجربه نشان داده نمایشگاه کتاب از آن جاهایی است که در آنجا داشتن لیست دقیق و بررسی شده قرار نیست لزوماً منجر به خروج از نمایشگاه با کتاب‌های آن لیست شود. پیشنهاد حقیر بعد از چندین سال آزمون و خطای راه‌های مختلف این است که اول وارد سایت نمایشگاه مجازی شوید و تک تک کتاب‌های لیستتان را با تخفیف نمایشگاه بخرید، بعد بدون کارت بانکی، دست رفقایتان را بگیرید و بروید نمایشگاه برای آشنایی با تازه‌های نشر و ناشران مختلف و دیدن شاعران و نویسنده‌ها و فعالان و الباقی اقشار مورد نظر.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و هشتاد و شش
 - شماره هشت هزار و صد و هشتاد و شش - ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