صفحات
شماره هشت هزار و صد و هشتاد و پنج - ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و صد و هشتاد و پنج - ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ - صفحه ۳

جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل منطقه در گفت‌و‌گو با «ایران» مطرح کرد

تزلزل در منافع غرب از نفت و سلاح تا سلطه دلار

تحولات جدید منطقه به سدی در برابر طرح‌های در حال اجرای امریکایی- صهیونیستی تبدیل شده است. توافق ایران و عربستان و استقبال دیگر کشورهای عربی از تقویت رابطه خود با تهران، همه معادلات بازیگران خارج از منطقه را بر هم زده و موقعیت آنها را در روند مداخله‌جویی خود متزلزل ساخته است. جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفت‌و‌گو با «ایران» این تحولات را تشریح کرده است.
در پی تحولاتی که منطقه خاورمیانه با از سرگیری رابطه ایران و عربستان شاهد بوده است، پیش‌بینی می‌شود معادلات منطقه که پیشتر به صف‌بندی‌ها و شکل‌گیری چندین جبهه تقابلی انجامیده بود، دستخوش تغییرات جدی شود. نظر شما از شرایط جاری چیست؟
مدت‌های مدیدی است که صف‌بندی‌های موجود در منطقه، گاهی به تحریک قدرت‌های خارجی انجامیده و گاهی هم تنش‌های مختلف سیاسی و نظامی را منجر شده است. چنین صف‌بندی‌هایی در طول سالیان گذشته شکاف عمیقی را بین کشورها ایجاد کرده بود. نخست اینکه؛ به تبع این صف بندی، مقاصد کشورهای منطقه در مجامع بین‌المللی تحقق پیدا نکرد تا اختلافات این کشورها در سطوح بین‌المللی همچنان ادامه یابد. دوم اینکه؛ این صف‌بندی بهانه‌ای برای حضور قدرت‌های خارجی در منطقه بود. این حضور مشکلات زیادی را متوجه کشورهای منطقه ساخت. به گونه‌ای که ثروت این کشورها باید صرف خرید سلاح‌هایی می‌شد تا آنها را در برابر تنش‌ها سرپا نگه دارد. همین موضوع سبب شد تا پای مستشاران خارجی هم به کشورهای منطقه باز شود.  حال با توافق تهران – ریاض، می‌توان معادلات منطقه‌ای را به سبک دیگری ترسیم کرد. این توافق به شرط ادامه همین رویه مسالمت آمیز، منجر به حسن همجواری کشورهای منطقه با یکدیگر و بخصوص ایران خواهد شد و می‌توان شرایط متفاوتی نسبت به گذشته را شاهد بود.

بی‌تردید فضای همکاری‌های اقتصادی از روند همکاری‌های سیاسی میان کشورها تأثیر می‌گیرد، در این رابطه چه امکان‌هایی را می‌توان برای تقویت مناسبات تجاری میان ایران و کشورهای منطقه متصور بود؟
بسیاری از کشورهای منطقه، نفت‌خیز هستند اما علی‌رغم بهره‌مندی از این امتیاز بزرگ و به دلیل اختلافاتی که تاکنون وجود داشته، هماهنگی چندانی برای نرخ‌گذاری این نعمت خدادادی با هم ندارند. حال اگر این کشورها از توافق ایران و عربستان متأثر شوند که این‌گونه هم خواهد بود، به تفاهم گسترده‌ای در عرصه تعیین قیمت نفت در اوپک خواهند رسید. در واقع می‌توانیم سیاست‌هایی را اتخاذ کنیم تا نفت را با بهای واقعی به فروش رسانده و از سوءاستفاده کشورهای مصرف‌کننده نفت جلوگیری کنیم. این موضوع در خصوص منابع گازی هم صدق می‌کند. کشورهای منطقه همچون عربستان، ایران، قطر و کشورهایی با منابع گازی فراوان هستند که در صورت اتحاد و همکاری می‌توانند بهای اصلی این ماده گرانبها را از مشتریان اصلی آن دریافت کنند. جدای از منابع نفتی و گازی که کشورهای منطقه می‌توانند در کنار هم به بهره‌برداری سودمندی از آن برسند، می‌توان به موضوع گردشگری هم اشاره کرد؛ صنعتی که می‌تواند بالاترین درآمدها را به خود اختصاص دهد. در کنار همه این موارد، آنچه که می‌تواند وابستگی اقتصادی کشورهای منطقه به غربی‌ها را کاهش دهد، عدم اتکا به دلار است. حال که شرایط خوبی در منطقه فراهم شده، می‌توانیم با همکاری کشورهای اسلامی، سامانه‌ای را برای کاهش سلطه دلار ایجاد کنیم.
کشورهای منطقه اگر در برابر این توافق حسن‌نیت نشان دهند و تحت تأثیر تحرکات خارجی قرار نگرفته و قدرت‌طلبی‌های خود در چهارچوب اعتقادات طایفگی را کاهش دهند و با برتری‌طلبی خود سبب ایجاد شکاف نشوند، رشد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شگفت‌انگیزی را تجربه خواهند کرد. به همان اندازه، از ورود کشورهای خارجی و ادامه حضورشان در منطقه و سلطه بر موضوعات منطقه‌ای جلوگیری خواهد شد. جدای از آن، همسویی‌های منطقه‌ای می‌تواند تسهیل‌کننده روابط میان ملت‌ها با یکدیگر باشد.
 
