نشانه های فروپاشی نظم برتون وودز آشکار شده است

نقش بریکس در دلارزدایی

فائزه‌سادات یوسفی
روزنامه نگار


روند رو به رشد دلارزدایی در جهان به یکی از مسائل مهم جهانی و حتی دسته اول تبدیل شده است. دلارزدایی صرفاً یک پدیده تمام شده در اقتصاد کشورها نیست بلکه روی دیگر سکه افزایش گفتمان ضد امپریالیستی در کشورها و رشد فرایند مدلسازی اقتصادی- سیاسی مرتبط با آن است. نگرانی امریکا و متحدان غربی آن نیز با توجه به تغییرات جهانی و ‌گذار نظم بین‌الملل از آن جهت است که شکل‌گیری این فرایند با چهارچوب‌بندی مشخص و سازمانی شدن می‌تواند به جذب بسیاری دیگر از کشورها منجر شده و بلوک دلارزدایی را در تقابل اقتصادی با غرب و نهایتاً سیاسی بارور سازد، زیرا یکی از ابزارهای مهم اقتصادی در تداوم هژمونی سیاسی امریکا وزن سنگین دلار در تجارت جهانی بویژه نفت است. سازمان بریکس- شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی- با هدف اصلاح یا تغییر رویه‌های نهادهای بین‌المللی پولی مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی شکل گرفت، زیرا به زعم آنها این نهادها معمولاً اهداف سیاسی خود را در قالب طرح‌های اقتصادی به پیش می‌برند و به نوعی بستر نابرابری و بی‌عدالتی جهانی را فراهم می‌کنند.
در این مورد در فارین پالیسی گزارشی از وزن سازمان بریکس، در سهم دلارزدایی و نقش آن در تأثیر‌گذاری بر دلار آورده شده است که در ادامه می آید:
با رصد اتفاقات حاکم بر دلارزدایی، می‌توان باور داشت که این موضوع بزودی در جهان اتفاق خواهد افتاد. ماه گذشته، در دهلی نو، الکساندر باباکوف، معاون رئیس دومای روسیه، گفت که روسیه اکنون در حال پیشروی ساخت یک ارز جدید برای تجارت فرامرزی توسط کشورهای بریکس است. بعد از آن رئیس‌جمهور برزیل، داسیلوا نیز بر این موضوع تأکید کرد و لازمه بکار‌گیری یک ارز مستقل را یادآور شد.
تاریخچه دلارزدایی و عدم اتکا به دلار امریکا از اوایل دهه 1960 کلید خورد و سیر آن بسیار کند پیش می‌رفت. دلار اکنون 84.3 درصد تجارت بین‌المللی را شامل می‌شود اما هوشیاری و اراده امروزه دولت‌ها برای رهایی از آن، بسیار جدی‌تر از قبل شده و نمی‌توان این حجم از تجارت را در آینده حفظ کرد.
هر چند که فعلاً دلار همچنان جایگاه خود را حفظ کرده اما ارزی که توسط بریکس طراحی شود متفاوت و بسیار تأثیرگذار خواهد بود، زیرا سازمان بریکس مجموعاً در مقیاس تولید ناخالص داخلی از کل گروه جی 7 برتری دارد و می‌تواند نقش ارزنده‌ای را در اقتصاد جهانی ایفا کند.
این ارز، می‌تواند دلار امریکا را به عنوان ارز ذخیره اعضای بریکس از بین ببرد. حتی اگر چشم‌انداز کنونی آن توسط اقتصاددانان در هاله‌ای از ابهام باشد و سؤالات پیرامون آن را نتوان پاسخ داد، اما این امر وجود دارد که ارز فرضی بریکس قدرت تصاحب جایگاه دلار را دارد یا به طور حداقلی می‌تواند آن را متزلزل کند.
