فارن افرز: برای جلوگیری از جنگ هستهای، بحران اوکراین باید متوقف شود
مقابله با خطر هستهای جدید
این مطلب به تازگی در وب سایت فارن افرز به قلم «ارنست مونیز» و «سام نون» منتشر شده که ترجمه بخش هایی از آن را خواهید خواند.
در اواخر ماه مارس، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه اعلام کرد که روسیه قصد دارد تسلیحات هستهای تاکتیکی کوتاهبرد را به بلاروس بازگرداند و بار دیگر بر دورنمای وحشتناک استفاده از این سلاحها در جنگ اوکراین تأکید کرد. در همین حال، کره شمالی برنامه تسریع شده آزمایشهای موشکی، از جمله موشکهای بالستیک قارهپیما را میتواند به ایالات متحده حمله کند دنبال میکند. به نظر میرسد چین متعهد به توسعه قابل توجه برنامه تسلیحات هستهای خود است. پس از اعلام روسیه در اوایل سال جاری مبنی بر تعلیق اجرای برخی تعهدات تحت معاهده جدید کاهش تسلیحات استراتژیک (استارت جدید) با ایالات متحده، آینده کنترل تسلیحات هستهای تاریک به نظر میرسد.
با توجه به این تحولات نگرانکننده، یافتن رویکردهای جدید برای جلوگیری از استفاده از سلاحهای هستهای هرگز به این فوریت نبوده است. راههای موجود برای کاهش تهدید هستهای و استراتژیهایی که از زمان بحران موشکی کوبا در سال 1962 عنوان میشدند، پاسخ وضع جدید را نمیدهند. در شرایطی که اعتماد بین واشنگتن و مسکو در حد صفر است و گفتوگوها متوقف شده است، تصور اینکه هر معاهده جدیدی در مورد تسلیحات هستهای بتواند بین ایالات متحده و روسیه مورد مذاکره قرار بگیرد و توسط سنای ایالات متحده تصویب شود، دشوار است. رقابت هستهای نامحدود بین واشنگتن و مسکو اکنون نه تنها با گسترش زرادخانه هستهای چین و اقتدار فزاینده از سوی کره شمالی و ایران، بلکه با تلاشهای هند و پاکستان برای پیشبرد قابلیتهای هستهای خود و حتی برخی از متحدان ایالات متحده که در حال بررسی دستیابی به آن هستند همپوشانی خواهد داشت.
با این حال یک شکل مؤثر برای کاهش تهدید جهانی امکانپذیر بوده و قابل انجام است و آن هم جلوگیری از استفاده غیرمجاز یا سهوی از سلاحهای هستهای است. ایالات متحده قبلاً این تلاش را در داخل آغاز کرده است با این امید که سایر کشورهای دارای سلاح هستهای نیز از این روند پیروی کنند. این خطر فزاینده وجود دارد که سلاحهای هستهای بر اساس قضاوت نادرست، هشدارهای نادرست حمله یا سایر محاسبات اشتباه مورد استفاده قرار گیرند. با کمک تغییرات سریع در فناوری، دشمنان ایالات متحده، از جمله بازیگران غیردولتی میتوانند از حملات سایبری برای مختل کردن فرماندهی و کنترل سلاحهای هستهای و سیستمهای هشدار اولیه استفاده کنند - سیستمهایی که میتوانند ساعت پاسخ احتمالی هستهای را مشخص کنند.
اگر قرار است جهان در دوره جدیدی از رقابت هستهای جان سالم به در ببرد، هر کشور دارای سلاح هستهای باید دفاع خود را در برابر تهدیدات سایبری و احتمال استفاده نادرست، تصادفی یا اشتباه از سلاح هستهای تقویت کند. خوشبختانه، آنها میتوانند این کار را حتی در غیاب معاهدات دوجانبه یا چندجانبه، با پیشبرد یک سیستم ایمنی جهانی هستهای انجام دهند، سیستمی از پادمانهای خودخواسته که توسط هر یک از اعضای باشگاه سلاحهای هستهای اتخاذ میشود. مسئولیتی که با قابلیت تسلیحات هستهای همراه است، باید این کشورها را وادار کند فعالانه بر اجتناب از یک فاجعه هستهای تمرکز کنند.
