صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • جهان
  • سیاست
  • اجتماعی
  • ایران اقتصادی
  • کلان
  • کشاورزی
  • بازار سرمایه
  • حوادث
  • زیست بوم
  • ورزشی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
شماره هشت هزار و صد و هفتاد و شش - ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و صد و هفتاد و شش - ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ - صفحه ۱۶

جستارهایی درباره آیین نشر

سفارشی‌نویسی در نشر

حاتم ابتسام
پژوهشگر حوزه نشر


فرایند تولید کتاب برای همه روشن نیست و همه نمی‌دانند یک کتاب از چه مسیری‌ زاده و منتشر می‌شود. مثلاً آیا نویسنده‌ها خودشان می‌نویسند و می‌برند سر کوچه و می‌دهند دست چاپخانه یا ناشرها نویسنده استخدام کرده‌اند و آنها می‌نشینند در جایی و بکوب می‌نویسند؟ ناشرها کتاب سفارش می‌پذیرند؟ سفارش می‌دهند؟ اصلاً اوضاع چطوری است؟
 سفارش کتاب، کتاب سفارشی
برچسب کتاب سفارشی از برچسب‌های خوش‌آوازه نیست و گاهی برای تحقیر و کسر شأن کتاب به کار می‌رود و در نگاهی عمومی کتاب خوب آن است که از جان نویسنده‌اش بجوشد و خودش پایه‌ریز و خالقش باشد. پس کتابی که به سفارش و فرموده و کوشش نوشته شده، ارزشی ندارد.
اما این همه حرف نیست و نه کار نشر کتاب را درست توضیح می‌دهد و نه حق سفارشی‌نویسی این است که چنین کم قدر ببیند. این نگاه منفی باعث هدررفت این فرصت و ناکارآمدی بیشتر آن می‌شود. سفارش نگارش کتاب از سنگ بناهای فرایند نشر است.
 سفارش از نگاه نشر
ناشران سفارش را هم موقعیت و فرصت کاری خوبی برای نویسنده و هم دستاوردی برای خودشان می‌دانند تا سبد محصولاتشان را پرمایه‌تر کنند و جواب نیازهای بازار کتاب را بدهند. ناشران مثل هر تولیدکننده در هر صنفی دوست دارند جنس‌شان جور و باکیفیت باشد، دوست دارند کتابخوان دست خالی از کتابفروشی نرود، می‌خواهند بدانند مخاطب چه چیزی نیاز یا دوست دارد تا همان را عرضه کنند.
 از نگاه نویسنده
نویسندگان حرفه‌ای و خوشنام یا سرشان گرم و شلوغ کارهای برزمین مانده خودشان است یا با حرفه‌ای‌گری بلدند چطور سفارش بگیرند و کار را دربیاورند. اما نویسندگان کمترشناخته‌شده یا در سودای نام خیلی با سفارش راحت نیستند. چه اینکه هم برایشان برآوردن انتظارات ناشر سخت است، هم اینکه حس خوبی نمی‌گیرند از اینکه قلم را به خدمت دیگران دربیاورند.
تجربه‌های بدی هم در این میان هست. آن‌قدر اثر ضعیف سفارشی در بازار موجود است که بسیاری از نویسندگان را مطمئن می‌کند که سفارش چاه ویل و سنگ لقّی است که نباید طرفش رفت. واقعیت این است که نویسندگان فرصت‌طلب سفارش گرفته‌اند و بدترین نتیجه را داده‌اند دست ناشری که ناشیانه کوتاه آمده و آن را چاپ کرده و حالا برخی نویسندگان به این باور رسیده‌اند که اگر ناشران سراغ‌شان رفته‌اند، پس لابد آنها را ضعیف شمرده‌اند. بی‌راه هم نیست.
از نگاه مخاطب
نمی‌توان آمار مطمئنی داد؛ ولی می‌شود گفت اکثر مخاطبان نمی‌توانند تشخیص بدهند که کدام اثر سفارشی است. آن دسته هم که تشخیص می‌دهند، اگر مجبور نباشند و کتاب بهتری در آن موضوع باشد، نمی‌خرند و خلاص! پس می‌شود این‌طور گفت که بین مخاطبان آن‌قدرها هم که نشان می‌دهد، سفارشی‌نویسی بد جا نیفتاده!
واقعیت و راهکار
بدیهی است در این میان ضعف مدیریت سفارش و نظارت بر آن باعث کم‌مایگی آثار می‌شود ولی این موضوع درباره کارهای غیرسفارشی هم هست و الزاماً هر اثر غیرسفارشی خروجی باکیفیتی ندارد. پس اینکه نویسنده به حال خود رها شود که برود دلی بنویسد، هم همیشه نتیجه جذابی نمی‌دهد.
ناشران به دلایل بسیاری از اینکه خودشان بالای سر روند تولید کتاب باشند استقبال می‌کنند و بخش چشمگیری از سهم تولیدات یک نشر کتاب‌هایی است که خود ناشر طرحش را ریخته و به نویسنده‌ای سفارش داده. سوای جوسازی‌ها، خود نویسندگان هم آگاهند که کار سفارشی تکلیف روشن‌تری برای چاپ و فروش دارد، به‌خصوص با‌ خلأهای فراوان بازار که ناشر بیشتر از آن خبر دارد، نویسندگان خیلی هم مایل هستند هدایت و مشاوره ناشر را داشته باشند. پس باید چه کرد؟
 راه حل‌های زیادی به نظر می‌رسد اما این دو را مؤثر و اساسی می‌دانم: ۱. بیان مزایا؛ ۲. بازتعریف فرایند سفارش.
کار سفارشی خال‌زنی است و خیلی راحت‌تر از کارهای دیگر دیده می‌شود. اینکه ناشر این امکان را دارد که روی کار نظارت و هدایت داشته باشد، جذابیتی برای ناشر و حمایتی برای نویسنده است. از دیگر مزایا به این موارد نیز می‌توان اشاره کرد: امکان مالی برای نویسنده، ضریب بالای به ثمررسیدن، نزدیکی به بازار فروش، امکان همکاری گروهی، استفاده از ظرفیت‌های مالی و لجستیک ناشر برای بهبود کیفیت کتاب از جمله پژوهش و....
از طرفی ضروری است ناشران با بازتعریف فرایند سفارش از این مزیت حوزه نشر بی‌بهره نمانند. این بازتعریف شامل تشخیص و چینش درست فرایند سفارش می‌شود که این‌گونه به نظر می‌رسد؛ رصد بازار، دسته‌بندی خلأها، امکان‌سنجی نشر برای تولید، انتخاب مدیر تولید و دبیر کتاب، انتخاب گروه تدوین کتاب، تدوین نقشه محتوایی، انتخاب مشاور و ارزیاب و ناظر بی‌طرف. بازتعریف و دقت در مراحل این فرایند با مدیریت آگاهانه می‌تواند سهم بیشتری از تولید کتاب را به کتاب‌های سفارشی اختصاص دهد. چیزی که به نظر این قلم ایده‌آل نشر است.
مواردی که عرض شد خلاصه‌ای از این ظرفیت مغفول است که چه با ندانم‌کاری چه با فرصت‌طلبی و چه با پروپاگاندا ضعیف شمرده می‌شود و آن‌گونه که باید در خدمت کتاب و کتابخوانی قرار نمی‌گیرد.

 

جستجو
آرشیو تاریخی