تهمت و اتهام ساخته شده در ذهنهای متوهم
روی تابلو بنویسید: کمیته نابینایان و ناشنوایان!
سعید زاهدیان
روزنامه نگار
انگ زدن به ساکت الهامی بدون سند و مدرک، اجحاف در حق یک انسان است؛ بیایید خودمان را جای او بگذاریم و مخاطب اتهامات خودمان باشیم. واکنش ما چه خواهد بود؟
اگر قرار به راه دادن و کمک به قهرمانی استقلال بود، الهامی در فینال حذفی به استقلال راه میداد. این اتهام نه فقط شخصیت ساکت را هدف گرفته که هدفش زیر سؤال بردن موفقیت بزرگ استقلال است. این اتهامات پیش از هر چیز، توهین به استقلال آماده و سرحال این روزهای فوتبال ایران است. این اتفاق در حالی رخ داده که شبکههای اجتماعی ولنگار که بر آنها نظارتی نیست به راحتی هزارجور انگ و تهمت به استقلال و البته سرمربی هوادار زدند و هیچ مرجعی هم وجود ندارد که از آنها بابت یک مشت حرف مفت و بیاساس شکایت کند.
سرورهای این شبکهها، خارج ایران است و حتی با شکایت به پلیس فتا هم نتیجهای حاصل نمیشود. حتی اگر نتیجهای هم به دست بیاید، آبروی بر باد رفته بازنمیگردد. با این حال، هستند افرادی که گاهی بر اثر یک نوشته اشتباه و دیدگاه غلط، بر آتش این حاشیههای نادرست میدمند. مانند سپهر حیدری که در استوری اخیرش نوشت: «چه جوری این نون رو سر سفر میبرید؟ 50 میلیون پرسپولیسی منتظر اجرای عدالت کمیته اخلاق هستند. خود طرفدار آبی هم از تابلو بودن این نتیجه خندهاش میگیره» صحبتی که واکنش استقلالیها و همچنین امید سینک بازیکن هوادار را در پی داشت و او گفت: «آقای حیدری تو خودت فوتبالیست بودی و خودت مدافع بودی چطوری این همه با صراحت وتندرو بودن گناه رو به جانت میخری و اینطور قضاوت میکنی؟»
واقعیت این است که در مضامین اخلاقی ما، بزرگان دین در بسیاری موارد «دیده را ندیده» کردهاند اما در ایران بدون سند و مدرک و صرفاً براساس خیالات و تصورات موهوم یک شخص یا گروه، آبرو و اعتبار انسانها به بازی گرفته میشود. گروهی از هواداران دو تیم استقلال و پرسپولیس همواره در شبکههای اجتماعی آماده توهین، تهمت، افترا و دروغپردازی هستند و اینکارشان یک دلیل بیشتر ندارد: «جذب فالوور، دیده شدن و کسب درآمد بیشتر!» اما گویا این هدف در نزد تعدادی از پیشکسوتان دو باشگاه هم وجود دارد!
جذب مخاطب با انتشار اخبار غلط و سخیف یکی از بدترین شیوههای کاری در دنیاست و اگر چنین اتفاقی در لیگ انگلیس رخ میداد، پلیس و دستگاه قضایی اتوماتیک وار همه آنها را گرفته بود و اگر حرفشان را ثابت نمیکردند، مدتی باید پشت میلههای زندان به تماشای فوتبال مینشستند و اگر سند و مدرک محکمه پسند داشتند، آن وقت مربی خطاکار پشت میلههای زندان بود. به همین دلیل در فوتبال اروپا شاهد این مدل اتهام زنی نیستیم و برعکس در جامعه ایران که باید اخلاقمدارتر از جامعه اروپا باشد، بدیهیترین اصول اخلاقی را رعایت نمیکنند و شخصیت آدمها را با یک تهمت بیاساس لگدمال میکنند.
در این موارد کمیته انضباطی و اخلاق هم که همیشه نقش کشک را ایفا میکنند. در ویآیپی نقش تماشاگر ویژه را دارند؛ باید به آنها خسته نباشید و خدا قوت گفت که هر ۱۰سال یکبار هم حکم درست و متناسبی برای جرائم فوتبالی صادر نکردهاند و بد نیست سر در این کمیتهها در فدراسیون عنوان «کمیتهنابینایان و ناشنوایان» آویزان شود!
کمیته انضباطی برای لیزراندازها که برنامهای ندارد، کمیته اخلاق به فحاشی و محیط آلوده ورزشگاه ورود نمیکند، پلیس با پرتاب سنگ و اشیای خطرناک به سمت بازیکنان مقابله نمیکند. مبارزه با فساد فوتبال در برنامه هیچ نهادی نیست! در لیگهای پایینتر تبانی،
زد وبند، شرط بندی و کتکزدن داور علنی انجام میشود. تصاویر چاقوکشی و قلدری روی سکوها هرازگاهی به بحث روز رسانهها تبدیل میشود. دلالها آسود خاطر جولان میدهند و قرارداد سه میلیاردی یکدفعه ۳۰میلیارد میشود. فساد اخلاقی در تیمهای پایه که به مسألهای عادی تبدیل شده و هیچ نهادی حوصله ورود به موضوع را ندارد؛ بازهم مصداق و نمونه لازم است؟