یک باشگاه هستهای امنتر
در عصر پرمخاطره امروز، هر کشور دارای سلاح هستهای منافع ملی حیاتی در استفاده از همه ابزارهای موجود برای جلوگیری از تبدیل یک اشتباه یا نقض امنیتی به فاجعه دارد. همان پویایی خطرناک و بالقوه مرگباری که واشنگتن را به دنبال یک بازنگری بیایمن برانگیخته است و تقریباً به طور قطع در سایر پایتختهای هستهای نیز وجود دارد. مهم نیست اخیراً چقدر چنین اقداماتی ممکن است در برنامهریزی هستهای گنجانده شده باشد، مهم این است که فقدان چنین بررسیهای دورهای در اکثر باشگاههای تسلیحات هستهای خطر حال و آینده را برای همه بالا میبرد.
با توجه به اینکه یک حادثه هستهای، یک اقدام خرابکارانه، یا یک اشتباه محاسباتی وحشتناک مطمئناً پیامدهای جهانی خواهد داشت، هر کشوری که دارای سلاح هستهای است باید بررسی داخلی خود را در مورد پروتکلهای بیخطر انجام دهد. هنگامی که این بررسیها تکمیل شد، بخشهای از طبقهبندی خارج شده میتواند با دیگر قدرتهای هستهای به اشتراک گذاشته شود. پنج کشور تأیید شده دارای سلاح هستهای در معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) - چین، فرانسه، روسیه، و بریتانیا، همراه با ایالات متحده - میتوانند بررسیهای طبقهبندی شده خود را در چهارچوب فرایند P5 -در قالب مجمعی که در آن کشورها را برای بحث در مورد تعهدات NPT خود گرد هم میآورد- به اشتراک بگذارند. سایر قدرتهای دارای سلاح هستهای، مانند هند و پاکستان، ممکن است پیروی از این فرایند را در راستای منافع امنیتی خود بدانند.
تقلای امریکا در عصر هستهای شدن
ایالات متحده همچنین میتواند همکاری بینالمللی را به عنوان بخشی از بازنگری ایمن در برابر شکست هستهای خود تشویق کند. برای مثال، میتواند از دیگر کشورهای هستهای بخواهد تا با دولت ایالات متحده برای ایجاد قوانین سایبری هستهای همکاری کنند – گامهایی که دولتها باید برای کمک به تعریف هنجارهایی برای محافظت از زرادخانههای هستهای خود در برابر حملات سایبری بردارند - و میتواند به دنبال ایجاد خطوط قرمز روشن، از جمله حملات سایبری به زیرساختهای هستهای حیاتی مانند هشدار اولیه و سیستمهای فرماندهی و کنترل باشد. بازنگری ایالات متحده همچنین باید خواستار ایجاد یک مرکز مشترک از کشورهای مجهز به سلاح هستهای - و شاید کشورهای عضو ناتو - برای تبادل دادههای سیستمهای هشدار اولیه و اطلاعرسانی در مورد پرتاب موشک باشد. چنین گامی میتواند نرده محافظی برای جلوگیری از پاسخ اشتباه هستهای ایجاد کند.
