دعا و نیایش از نگاه ونسان برومر فیلسوف دین معاصر
راز مناجات
محمدرضا فتحی
پروفسور ونسان برومر (Vincent Brümmer) از فیلسوفان معاصر و برجسته فلسفه دین است که علاوه بر تدریس در دانشگاههای برجسته، کتابهای متعددی نیز در این حوزه تألیف کرده است. از جمله آثاری که از او به فارسی ترجمه شده است میتوان به کتاب «هنگام نیایش چه میکنیم؟»، «سخن گفتن درباره خدایی متشخص: رسالهای درباره الهیات فلسفی» و «الگوی عشقپژوهشی در الهیات فلسفی» اشاره کرد. با تورق این آثار میتوان دریافت که «نگاهی فلسفی به دعا و نیایش» از دغدغههای محوری او است. «نیایش» در همه ادیان بهویژه در عرفان مسیحی به لحاظ فلسفی مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس دعا کردن ما و اجابت آن از سوی خدا از منظر فلسفی و عقلی موضوعی قابل طرح است. او دایره دعا را به حاجتخواهی محدود نمیداند و سپاس، ستایش، توبه، استغفار، مناجات و ذکر را نیز در مقوله نیایش و ثنا قرار میدهد. از پرسشهای محوری که او اغلب در آثارش دنبال میکند، تأثیر دعا بر انسان و ارتباطش با خداوند است. اما در عین حال به این امر هم معترف است که سنجش این تأثیر با روشهای تجربی امکانپذیر نیست.
راز و نیاز عاشق و معشوق
برومر در بحث «حاجتخواهی» چند سؤال را مطرح میکند؛ یکی اینکه اگر خدا قادر مطلق باشد، آیا میتواند هر چیزی را انجام دهد؟ و در این وضعیت، سرنوشت و قضا و قدر چه جایگاهی پیدا میکند؟ به باور او، دعا، نوعی راز و نیاز عاشق و معشوق است و در پاسخ به این سؤال که آیا دعا بر خدا تأثیر میگذارد یا بر فرد نیایشگر، دعا را یک رابطه بیناشخصی تعریف میکند و بر این باور است که در جریان دعا، آن چیزی که تغییر میکند رابطه بین ما و خداوند است.
دعا تنها در «عرفان عاشقانه» معنا دارد
برومر در مراتب عرفان، مرتبهای را بهعنوان «عرفان عاشقانه» معرفی میکند و معتقد است دعا تنها در «عرفان عاشقانه» معنا دارد. به باور او در رابطه عشق و دوستی، اگر جایگاه و موقعیت ما عوض شد، رابطه هر دو طرف تغییر میکند؛ یعنی اگر ما توبه میکنیم خداوند تائب است و در جریان توبه، هم ما برمیگردیم و هم خداوند برمیگردد، و این راز و کارکرد مناجات است.