عجیب‌ترین گفت وگو با قاتل پدرکش را بخوانید

دستان خون‌آلود همبازی 300 میلیارد دلاری تام کروز در تهران

حسین خزایی فر/ پسر جوان که قاتل پدرش شده است، می گوید: من بازیگر هستم و قرار بود در آخرین فیلم تام کروز بازی کنم که دستانم به خون پدرم آلوده شد.به گزارش «ایران»، روز پنجشنبه 17 فروردین امسال دختر جوانی در تماس با مأموران کلانتری 131 شهرری ادعا کرد که برادرش به او زنگ زده و از کشتن پدرشان خبر داده است.
بدین ترتیب تیمی از مأموران کلانتری برای تحقیق پای در محل گذاشتند و با توجه به کشف جسد در خانه، تیمی از کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه قاضی مجید باقری بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب شهرری برای بررسی صحنه جرم در محل جنایت حاضر شدند.
وقتی کارآگاهان وارد خانه طبقه اول یکی از مجتمع‌های صبا در میدان حسن‌زاده شهرری شدند با جسد مردی 77 ساله که از ناحیه سر، صورت و گردن هدف ضربات خونین قرار گرفته بود، روبه رو شدند.
بررسی‌های پلیسی نشان از آن داشت که 3 تا 4 روز از قتل می‌گذرد و پسر جوان که همراه مادرش در خانه بود هدف تحقیق قرار گرفته و به قتل پدرش اعتراف کرد و مشخص شد روز حادثه پسر جوان با پدرش درگیر شده و ابتدا او را خفه و سپس با ضربات کاتر سر و صورت پدرش را هدف ضربات خونین قرار داده و مادر این قاتل نیز چون اعتیاد به قرص دارد در این چند روز کنار شوهرش زندگی می‌کرده  و به خاطر فرزندش سکوت کرده بود.
بدین ترتیب با توجه به رفتارهای پسر جوان بازپرس پرونده دستور داد تا قاتل برای بررسی سلامت روحی و روانی به پزشکی قانونی منتقل شود.

گفت وگو با قاتل پدر
امیر 49 ساله که رفتار و چهره‌اش نشان از داشتن بیماری روحی و روانی او دارد، عنوان می کند که هنوز باور ندارد پدرش را کشته و اگر این اتفاقات برایش رقم نمی‌خورد قرارداد بازیگری‌اش کنار تام کروز بسته می‌شد .
تحصیلات؟
لیسانس تئاتر دارم.
تئاتر هم بازی کردی؟
بیشتر پشت صحنه بودم اما قرارداد بازی در کنار تام کروز بسته بودم و اگر به نتیجه می‌رسید وضعیت مالی خودم و خیلی‌ها را می‌توانستم تغییر بدهم.
چقدر قرارداد بسته بودی؟
قرار بود 300 میلیارد دلار به خاطر بازی کنار تام کروز به من بدهند.
سابقه بیماری داری؟
بله ، به خاطر بیماری اعصاب و روان تحت نظر پزشک هستم و چون پدرم با چوب مرا زده بود، استخوان کمرم شکسته شده که قرار بود یک کارگردان امریکایی برای درمان من 600 میلیون هزینه کند تا پس از درمان بتوانم با تام کروز بازی کنم.
با این افراد روبه رو هم شدی؟
من بیش از 90 درصد بازیگرهای ایرانی و سرشناس را دیدم و با کارگردان‌های بزرگی صحبت هم کردم.
یعنی قرارداد 300 میلیارد دلاری بسته شده بود؟
قرار بود در چند نوبت پرداخت کنند.
از این ماجرا کسی اطلاع داشت؟
نه، قرار بود بعد از پایان فیلم همه بفهمند با تام کروز بازی کرده‌ام و خیلی سفارش می‌کردند که با هیچ رسانه‌ای هم در مورد بازیگری صحبت نکنم اما همه چیز خراب شد.
پدرت خبر داشت؟
خواهرم می‌گفت توهم زده‌ام و پدرم نیز به خاطر حرف‌هایی که خواهرم می زد با من دعوا می‌کرد.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
در حال دیدن فیلم‌های تام کروز بودم تا بتوانم با او بیشتر آشنا شوم و راحت با هم بازی کنیم که ناگهان پدرم محکم به سرم ضربه‌ای زد که بعد هیچی نفهمیدم و فقط مشاهده کردم پدرم تلویزیون، فیلم‌ها و هرچه بود را از اتاق خارج کرد که دیگر نفهمیدم چه شد و با هم درگیر شدیم که پدرم روی زمین افتاد و من با دست گلویش را فشار دادم و می‌دانستم اگر رهایش کنم او مرا می کشد به همین خاطر به کارم ادامه دادم تا اینکه کبود شد و دیگر نفس نکشید.
آثار بریدگی روی گردن و صورت پدرت چه بود؟
بله، نمی‌دانم کاتر از کجا آوردم که پس از خفه کردن پدرم از شدت عصبانیت با کاتر هم ضرباتی به او زدم.
می‌دانی چند ضربه زدی؟
نه.
بعد از قتل چه کردی؟
سیگار کشیدم، پدرم را در همان حالتی که به قتل رسانده بودم رها کرده و تا 3 الی 4 روز جسد وسط خانه بود و نمی‌دانستم چه کار باید بکنم و چون نمی‌توانستم جسد را از خانه خارج کنم، تصمیم گرفتم خودم را لو دهم.
فکر می‌کنی چه آینده‌ای در انتظارت است؟
مادرم نبود خودم را می کشتم، چون مادرم خیلی مرا دوست دارد و همه زندگی من نیز مادرم است.
سابقه خودکشی داری؟
بله، 2 بار اقدام به خودکشی کردم که نمی‌دانم چه شد زنده ماندم.
چرا فرار نکردی؟
هنوز باور نمی‌شود پدرم را کشته‌ام، هنوز منتظرم پدرم از در وارد شود  و به من سیگار بدهد.
بعد از دستگیری در پزشکی قانونی چه اتفاقی افتاد؟
اصلاً یادم نمی‌آید مرا به پزشکی قانونی برده باشند.
حرف آخر؟
عذاب وجدان دارم، پدرم بارها مرا کتک زده بود ولی این بار نمی‌دانم چرا دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم. زندگی‌ام خراب شد و باور کنید نمی‌خواستم پدرم را به قتل برسانم، من پدرم را دوست داشتم.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و پنجاه و نه
 - شماره هشت هزار و صد و پنجاه و نه - ۲۱ فروردین ۱۴۰۲