فـرار از جهنم شیشه‌ای
زن با صورتی کبود و چشمانی قرمز وارد اتاق مشاوره شد وقتی نامش را پرسیدم خودش را زنی بدبخت معرفی کرد و در خصوص روزگار سیاهی که همسرش برایش ساخته است توضیح داد.
او به خبرنگار «ایران» گفت:19 ساله بودم که با مردی خوش‌هیکل و مهربان ازدواج کردم زندگی خوبی داشتیم اما این رؤیای خوشبختی یک سال بیشتر دوام نیاورد. وقتی پسرم سیامک به دنیا آمد فکر می‌کردم اوضاع دوباره تغییر کند، هر روز بدتر از دیروز بود فرید بیکار بود چون خودش را اسیر مواد کرده بود. بیشتر دارایی‌اش را بخاطر همنشینی با رفقای معتادش از دست داد ه بود تا اینکه رها دخترم به دنیا آمد.
بعد از 8 سال فرید تصمیم به ترک اعتیاد گرفت. خیلی خوشحال بودم اما تا پایش را از کمپ بیرون گذاشت دوستان معتادش او را دوره کردند و باز سیاه بختی مرا درآغوش خود گرفت. فرید مدتی بعد به شیشه روی آورد اخلاق‌اش بیشتر تغییر کرد و دائماً چرت و پرت می‌گفت و مرا بارها زیر بار کتک گرفت.پسرم سیامک بزرگتر شده بود و کار پیدا کرد وبیشتر خرجی خانه روی دوش او بود؛ سخت می‌گذشت اما محتاج کسی نبودیم.
این وسط تنها چیزی که آرامش و امنیت فضای خانه را می‌گرفت شوهرم بود. وقتی شیشه می‌کشید و به خانه می‌آمد مرا می‌زد وسایل خانه را می‌شکست، تازگی‌ها در میان زدن‌هایش حرف‌های زشتی هم می‌زد که نگران امنیت دخترم رها بودم حالا آمده‌ام کمکم کنید تا نجات پیدا کنم.
سارا دستش را به صورتش گرفت و با اشاره‌ای به آثار کبودی که روی صورتش نمایان بود، گفت: دیشب همسایه‌ها اگر نبودند من الان مقابل شما نبودم شوهرم با دستانش مرا داشت خفه می‌کرد پسرم خانه نبود وسرکارش بود دخترم همسایه‌ها را صدا زد که من نجات پیدا کردم بعد ازاین ماجرا شوهرم از خانه گریخت و حالا من آمده‌ام برای پایان تمام این ترس و لرز‌هایی که ۲۸سال تحمل کرده‌ام از شما راه نجات بخواهم.
نگاه کارشناس
فهیمه محمدیان کارشناس ارشد روانشناسی
بارها و بارها قتل‌های شیشه‌ای را درمیان اخبار جنایی دیده‌اید. همه این ماجراها تنها یک سناریوی پرشده در صفحات روزنامه‌ها یا سایت‌های خبری نیست بلکه رخداد‌های کاملاً واقعی است. واقعیتی انکار‌ناپذیرکه هر روز بیشتر از گذشته گریبانگیر کانون خانواده‌ها شده است.
گاهی مرد وگاهی زن و گاهی فرزندان را گرفتار خود کرده است توهم‌های ناشی از مصرف شیشه پس از مدتی گاهی باعث اختلا‌ل‌های شخصیتی و پارانوئید شده و گاهی باعث رفتارهای خشونت‌آمیز می شود.
گاهی این تفکر اشتباه درمیان معتادان وجود دارد که پس از مدتی کوتاه ترک می‌کنند و به چرخه زندگی قبلی خود برمی گردند اما این فقط یک باورغلط است؛ چرا که دراثر مصرف طولانی مدت و ترک‌هایی که دراین میان رخ می‌دهد سلول‌های مغز فرد از بین رفته و دیگر این سلول‌ها قابل ترمیم نخواهد بود و دچار یک بیماری مزمن روانی رفتاری خواهد شد. هشدار جدی اول به آن دسته از معتادان است که هنوز فکر می‌کنند به‌راحتی می‌توانند از شر شوم شیشه رهایی پیدا کنند و توصیه‌ای به خانواده‌هایی که فرد معتاد به شیشه با آنها زندگی می‌کند داریم اینکه، خطر در کمین آنها است و بهتر است مشاوره‌های لازم از آسیب‌هایی که امکان دارد امنیت سایر اعضای خانواده را به خطر بیندازد، بگیرند تا دیگر شاهد همسرآزاری یا کودک آزاری و حتی جنایت‌های مخوف نباشیم.