اگر اعضای بریکس فقط از ارز خود برای تجارت بین‌المللی استفاده کنند، موانع موجود برای دلارزدایی و فرار از هژمونی دلار را از بین می‌برند. این تلاش‌ها در حال حاضر اغلب به شکل توافقنامه‌های دوجانبه برای تبدیل تجارت به ارزهای غیردلاری، مانند یوان، که اکنون ارز اصلی تجارت بین چین و روسیه است، صورت می‌گیرد. اما روسیه همواره تمایلی به تأمین بقیه واردات خود از چین ندارد. بنابراین، پس از معاملات دوجانبه بین دو کشور، روسیه باید بخشی از درآمدهای خود را به صورت دلار ذخیره کند تا بقیه وارداتش را از سایر نقاط جهان خریداری کند، که هنوز از دلار برای تجارت استفاده می‌کنند.
اما اگر روسیه و چین و دیگر کشورهای عضو، هر کدام تنها از ارز فرضی بریکس برای تجارت استفاده کنند، دیگر نیازی به ذخیره‌سازی دلار ندارند و ازاین رو فرایند دلارزدایی در وهله اول در داخل خود را شکل می‌دهند.
بریکس همچنین آماده است به سطحی از خودکفایی در تجارت بین‌الملل دست یابد که دیگر به اتحادیه‌های ارزی جهان وابسته نباشد. اتحادیه ارزی (ارز مشترک در اتحادیه اقتصادی) در بریکس برخلاف اتحادیه‌های دیگر مانند منطقه یورو که با مرزهای مشترک بلوکه‌بندی شدند، دارای مرز مشترک نیستند و این یک امتیاز مهم محسوب می‌شود، زیرا تنوع جغرافیایی موجود، نقش مهمی در خودکفایی کالای تولیدی ایجاد می‌کند و آنها می‌توانند طیف وسیعی از کالای مورد نیاز را در درون خود تأمین کنند.
از طرفی هر یک از اعضای بریکس یک وزنه سنگین اقتصادی در موقعیت ژئوپلیتیکی خود هستند و کشورهای منطقه‌ای و جهان مایل به انجام تجارت با اعضای بریکس هستند. حال چگونه دیگر کشورها با ارز فرضی بریکس تجارت کرده و محدودیت آن را از بین ببرند؟ بدین گونه که کشور ثالث در بریکس نقش واسطه را ایجاد کرده و فرایند تجارت، با صادرات کشور غیر بریکس به آن و سپس صادرات مجدد از آن، موجب دور زدن محدودیت می‌شود. به طور مثال اگر تایلند حاضر به تجارت با چین با ارز فرضی شود، به کشور ثالث برزیل میگو صادر می‌کند و این در تجارت برزیل با چین لحاظ می‌شود.
مسأله ژتوپلیتیک در بریکس، بسیار حائز اهمیت است. همسویی منافع در یک منطقه، دیگر کشورهای غیر بریکس حاضر در منطقه را مجاب به همکاری با بریکس می‌کند؛ به طور مثال با آنکه کشورهایی مانند هند و چین ممکن است منافع امنیتی در تضاد با یکدیگر داشته باشند، اما علاقه مشترکی به دلارزدایی دارند و از این رو می‌توانند در قبال منافع مشترک در عین رقابت، همکاری کنند.
یکی از مزایای سنتی نقش جهانی دلار، توانایی امریکا در استفاده از تحریم‌های مالی برای تلاش برای پیشبرد منافع امنیتی خود است. واشنگتن منافع امنیتی ایالات متحده در قرن بیست و یکم را به طور فزاینده‌ای با رقابت با بازیگران دولتی مانند چین و روسیه تعریف می‌کند. یکی از تهدیداتی که امریکا با آن مواجه است، عدم کارایی تحریم‌ها به عنوان اولین و در دسترس‌ترین ابزار فشار بر دولت‌هاست. اگر تحریم‌ها اثر واقعی خود را از دست بدهند، ابزارهای فشار امریکا را ناکارآمد جلوه داده و ویژگی تصمیم‌گیری امریکا در جهان را دچار خدشه کرده و دایره اراده جهانی آن را در منظر عمومی کوچک می‌کنند. از سویی دیگر نیز، توانایی تقابل با امریکا و همکاری با کشورهای تحت تحریم را افزایش می‌دهد. دلارزدایی و پیشرفت جامعه بین‌الملل به سوی کاهش وابستگی یا عدم وابستگی به دلار، توانایی تحریم را از امریکا سلب کرده و به ابزاری ناکارآمد در سیاست امنیتی ایالات متحده تبدیل خواهد شد.
