گزارشی از تعارض ارزش‌های اجتماعی با حکمرانی سیاسی در ایالات متحده

انحطاط اخلاقی سیاست امریکایی

انتشار اخباری مانند افشای دسترسی دولت امریکا به حریم شخصی کاربران فضای مجازی، چالش‌های اخلاقی هوش مصنوعی و مسأله فروپاشی نظام خانواده در امریکا سه موضوعی هستند که تقریباً به طور همزمان، باعث برانگیختگی مجدد پرسش‌هایی انتقادی - هرچند تکراری - پیرامون دلایل بروز چنین رخدادهایی در امریکا شدند. در حقیقت، این سه رویداد اخیر را می‌توان بستر ظهور مجدد بحث از معضلات اجتماعی و چالش‌های اخلاقی و سیاسی در ایالات متحده دانست؛ معضلاتی همچون کاهش حس میهن دوستی، کاهش میل به مشارکت اجتماعی، فروپاشی نظام خانواده و تأثیر آن بر نظم اجتماعی، کاهش میزان دینداری و حس خداباوری، مسأله حمل سلاح، افزایش چشمگیر تولد فرزندان نامشروع نسبت به گذشته و...
مسأله این است که در ایالات متحده، پس از بروز رخدادهای چالش برانگیز اجتماعی و اخلاقی مانند موارد فوق، معمولاً این رسانه‌ها هستند که از طریق سوار شدن روی موج احساسات جمعی، جریان ادراک عمومی نسبت به آن رویداد را مدیریت می‌کنند و با توقف روی سطح اطلاعات از یک سو اجازه تفحص از عمق و بنیادهای بروز حوادث را نمی‌دهند و از سوی دیگر، باعث اختفا و فراموشی صورت مسأله می‌شوند و نه درمان آن؛ در حالی که با رجوع به بنیان‌های نظری و اخلاقی زیست شهروندان امریکایی و ریشه‌یابی چالش‌های موجود است که به درک دقیق‌تری از علل ظهور و گسترش آنها می‌توان رسید. حتی دامنه این بحث را فراتر هم می‌توان برد و مدعی شد که موضوع تضعیف نظم امریکایی در حوزه روابط بین‌الملل را نمی‌توان و نباید فارغ از بنیادهای نظری و زیستی جامعه امریکا مطالعه و تحلیل کرد.
 
 جاسوسی از حریم خصوصی در سرزمین آزادی!
وقتی ایلان ماسک (مالک توئیتر و مدیرعامل تسلا) در مصاحبه با فاکس نیوز از اقدام دولت امریکا در دسترسی و خواندن پیام‌های مستقیم (دایرکت) کاربران در پلتفرم خود (توئیتر) ابراز تعجب کرد، نه نخستین باری بود که دولت امریکا به طور نظام‌مند از حوزه خصوصی شهروندان جاسوسی می‌کرد و نه احتمالاً آخرین بار خواهد بود! طبق اسنادی که ادوارد اسنودن، پیمانکار پیشین آژانس امنیت ملی امریکا در سال 2013 منتشر کرد، سازمان‌های دولتی و اطلاعاتی ایالات متحده، به طور سیستماتیک و با همکاری سازمان‌های اطلاعاتی و قضایی امریکا در معرض نقض حریم خصوصی هستند. پس از آن نیز شورای حقوق بشر، دولت امریکا را به نقض حریم شخصی و تجاوز به حقوق خصوصی و آزادی دینی از طریق نصب دستگاه‌های اسکن و تصویربرداری کامل از بدن مسافران در فرودگاه‌ها متهم کرد. حتی این تجسس‌ها می‌توانند ملاک صدور رأی قضات در دادگاه باشند.
به طور کلی مسأله حقوق بشر برای دولت‌های غربی و هیأت حاکمه امریکا به طور خاص، جنبه ابزاری داشته و دارد و از آن به عنوان اهرم فشاری علیه رقیبان استفاده می‌کنند، وگرنه موارد نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط دولت امریکا بسیار گسترده‌تر، عمیق‌تر و متنوع‌تر از این موارد جزئی است و می‌تواند موضوع مطالعات تاریخی، سیاسی و حقوقی سه قرن گذشته باشد. البته صرف نظر از دعاوی سیاسی باید به یک اختلاف تاریخی میان احزاب سیاسی امریکایی اشاره کرد و آن تقابل بر سر دامنه مداخله دولت در امور است، به تعبیر دیگر هر یک از دو حزب اصلی امریکا بر سر پاسخ به این پرسش که «حد مشروع و خط قرمز آزادی‌های فردی کجا توسط دولت نقض می‌شود؟» اختلاف دارند. پاسخ اجمالی این است که حزب دموکرات به دلیل رویکردهای جماعت باورانه و توجه به ارزش‌های جمعی در مقابل آزادی‌های فردی همواره بیشتر در معرض اتهام نقض سیستماتیک حقوق خصوصی قرار داشته و جمهوری‌خواهان نیز در کارزارهای انتخاباتی همواره از این موضوع به عنوان یکی از اهرم‌های فشار مهم علیه دموکرات‌ها استفاده کرده‌اند.
 
