کتک زدن تلخ فرشته نجات در صحنه خودکشی

علی چاهه/ خیلی سخت است باور کردن اینکه خیلی‌ها زندگی‌شان را مدیون حضور بموقع فرشته‌های نجات هستند.
حوالی ساعت ۱۸:۱۰ بعدازظهر جمعه بود که گزارشی مبنی بر مسمومیت غذایی فردی به مرکز فوریت‌های ۱۱۵ اورژانس تهران اعلام می‌شود که به دلیل حال نامساعد فرد، بلافاصله کارشناس‌ موتورلانس اورژانس تهران به محل حادثه در حوالی لویزان اعزام می‌شود.
منزل بیمار با وجود اینکه شرایط بهم ریخته‌ای داشت و بخوبی می‌شد فضای متشنج آن را میان افراد ساکن در خانه حس کرد اما باز کارشناس اورژانس از وظیفه خود کوتاهی نمی‌کند و همه اقدامات لازم را برای شخص انجام می‌دهد، اما بعد از پایان خدمت‌رسانی در منزل شخص و با توجه به نظر و هماهنگی پزشک مشاور اورژانس بر لزوم‌ انتقال فرد به بیمارستان، بیمار مورد نظر از رفتن به بیمارستان امتناع می‌کند و با اورژانس راهی بیمارستان نمی‌شود.
اما این پایان ماجرا نبود و دوباره ساعت ۲۳:۱۰ همان روز بار دیگر از همان منزل مسکونی، گزارشی مبنی بر خودکشی یک فرد به اورژانس تهران اعلام می‌شود که همین مسأله باعث می‌شود ارسلان قادری، کارشناس اورژانس تهران با سرعت هرچه تمام‌تر برای نجات جان فرد به سمت خانه بیمار حرکت کند.
قادری درباره حادثه آن شب و ضرب و شتم صورت گرفته می‌گوید: وقتی به خانه شخص رسیدم به سرعت وضعیت فرد را از همراه بیمار جویا شدم که گویا آن مرد با مصرف قرص‌های متعدد اقدام به خودکشی کرده بود بنابراین درخواست آمبولانس برای انتقال او به بیمارستان دادم که متأسفانه شخص از کوره در رفت و با داد و بیداد به من گفت که این اقدام را برای وحشت انداختن به جان خانواده انجام داده و به هیچ عنوان با اورژانس به بیمارستان نخواهد آمد.
این کارشناس موتورلانس اورژانس ادامه می‌دهد: وقتی میزان عصبانیت او را دیدم ابتدا سعی کردم به آرامش دعوتش کنم اما از طرفی شرایط او به گونه‌ای بود که باید حتماً به بیمارستان منتقل می‌شد پس وقتی شروع به اصرار برای انتقالش کردم، با صورتی برافروخته از جای خود برخاست و شروع به زدن مشت و لگد به من کرد.
راستش در آن شرایط به دلیل وضعیت او و اقدامی که کرده بود، از خانه خارج شدم تا حداقل با او درگیر نشوم.
در پایان باید گفت که این حمله به نیروهای امدادرسان، اولین بار نیست که رخ داده و بارها شاهد چنین اتفاقات تلخی برای پرسنل اورژانس، بیمارستان‌ها، آتش‌نشانی‌ها، هلال احمر و... بوده‌ایم.
این درحالی است که این افراد شغلی را انتخاب کرده‌اند که در سرما و گرما، تعطیلات و غیرتعطیلات و... باید به مردم خدمت کنند در حالی که نه تنها درآمد آنچنانی از این مشاغل ندارند بلکه مشکلات زندگی نیز سنگینی بیشتری روی دوش آنها می‌گذارد.
حال که این افراد با عشق وارد این مشاغل سخت شده‌اند پس باید هر یک از ما در هر لحظه و ثانیه این موضوع را به یاد داشته باشیم که حتی اگر زمانی هم حق با ما بود به خاطر لباس تن آنها، از آن چشم‌پوشی کرده و مراقب این سرمایه‌ها باشیم.
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و شصت و هفت
 - شماره هشت هزار و صد و شصت و هفت - ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