با وجود اینکه ارز فرضی دارای چالش‌های متعددی خواهد بود، اما باید باور داشت که چالش‌های پیش رو غیر قابل حل نیستند. ارز فرضی به این دلیل که بیشتر برای تجارت خارجی و نه گردش پولی داخلی کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد می‌تواند کار بانک‌های مرکزی را پیچیده کند، اما ایجاد یک بانک مرکزی فراملی و مشترک مانند بانک مرکزی اروپا می‌تواند شرایط را مدیریت کرده و گره‌های موجود را رفع کند.
در هر صورت باید گفت که سلطنت دلار یک شبه به پایان نمی‌رسد، اما ارز فرضی بریکس، باعث فرسایش آرام سلطه آن خواهد شد. این ارز در رقابت با دلار می‌تواند بازیگر جدید در بازار ارز جهانی بوده و به دور کردن موازنه قدرت از مراکز مالی، قدرت دهد و نظم پولی جهان را از تک‌قطبی به سمت چندقطبی شدن، ببرد.

اتصال کشورها به بریکس
جنگ اوکراین، تحولات بزرگی را بر جهان وارد کرده است و با توجه به هراس دولت‌ها از مشابه‌سازی اعمال تحریم روسیه بر خود و استفاده امریکا از سلاح دلار، بر تسریع گریز از دلار در جهان به طور ضمنی تأکید کرده است. کشورهای آسیا، آفریقا و کشورهای امریکای جنوبی که همگی در جنگ علیه روسیه، به همراهی با بلوک غرب نپیوستند، اراده اتصال به تجارت با بریکس یا حتی عضویت در آن را دارند. اعضای بریکس نیز، امکان گسترش بریکس را در قالب بریکس پلاس ایجاد کردند تا کشورهای دیگر غیرعضو به آن اتصال پیدا کنند. طی چند روز گذشته نماینده آفریقای جنوبی در بریکس گفت که ۱۳ کشور به صورت رسمی و ۶ کشور نیز به صورت غیررسمی تمایل خود را برای پیوستن به این گروه اعلام کرده‌اند. ایران نیز از سال گذشته، عضویت خود را در بریکس در دستور کار دارد و اعضای بریکس اعلام کرده‌اند که روند آن را مورد توجه و حمایت خود قرار داده‌اند.
این موضوع در اصل یک گزاره را تقویت می‌کند که ظهور سازمان‌های نوظهور اقتصادی در جهان، می‌تواند وزنی را در تجارت و اقتصاد جهانی ایجاد کند که بتوان ابزارهای مهم و انحصاری در دست غرب را به چالش اساسی کشاند و از طرف دیگر اهرم‌های فشار را مهار و از خود دور کرد. اثرات مثبت استقلال اقتصادی-سیاسی از سازکارهای امپریالیسم‌گونه غرب، در کشورهای جهان جریانی را در تقابل با آن ایجاد خواهد کرد. این موضوع تنها به دلارزدایی و رهایی از سیستم‌های پولی تحت تسلط امریکا منتج نخواهد شد و عرصه‌های دیگر را نیز شامل خواهد شد. جمهوری اسلامی ایران نیز برای تأمین منافع ملی و حتی منطقه‌ای بر این مهم، تأکید دارد و توسعه روابط با سازمان‌های نوظهور را که بر پایه استقلال و دوری کردن از غرب تشکیل شده در دستور کار خود قرار داده است.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و هفتاد و دو
 - شماره هشت هزار و صد و هفتاد و دو - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