ملی پوشان دنبال پول بودند تا تمرین
فخری: بچهها را باور ندارند!
حاشیه نسازند، جای نگرانی نیست تیم با من و عابدینی به ژاپن باخته به تکرار سهمیه تیمی المپیک امیدوارم
این روزها حرف از افت چشمگیر تیمملی شمشیربازی سابر است آنهم در نبود پیمان فخری، اما خیلیها با چهار باخت پیاپی تیم به ژاپن، وضعیت را نگرانکننده میدانند. پیمان فخری هر چند از تیمش دور است، اما آنها را زیر ذرهبین دارد و از همفکری با امین قربانی سرمربی تیم غافل نشده است. او مثل همیشه به تیمش امیدوار است، حتی به تکرار سهمیه المپیک، به شرط اینکه حاشیه نسازند.
واقعاً تیمملی سابر در سراشیبی بدی افتاده است؟
یک مسأله را باید پذیرفت که فخری بعد از 10 سال کنار تیم نیست. تمرین یک بحث است و کوچینگ بحث دیگری. شاید یک دلیل آن به این برمیگردد که بچهها امین را کمتر باور دارند. خیلیها به من میگویند چقدر ایران افت کرده است. چرا باید همه چیز سر امین قربانی خراب شود؟ چرا باید تیم شمشیربازی را با زمان پیمان فخری مقایسه کرد؟ بچهها بد نیستند، در رقابتهای قبلی مقابل ژاپن خوب بازی کردند، حتی زمانی که من سرمربی بودم هم به ژاپن باخته بودیم. در دو بازی آخر بچهها با اختلاف کم باختند که نشان میدهد خوب بازی کردند، یکبارهم علی پاکدامن خراب کرد. اگر حاشیه درست نکنند، وضعیت بد و نگرانکننده نیست. البته همه دنیا در حال سرمایهگذاری و کار زیاد هستند.
پس چرا تیم مدام باخت میدهد؟
من با امین در ارتباط هستم و با هم همفکری میکنیم. آنها نیاز به اردوی خارجی بیشتری دارند. البته پورسلمان، هم خوب پول آورده است و هم تیم را خوب حمایت میکند. به نظر من نباید به بچهها فشار آورد، بلکه باید به آنها قدرت داد. ببینید، هشتمی فرزاد در جامجهانی لهستان همین جوری اتفاق نیفتاد. او به شمشیرباز لهستانی با نتیجه 16-14 باخت؛ شمشیربازی که قهرمان شد، در حالی که فرزاد تا قبل از این در هیچ مسابقهای هشتم نشده بود.
به نظر شما اکنون وقت آوردن مربی خارجی برای تیمملی است؟
مربی خارجی خوب با دستمزد زیر 10 هزار دلار نیست. مربی ارزانتر هم برای تیم فایده ندارد. امین قربانی خوب کار میکند و باید او را حفظ کرد.
پس یعنی باخت تیم به ژاپن مشکلی ندارد؟
زمان من هم تیم به ژاپن باخت داده است. ژاپن است دیگر؛ تیمی که حالا دختر شمشیربازش نفر اول رنکینگ جهانی است. شمشیربازی که علی پاکدامن را برد در قهرمانی جوانان جهان، مدال نقره گرفت. ما حتی وقتی مجتبی عابدینی نیز در تیم بود به ژاپن باختیم. به هم ریختگی تیم با شروع کار به خاطر یکسری مشکلات بود که خدا را شکر جمع شد. در واقع بچهها دنبال پول و پاداش بودند تا تمرکز روی تمرین، اما آنها را با جریمه و حتی قطعی حقوقشان روی لبه تیغ گذاشتند. البته پورسلمان نیز با امین قربانی هماهنگ بود، مربی بدنساز جدید آورد و وضعیت بهتر شد.
یعنی با وجود نگرانی باخت به ژاپن باز باید امیدوار به تکرار سهمیه تیمی المپیک سابر باشیم؟
ژاپنیها دور اروپا اردو زدهاند، ماساژور و فیزیوتراپ دارند که بچههای ما ندارند. البته اگر قرار باشد با دلار 50 هزار تومان تیم ما جلوی ژاپن در روز سوم رقابتها و مسابقه تیمی کم نیاورد، ماساژور لازم دارد. به هر حال کار با این وضعیت پرتنش و فشار زیاد، وحشتناک است. شک نکنید، من به تکرار سهمیه تیمی المپیک سابر امیدوارم. حتی ما برای سهمیه المپیک توکیو هم کار خیلی سختی داشتیم؛ آن موقع هم چین را داشتیم اما سهمیه را گرفتیم. حالا هم تیم کار سختی دارد ولی با پتانسیل بچهها حیف است. البته المپیک شرایط استثنایی دارد اما تیم سابر هم فصل را با نقره جامجهانی الجزایر شروع کرد و با اینکه باختهایی با اختلاف کم به ژاپن داده است، اما میتواند دوباره به روزهای اوجش برگردد و سهمیه تیمی را تکرار کند، چراکه شرایط فرق کرده و بچهها دارند روی روال میافتند.
بــــرش
تقلا برای برگشت
این روزها بازار مهاجرت ورزشکاران به اروپا داغ است. خیلی از ورزشکاران با رؤیای وضعیت بهتر به اروپا مهاجرت کردند، اما با رسیدن پایشان به سرزمین رؤیاهایشان واقعیت تلخ و شرایط سخت بدجور تو ذوقشان زد. کاپیتان سابق تیمملی شمشیربازی سابر هم از این جریان مستثنی نبود. او با ناکامی تیمملی شمشیربازی سابر در المپیک توکیو، به بهانه درمان مصدومیت دستش به تیمملی نرفت تا همه غیبت او را به منزله خداحافظیاش بدانند تا اینکه حضورش با تیم نوجوانان و جوانان در قهرمانی آسیا، همه را از خداحافظیاش مطمئن کرد. او اما به این قضیه راضی نبود و دلش پست مهمتری در فدراسیون یا تیمملی شمشیربازی میخواست. وقتی خبری نشد و کسی حاضر به حمایت از او نبود، دلخور و در سکوت کارهایش را برای مهاجرت به یکی از کشورهای اسکاندیناوی انجام داد و البته در روزهای پرالتهاب فضای سیاسی کشور، در استوریاش روغن ریخته را نذر کرد و نوشت:«از تیمملی به احترام دختران و زنان ایران خداحافظی میکنم.»
تا اینکه اسفندماه سال قبل بود که خبر از مربیگری او در تیمملی سابر کشور اروپایی سوژه داغ رسانهها شد. حتی خودش با رضایت گفته بود:« اینجا مرا روی سرشان میگذارند.» اما ظاهراً این رضایت خیلی دوام نداشت و او بعد از نتایج نهچندان دلچسب تیمملی سابر در رقابتهای اخیر، هدر رفتن بیتالمال را پیش کشید و حتی معتقد بود بدون تغییر کادر فنی باید فاتحه تیم را در المپیک خواند. او از طرف دیگر با رایزنی دنبال برگشت به ایران است، اما نه بهعنوان ملیپوش که اینبار سرمربیگری تیم را میخواهد.