روزنامه ایران ریشه حوادث اخیر برای روحانیون را بررسی میکند
تصویرسازی جعلی معاندان و شبهرسانهها
مسأله خشونت و حمله به روحانیون از مرحله خشونت کلامی عبور کرده و به خشونت فیزیکی رسیده است که متأسفانه در یک سال اخیر شاهد اخبار مختلفی مبنی بر حمله به روحانیون بودهایم که مهمترین آن همین چند روز قبل در استان مازندران اتفاق افتاد.
دقیقاً ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه چهارشنبه 6 اردیبهشت ماه بود که آیتالله سلیمانی که سابقه نماینده ولی فقیه در چند استان کشور را داشت، در مراجعه به بانکی در بابلسر به ضرب گلوله یکی از کارکنان انتظامی داخل بانک به شهادت رسید و قاتل نیز در همان محل دستگیر شد اما این حمله نه اولین و نه آخرین حمله به روحانیون بوده است. حالا به تعدادی از این اخبار در دو سال گذشته اشاره خواهیم کرد.
ظهر۱۶ فروردین ماه سال گذشته بود که در اتفاقی کمسابقه، فردی به نام عبداللطیف مرادی که از اتباع خارجی بود با چاقو به سه روحانی در حرم مطهر امام رضا(ع) حمله و مقابل چشم زائران، دو طلبه مشهدی به نام محمد اصلانی و محمدصادق دارایی را به شهادت رسانده و طلبه دیگر را بشدت مجروح کرد.
حمله بعدی را اما بعد از فوت مهسا امینی و 4 آبان 1401 در شاهچراغ شیراز شاهد بودیم که اگرچه به صورت مستقیم خود روحانیت را نشانه نگرفت اما به دلیل انتخاب مکان سه فرد مسلح داعشی با تیراندازی به سمت حرم مطهر شاهچراغ(ع)، 13 نفر از زائران را شهید و بیش از 40 نفر را مجروح کردند.
سپس 28 آذر 1401 بود که 4 نفر از روحانیون در خیابان جمهوری قم مورد اصابت گلولههای تفنگ ساچمهای از سوی افراد ناشناس قرار گرفتند و یکی از آنها به دلیل جراحات وارده راهی بیمارستان شد.
اما بهمن، ماه پر اتفاقی بود که ابتدا 10 بهمن ملایوسف محمدی ماموستای اهلسنت که امامت مسجد روستای کلاته از توابع سنندج برعهده او بود توسط افرادی ناشناس به قتل رسید سپس 24 بهمن 1401 نیز در خیابان دماوند تهران، فرد موتورسواری یک روحانی را با چاقو مورد حمله قرار داده و سپس از محل متواری شد.
چندین و چند حمله دیگر نیز در ماههای اخیر اتفاق افتاد که در نهایت در 10 روز گذشته نه تنها آیتالله سلیمانی در مازندران به شهادت رسید بلکه یک روحانی 35 ساله نیز در بلوار مرزداران تهران توسط یک پراید زیرگرفته شد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که عدهای با این برخوردهای خشونتآمیز دنبال اهدافی هستند!
چه باید کرد؟!
محمدحسن قدیریابیانه، تحلیلگر و فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با «ایران»، درباره اقدامات لازم برای جلوگیری از حمله به روحانیت گفت: درباره این مسأله بدون شک هرچه سریعتر باید دو مسأله در دستور کار گیرد؛ اعم از مجازاتهای عبرتآموز و همچنین اقدامات پیشگیرانه.
وی افزود: در خصوص مجازاتهای عبرتآموز معتقد هستم که قوه قضائیه باید نسبت به مجرمین دست از سیاست رأفت اسلامی بردارد. متأسفانه بارها دیده شده است که یک نفر جرمی را مرتکب شده و بعد از بررسیهای صورت گرفته، مشخص شده که آن فرد تجاوز به عنف، سرقت و... نیز در پروندهاش داشته است.
قدیریابیانه با تأکید بر این مسأله که ما باید برای کسانی که دست به چنین جنایتهایی میزنند، چوبه دار برپا کنیم، تشریح کرد: امروز باید هرچه سریعتر برای آن فردی که آیتالله سلیمانی را به قتل رساند، یا برای آن دو اوباشی که جوان آمر به معروف را شهید کردند، یا آن کسی که رئیسپلیس آگاهی سراوان را به قتل رساند، حکم اعدام صادر و بدون دادرسی این احکام را اجرا کنیم.