 فروپاشی جامعه از فروپاشی خانواده می‌گذرد؟
یکی از کلان معضلات جامعه ایالات متحده، بحث نسبت آسیب نظام خانواده با فروپاشی اجتماعی است. اخیراً روزنامه وال‌استریت ژورنال در گزارشی به این موضوع پرداخته و آمارهای تکان‌دهنده‌ای از مقایسه وضعیت اجتماعی، فرهنگی و دینی امریکا ارائه داده است. در این گزارش آمده است: «از سال ۱۹۹۸ تعداد امریکایی‌هایی که میهن‌دوستی را مهم می‌دانستند از ۷۰ درصد به ۳۸ درصد، اهمیت دین از ۶۲ درصد به ۳۹ درصد، اهمیت فرزندآوری از ۵۹ درصد به ۳۰ درصد و مشارکت‌های اجتماعی از ۴۷ درصد به ۲۷ درصد کاهش یافته است». یکی از تحلیلگران امریکایی با اشاره به گزارش وال‌استریت ژورنال، فروپاشی جامعه امریکا را معلول متلاشی شدن خانواده دانست و افزود: «برای چندین دهه ما شاهد نابودی مداوم خانواده در امریکا بوده‌ایم که این روند باید تغییر کند. قدرت یک کشور در گرو قدرت خانواده است؛ اما مشکل اینجاست که امروزه خانواده تشکیل نمی‌شود و میزان ازدواج به کمترین حد خود رسیده است؛ نزدیک به یک چهارم از کودکان در امریکا تک‌سرپرست هستند، یعنی چیزی بیش از سه برابر میانگین جهانی. همچنین ۴۰ درصد کودکان امریکایی خارج از ازدواج [قانونی] متولد و نیم میلیون کودک در مراکز خاص نگهداری می‌شوند. عواقبش را در سراسر کشور می‌بینید، کسانی که در باندهای بزهکاری فعالیت می‌کنند؛ این یک فاجعه اجتماعی و اقتصادی است».
ملاحظه می‌شود که در گزارش‌های رسانه‌ای ایالات متحده چندان خبری از پژوهش پیرامون بنیادها و ریشه‌ها نیست و نهایتاً فروپاشی خانواده را محصول ازدواج‌های نامتعارف و قوانین مربوط به سقط جنین قلمداد می‌کنند، درحالی که این مواردی که به عنوان دلایل برشمرده می‌شوند، اولاً خود معلول هستند و ثانیاً برآمده از زمینه و ریشه‌های بنیادی‌تری هستند. گرایش به فردباوری فلسفی و مساوی انگاشتن آزادی با فردیت فارغ از جمع، عمل‌گرایی افراطی، سودگرایی اخلاقی، تقلیل دین به یک سلسله هنجارهای عادی و پرورش جامعه‌ای سوداگر و ماده‌باور، بذرهایی هستند که در طول تاریخ 250 ساله تبدیل به وضعیت فعلی شده‌اند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و هفتاد و هفت
 - شماره هشت هزار و صد و هفتاد و هفت - ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