مریدی که زود مراد شد
آیتالله ابوالقاسم علیدوست
رئیس انجمن علمی فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه
خداوند متعال در آیه 1 و 2 سوره شمس میفرمایند: «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا؛ قسم به آفتاب و تابش آن (هنگام رفعتش) و قسم به ماه آنگاه که در پی آفتاب تابان درآید.» عالمان شیعه و حتی غیرشیعه معتقدند دو کلمه «خورشید» و «ماه» در این آیه علاوه بر معنای ظاهری یک معنای باطنی هم دارند که در کلام امام صادق(ع)، امام باقر(ع) و امام سجاد(ع)، «خورشید» حضرت رسول(ص) و «ماه» حضرت امیرالمؤمنین(ع) تعبیر و تفسیر شده است.
سیمای نبوی در نگاه علوی
جابر بن عبدالله به نقل از پیامبر اکرم(ص) آورده است: «اقْتَدُوا بِالشَّمْسِ فَإِذَا غَابَتِ الشَّمْسُ فَاقْتَدُوا بِالْقَمَرِ ... فَقَالَ أَنَا الشَّمْسُ وَ عَلِیٌّ(ع) الْقَمَر/ پیرو خورشید باشید، وقتی غائب شد از ماه پیروی کنید... تا اینکه فرمود خورشید منم و علی(ع) ماه است.»
خورشید چند ویژگی خاص دارد؛ نخست اینکه، خورشید نیاز همه زمانها و مکانها است تا آنجا که فقدان آن میتواند کل هستی را نابود کند. دوم، خورشید نیاز همه است و هیچکس از نیاز به آن مبری نیست. سوم، طلوع هر روزه خورشید تکراری نمیشود این در حالی است که تکرارِ مکرر بهترین غذاها و منظرهها و حالات خستهکننده است. چهارم، خورشید بر تمام هستی میتابد؛ خودی و غیرخودی نمیکند به عبارتی «رحمةللعالمین» است. این ویژگیها، البته فلسفه وجودی «ماه» هم هست. بنابراین، رفتار و سیره رسول خدا(ص) همچون خورشید، نیاز همه دورانها است، همه انسانها به سیره رسول خدا(ص) نیازمندند و برای همه درس است. ایشان رحمتی برای همه عالم هستند و تکراری نمیشوند.
سلیمان دیلمی از امام صادق(ع) نقل میکند که یکی از مصادیق «قمر» و نه تنها مصداق آن در آیه دوم سوره شمس «حضرت امیرالمؤمنین(ع)» است و فلسفه وجودی ماه نیز دقیقاً همچون خورشید است؛ بدین معنا که مدت مصرف ندارد، در شب ظلمانی به همگان میتابد و تکراری نمیشود.
شاهد این مدعا، سیره و مشی اخلاقی حضرت علی(ع) در حیاتشان است و از آن جمله میتوان به نامه ایشان به مالک اشتر وقتی که او را به عنوان فرماندار به مصر میفرستد، اشاره کرد. ایشان در یکی از فرازهای خود در این نامه خطاب به مالک اشتر عنوان میکنند: «مردم دو گروهاند؛ گروهی برادر دینی توهستند و گروهی در آفرینش با تو همانندند.» انسانیت در نزد امیرالمؤمنین(ع) چنین سطحی دارد و ایشان نیز همچون رسول خدا(ص) رحمتی برای همه عالماند.
نهجالبلاغه که گزیدهای از خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه منسوب به ایشان است را اگر به پیروان دیگر ادیان عرضه کنیم، هر یک به طریقی بهره خود را از کلام ایشان خواهند برد؛ چراکه ایشان همه را خطاب خود قرار داده و همه میتوانند مخاطب کلام ایشان باشند. اگر امیرالمومنین(ع) را این گونه بشناسیم میتوانیم از مشی و سیره ایشان به عنوان نیاز همه زمانها و مکانها حرف بزنیم.
حضرت علی(ع)؛ نیاز همه زمانها و مکانها
پرسش مهمی که امروز باید در برابر خود قرار دهیم این است که چقدر ایشان را میشناسیم و چقدر از ایشان فاصله داریم؟ مبادا به جایی برسیم که نتوانیم از امیرالمؤمنین(ع) و نهجالبلاغه صحبت کنیم. مبادا کارگزاران، مسئولان، بازار، مردم، رسانهها و... از ایشان فاصله بگیرند و از امیرالمؤمنینی حرف بزنند که با حقیقت ایشان فاصله دارد. امیرالمؤمنین نعمت است، نعمتهای خداوند را قدر بدانیم و با شناخت ایشان است که میتوان بابت این نعمت شکرگزاری کرد.
امیرالمومنین(ع)، نیاز همه دورانها است؛ کلام ایشان، مشمول مرور زمان نشده و کهنه نمیشود اما متأسفانه آنچنان که باید، ایشان معرفی نشدهاند چراکه اگر این شناخت به درستی و تمام و کمال محقق میشد، باید در عمل و کردارمان هم بیش از این نمودار میشد.
حضرت علی(ع)؛ حجت مطلق
در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که «عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ؛ علی با حق است و حق با علی است.» و به تعبیری «علی(ع)» و «حق» بر محور هم میچرخند. در این راستا، امام فخر رازی از علمای اهل سنت نیز به این امر اذعان میکند و میگوید: «فَقَدْ ثَبَتَ بِالتَّوَاتُرِ، و َمَنِ اقْتَدَى فِی دِینِهِ بِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَقَدِ اهْتَدَى/ به درستی و با روایات متواتر ثابت شده است که هرکس در دینش به علی بن ابیطالب علیهالسلام اقتدا کند، به راستی که هدایت شده است.» بر این اساس مبالغه نخواهد بود که اگر بگوییم حضرت علی(ع) حق و حجت مطلق و معیار ایمان و کفر است.
* مکتوب حاضر، متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی آیتالله علیدوست است که با عنوان «حضرت علی(ع)؛ نیاز همه زمانها و مکانها» در مسجد سیدان قم ارائه شد.