وی افزود: ما باید خیلی زود و با مجازاتهای قاطع اقدام کنیم تا باعث عقبنشینی افراد از جنایتهایشان شویم.
این تحلیلگر مسائل سیاسی درباره این مسأله که در زمینه پیشگیری باید چه اقداماتی انجام شود، تصریح کرد: حقیقت این است که ما در کشورمان مشکلات عدیدهای داریم که مهمترین آن، مشکل معیشت در زندگی مردم است، همین مسأله باعث شده است عدهای که از قدرت تحلیل کافی برخوردار نیستند، فکر کنند که نظام و جمهوری اسلامی مقصر است.
قدیریابیانه با بیان اینکه فشار روی عدهای از مردم باعث شده است تا برخی معاندان با فضاسازی و تصویرسازی به ایجاد بدبینی نسبت به روحانیت دست بزنند، تصریح کرد: وقتی بدبینی از سوی مردم به وجود میآید، اول از همه دامن روحانیت را میگیرد چراکه روحانیت ریشه در نظام دارد و تصور برخی مردم این است که حتماً آنها مقصر هستند.
وی افزود: برای مثال در کشور ما فضاسازی شده که از نظر اهل سنت، شیعیان میخورند، از نظر قومیتهای مختلف، فارسها میخورند، از نظر شهرستانیها، تهرانیها میخورند، از نظر تهرانیها هم آخوندها میخورند و... بنابراین وقتی از پیشگیری میگوییم دقیقاً روشن کردن مسائل مختلف برای مردم است و جهاد تبیین نیز که حضرت آقا فرمودند دقیقاً همین است.
این تحلیلگر سیاسی خاطر نشان کرد: یکی از مشکلاتی که ما داریم، تصور لایههایی از افکار عمومی از ثروت و درآمد جمهوری اسلامی است. به عبارتی تصور برخی مردم از درآمدهای نفتی، دهها و گاهی صدها برابر بیشتر از درآمد واقعی کشور ما است و به نوعی میتوان گفت که تصور درستی نیست.
قدیریابیانه با بیان اینکه اگر امروز پیشبینیهای صورت گرفته درباره صادرات نفت محقق شود، به ازای هر ایرانی نصف بشکه درآمد خواهیم داشت، افزود: گاهی مردم، ایران را با همسایههای عربی مقایسه میکنند درحالی که جمعیت این کشورها و میزان صادرات آنها اصلاً قابل مقایسه با ایران نیست. قطر (جمعیت اصلی) 400 هزار نفر، امارات یک میلیون و 400 هزار نفر و ایران 85 میلیون جمعیت دارد. صادرات یک سال قطر اندازه دو سال صادرات نفت امارات برای مردمش سود دارد حالا شما این جمعیتها را با کشور خودمان مقایسه کنید.
وی افزود: آیا رسانههای ما برای مردم این موضوعات را مشخص کردهاند؟ یا مردم درباره درآمد دولت قیمتهای نجومی در نظر میگیرند در صورتی که مجموع درآمد دولت سال گذشته به ازای هر نفر یک میلیون و 500 هزار تومان در ماه بوده است که به عبارتی این موضوع حاکی از کسری بودجه زیاد دولت است، فلذا تصور مردم غیرواقعی بوده که همین مسأله باعث میشود همه مشکلات را گردن مدیریت و نظام بیندازند.
این تحلیلگر با بیان اینکه ما باید بدانیم این مشکلات اقتصادی نتیجه چیست، تشریح کرد: مثلاً گرانی خودرو که باعث شد وزیر صمت نیز استیضاح شود، یکی از عوامل مربوط به آن، کاهش ارزش پول ملی بود و تنها وزارت صمت در آن تأثیر ندارد. افزایش تقاضای ارز یکی از دلایل کاهش ارزش پول ملی است بنابراین همه کسانی که تفریح خارجی میکنند، سیگار خارجی میکشند، غذای سگ و گربه خارجی میخرند و... در این مسأله مقصر هستند.
قدیریابیانه در پایان با بیان اینکه فقط نباید گفت که دولت و نظام مقصر است، خاطرنشان کرد: ما دچار یک نوع خودتحریمی شدهایم و نه تنها کالاهای خود را نمیتوانیم بفروشیم، بلکه بازار ۸۵ میلیونی خود را در اختیار کشورهایی قرار دادهایم که ما را تحریم کردهاند.