شما اشاره کرده‌اید به اینکه توافق ایران و عربستان بر مناسبات امریکا در منطقه هم اثرگذار خواهد بود. امریکا دور جدیدی از تلاش برای ائتلاف‌سازی در منطقه را به جریان انداخته است. سفر «جیک سالیوان» به ریاض در همین چهارچوب صورت گرفته است. به نظر می‌رسد او در این سفر پیشنهاداتی هم به عربستان داده است هرچند گفته می‌شود که با پاسخ چندان مثبتی هم روبه‌رو نشده است. فکر می‌کنید ایالات متحده در مسیر اقدامات تخریبی خود علیه توافق تهران- ریاض تا چه سطحی پیش خواهد رفت؟
یکی از بالاترین رقم‌های درآمدی امریکا، انگلیس و فرانسه از فروش سلاح تأمین می‌شود. اگر نگاهی به فهرست درآمدی این کشورها داشته باشیم، فروش سلاح از صدرنشین‌های درآمدی آنهاست. بنابراین، این کشورها به محض اینکه مناطقی که دارای منابع کلان نفتی هستند، به سمت عدم تنش پیش می‌روند، از کاهش درآمدهای خود نگران می‌شوند. چرا که به هر میزانی که تنش‌ها کاهش پیدا کند، به همان اندازه نیاز به سلاح هم کاهش پیدا خواهد کرد. طی چهار دهه گذشته در میان کشورهای منطقه، ایران تنها کشوری بودکه کمترین سلاح را از غربی‌ها خریداری کرد. حتی از قدرت‌های بزرگ شرق هم خریدی نداشته است.
این در حالی است که انبارهای اغلب کشورهای نفتی منطقه، از سلاح غربی‌ها انباشته شده است. اقتصاد در هم ریخته و رو به ضعف غرب، نیازمند بالاترین درآمدزایی بویژه در منطقه است، بنابراین توقف روند خرید سلاح و عدم دسترسی آنها به منابع بی‌پایان نفتی و دلاری کشورهای عربی می‌تواند مشکلات اقتصادی بزرگی را برای کشورهای غرب رقم بزند. در حقیقت باید گفت موجودیت اقتصادی غرب از فروش سلاح به منطقه حاصل می‌شود اما اینکه تقلای آنان برای برهم زدن توافق ایران و عربستان، تا کجا پیش خواهد رفت به ثبات شرایط فعلی وابسته است.
نباید فراموش کرد کشورهای غربی جنگ اوکراین را - علاوه بر آنچه در خاورمیانه داشته- ساخته‌اند تا با فروش سلاح خود از آن کسب درآمد کنند. همه می‌دانند که اوکراین کشور برخورداری از منظر صنعتی و کشاورزی بوده و به همین دلیل بسیاری از کشورهای صنعتی دیگر هم همراه امریکا از آن باجگیری کرده‌اند تا بتوانند اقتصاد کشور خود را ترمیم کنند. از آنجایی که حیات اقتصادی امریکا به فروش سلاح است، اگر موفق به خدشه وارد ساختن به توافق ایران و عربستان نشوند، نمی‌توانند مهم‌ترین مشکل‌شان را که همانا کاهش درآمدهای ناشی از فروش تسلیحات است رفع کنند. پس تا جایی که توان دارند به ایجاد تنش‌هایی که می‌تواند کشورها را از هم بترساند تا به خرید سلاح پناه ببرند، دست خواهند زد.

جستجو
آرشیو تاریخی