تنشهای ژئوپلیتیک کنونی نباید مانع چنین گفتوگویی شود. از زمان حمله به اوکراین، روسیه اظهارات بیپروا در مورد آمادگی خود برای استفاده از سلاحهای هستهای کرده است و بسیاری از قدرتهای غربی به طور قابل درک تمایلی به حفظ ارتباط با مسکو ندارند. اما دولت روسیه، نه کمتر از هر کشور دارای سلاح هستهای دیگر، منافعی اساسی در ایمنی و امنیت زرادخانه خود دارد . مسکو و واشنگتن در گذشته در طول جنگ سرد این موضوع را مورد بحث قرار دادهاند. همچنین در همین اواخر در ژوئن 2021، زمانی که روسیه و ایالات متحده یک گفتوگوی دوجانبه ثبات استراتژیک را برقرار کردند در آن هر دو طرف متعهد شدند زمینه را برای ایجاد ثبات فراهم سازند و این نمونهای از توافقات جدید است. اگرچه ممکن است چشمانداز اقدام روسیه در هماهنگی با ایالات متحده و سایر کشورهای مجهز به سلاح هستهای در حال حاضر دور از دسترس به نظر برسد، اما همچنان میتوان تصور کرد که روسیه در کاهش خطرات هستهای جهانی با درگیر شدن در یک بازنگری جدی و ایمن هستهای خود مشارکت میکند.
نشست G-7 که قرار است در ماه مه در هیروشیما برگزار شود، فرصت مهمی برای رسیدگی به این موضوع است. به عنوان مثال، بیانیه مشترک فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده، که در آن هر کشور متعهد به انجام بازنگری بیخطر داخلی خود و حمایت از گفتوگو در مورد خطرات هستهای است، میتواند راه را برای اقدامات کاهش ریسک توسط همه باز کند. به نوبه خود، اعضای غیرهستهای G-7 - کانادا، آلمان، ایتالیا و ژاپن - منافع مشترکی در پیشبرد یک سیستم ایمنی هستهای جهانی دارند و همچنین میتوانند از چنین ابتکاری حمایت کنند.
جهان نمیتواند صبر کند
تا زمانی که در اوکراین جنگ وجود داشته باشد، خطر واقعی تشدید تنش هستهای در منطقه وجود خواهد داشت. مؤثرترین و بادوامترین راه حل برای کاهش این خطر، یک آتش بس از طریق مذاکره است که درگیری را از میدان جنگ به میز کنفرانس منتقل میکند. اما چنین پیشرفتی تنها زمانی رخ خواهد داد که کییف و مسکو به این نتیجه برسند که آتشبس به نفع آنهاست. رهبران روسیه باید بپذیرند که در حالی که روسیه میتواند اوکراین را نابود کند، نمیتواند مالکیت آن را داشته باشد یا به طور مسالمتآمیز آن را اشغال کند. رهبران اوکراین باید مطمئن باشند که میتوانند از تمامیت ارضی، استقلال و حاکمیت خود در برابر هرگونه تجاوز روسیه در آینده دفاع کنند.
فراتر از اوکراین، امروزه واضح است که اتکای فزاینده به سلاحهای هستهای برای بازدارندگی توسط 9 کشور دارای سلاح هستهای، آینده بشریت را تهدید میکند. یک پارادایم جدید امنیتی جهانی به فوریت مورد نیاز است. البته، اقدام نهایی ایمن در برابر شکست هستهای، از بین بردن قابل راستیآزمایی تسلیحات هستهای، یک بار برای همیشه خواهد بود. با این حال با توجه به افزایش تنشهای قدرتهای بزرگ و افول رژیمهای کنترل تسلیحات، این گام تاریخی در کوتاهمدت غیرواقعی است. در واقع، اکنون به نظر محتملتر به نظر میرسد که جهان در سالهای آتی شاهد رشد چشمگیر موجودیهای تسلیحات هستهای جهانی باشد حتی اگر هدف خلع سلاح مبهم باقی بماند، هنوز کشورهای دارای سلاح هستهای میتوانند برای جلوگیری از یک فاجعه احتمالی اقدامی انجام دهند. جهان نمیتواند منتظر زمانهای صلحآمیزتر برای کاهش خطرات استفاده از تسلیحات هستهای باشد.