ردپای موضوعات امنیتی در ادبیات داستانی ایران
علیالله سلیمی
نویسنده و منتقد ادبیات
مسائل امنیتی به لحاظ پیچیدگیهای موضوعی، که عنصر کشمکش در آثار داستانی را پررنگ میکند، همواره یکی از سوژهها و موضوعات مورد علاقه نویسندگان برای خلق آثار ادبی بویژه در قالب رمان است که مخاطبان بسیاری هم در بازار کتاب دارد.
برخی از نویسندگان با ورود به این حوزه، ژانر رمانهای امنیتی را برگزیده و آثاری در این زمینه خلق میکنند که اغلب نگاه آزاد نویسندگان به موضوعات امنیتی در جامعه محسوب میشود. این نوع آثار ادبی معمولاً بر بستری از وقایع و رویدادهای تاریخی قرار دارند که با نگاه و پرداخت داستانی نویسنده پردازش شده و نگارش یافته است. پیام و محتوای اغلب رمانهای امنیتی معمولاً بر محور آگاهسازی خوانندگان از نقشههای شوم دشمنان و فداکاری نیروهای امنیتی در جهت خنثیسازی نقشههای فریبکارانه دشمن استوار است.
این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که امنیت هر کشوری با میزان هوشیاری مردم آن کشور ارتباط تنگاتنگی دارد و به هر میزان هوشیاری شهروندان در مقابل توطئههای اطلاعاتی و امنیتی دشمن بالا باشد به همان میزان میتوان به بیاثر بودن تلاشهای دشمن در این زمینه امیدوار بود. از سوی دیگر، داستانهای امنیتی همیشه طرفداران خاص خودشان را داشته و دارد؛ آثاری که با هیجان، شهامت و شجاعت شناخته میشوند.
در زمینه رمانهایی با موضوع امنیت، کارنامه ادبی نویسندگان معاصر ایرانی چندان منسجم و پربار نیست، اما آثار پراکندهای به قلم برخی از نویسندگان در این حوزه دیده میشود که هر یک از زاویهای متفاوت به موضوع امنیت در جامعه پرداخته و نقش مأموران امنیتی در خنثیسازی فعالیتهای اطلاعاتی دشمن را برجسته کردهاند.
از نویسندگان نامآشنا در این بخش، میتوان به صادق کرمیار اشاره کرد که در یکی از آثارش (رمان مردان نامرئی) درباره یک موضوع امنیتی داستانسرایی کرده است. حوادث این رمان در کشورمان، ایران رقم میخورد و ماجرا به یکی از عملیاتهای جاسوسی و ضدجاسوسی در زمان جنگ تحمیلی باز میگردد؛ یکطرف قصه، نیروهای حفاظتاطلاعات و شناسایی در خط مقدم جبهه هستند و در سوی دیگر واحد استخبارات ارتش بعث عراق حضور دارد. خواننده در این اثر داستانی با نحوه مدیریت جنگ و آنچه بر سر گروههای اطلاعاتعملیات آمده است، آشنا میشود. نیما اکبرخانی هم در رمان«عزرائیل» (جلد اول) خواننده را به بطن یک حادثه امنیتی میبرد.
ماجراهای رخ داده در این رمان خواننده را به لایههای عمیق و پنهان جنگ و سیاست برده و تاریخ را از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز ورق میزند. برخی از نویسندگان هم به طور اختصاصی آثاری داستانی در حوزه مسائل امنیتی نوشتهاند؛ از جمله، علیرضا سکاکی در دو رمان «ترور» و «یک و بیست» که در هر دو اثر از منظر داستانی به موضوعات امنیتی پرداخته است. در رمان ترور، موساد شیوه ترور دانشمندان هستهای را تغییر داده و در یک همکاری پنهان با اعضای گروهک تروریستی داعش تصمیم به انجام یک عملیات تروریستی در بزرگترین ایستگاه متروی تهران گرفته است. نیروهای امنیتی با پیگیری سرنخهای موجود در پرونده طی عملیاتی پیچیده متوجه میشوند که سران این عملیات در تلآویو و رقه تصمیم به ترور دانشمند برجسته هستهای و گروه زیادی از مردم گرفتهاند.
عماد و کمیل دو نیروی امنیتی این رمان هستند که ماجراهای داستانی را رقم میزنند. رمان یک و بیست هم خواننده را به ساعت «یک و بیست» دقیقه به وقت بغداد میبرد و از شهادت سردار دلها حاجقاسم سلیمانی میگوید و ماجراهای امنیتی که رقم میخورد.
همچنین محمد ستاریوفایی در رمانهای «سیروان»، «شکاف» و «شبیخون به خفاش»، ماجراهای امنیتی را دستمایه آثار داستانی خود قرار میدهد و مخاطب را به فضاهای التهابآور میبرد. در کنار مردان نویسنده، تعدادی از زنان داستاننویس هم به حوزه رمانهای امنیتی ورود کرده و آثاری را در این بخش خلق کردهاند. از جمله این نویسندگان میتوان به نرجس شکوریانفرد اشاره کرد که رمان «زنان عنکبوتی» را با موضوع یک پرونده امنیتی که از چند برنامه تلویزیونی ماهواره شروع شده، روایت کرده است. در این اثر، خواننده وقتی ردپای دختران فریبخورده قصه را دنبال کند، به شبکه مخفی بهائیت میرسد که راه گریز از آن دیگر ساده نیست.
همچنین فائقهالسادات میرصمدی در رمان «مار و پله» یک موضوع امنیتی را دستمایه اثر ادبی خود قرار داده و بر اساس زندگی ادمین کانال داعش در ایران داستان را روایت میکند. در آثار نویسندگان دیگری هم میتوان ردپای مسائل و موضوعات امنیتی را دید، اما کمتر نویسندهای در ایران به شکل حرفهای به این موضوع میپردازد. گسترش دامنه این ژانر پرمخاطب در ادبیات داستانی ایران نیازمند تعامل و همکاری بیشتر بین بخشهای فرهنگی نهادهای امنیتی و نویسندگان علاقهمند به فعالیت در این حوزه است تا این ژانر ادبی بیش از پیش توسعه یابد.