در حافظه موقت ذخیره شد...
در گفت وگو با «ایران» تأکید شد
نیازمند هم افزایی بین دستگاه های متولی هستیم
وی در پاسخ به این سؤال که چرا برخی از زنان برای چنین شرایطی آماده نیستند، افزود: برای هر کسی ممکن است موضوع فوت، از کارافتادگی یا جدایی اتفاق بیفتد که اصلاً کوچک و کم اهمیت نیست و قطعاً همه خانوادهها را با بحرانهای گسترده روبه رو میکند. این که چرا یک خانواده نیازمند حمایت میشود به این دلیل است که این خانواده از قبل آموزشهای لازم را ندیده و برای تجربه چنین شرایطی آماده نشده است. بدیهی است عوامل مختلفی در این آماده نبودن سهیم هستند از خانواده گرفته تا مدرسه و سیستم آموزشی و شغلی تا خیلی موارد دیگر.
در جامعه ما بسیاری از افراد متأسفانه مهارتهای مدیریت استرس و حل مسأله را بلد نیستند لذا وقتی برای یک خانم شرایط بحرانی اتفاق میافتد نمیداند چگونه باید خود و زندگیاش را به پیش ببرد یا در صورتی که همسرش ازکارافتاده باشد چگونه موضوع را مدیریت کند.
از همه مهمتر این که نمیداند با مسائل و مشکلات مالی چگونه روبه رو شود. لازم به ذکر است که این پتانسیل در همه زنان وجود دارد ولی باید تقویت شود که اگر مشکلی به وجود آمد بتوانند به بهترین وجه خانواده را حفظ کنند. این فعال اجتماعی حوزه توانمندسازی زنان در ادامه با بیان این که آمارها نشان میدهد در شرایط موجود در جامعه افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار موضوعی گریزناپذیر است لذا باید برای این افراد برنامه توانمندسازی واضح و روشن داشته باشیم. وی گفت: اما این موضوع که آیا این طرحها موفق بوده است یا خیر به تعریفمان از توانمندسازی برمیگردد و این که باید ابتدا تعریف خود از توانمندسازی را مشخص نماییم. این که چرا سازمانهای حمایتی نتوانستهاند این افراد را به توانمندی واقعی برسانند هم واضح و روشن است. چه بسا شما اگر یک فرزند داشته باشید که خودتان تربیتاش کردهاید و آموزش هم دیده است، آیا میتوانید به راحتی برای او شغلی مناسب پیدا کنید، قطعاً خیر. حالا بهزیستی یا کمیته امداد با این توانایی و پتانسیل اگر بخواهند این کار را انجام دهند آن هم با افرادی که بعضاً از نظر تحصیلی و مهارتی در ردههای پایین هستند، فرایند دشواری را باید پشت سر بگذارند. شما در نظر بگیرید زنی که مهارتهای قابل برنامهریزی کسب ننموده و احتمالاً در سنی دچار بحران شده که شاید خیلی شرایط و توان آموزش را نیز به دلایل مختلف نداشته باشد و از طرف دیگر باید وارد بازار کار رقابتی نیز شود، بدین ترتیب چقدر امکان موفقیت دارد؟ البته که برنامههای توانمندسازی روی ابعاد مختلفی تأثیرگذار هستند و باید موفقیت یا عدم موفقیت آن را با یک یا چند شاخص نسنجیم.
موضوع حائزاهمیت این است که نباید کلاً یک یا دو نهاد حمایتی را به تنهایی متولی توانمندسازی زنان سرپرست خانوار بدانیم، مگر نهاد حمایتی وظیفه و امکان ایجاد شغل یا موارد مشابه را دارد که موضوع به او سپرده شده است. ایجاد اشتغال برای کلیه اقشار به ویژه زن سرپرست خانوار تحت پوشش نهاد حمایتی کاری بسیار سخت و تخصصی است که همکاریهای مختلفی را از سوی بسیاری از متولیان و تصمیمگیران میطلبد.
توکلی با بیان اینکه در حال حاضر برای همه ابعاد زندگی زنان سرپرست خانوار برنامه وجود دارد و برای تک تک آنها هم خدمات ارائه میشود، گفت: اما این که این خدمات چه قدر عمق و کیفیت دارند، موضوعی است که باید بررسی شود. در مقوله مسائل اجتماعی باید عمیقتر و دقیقتر به موضوعات نگریسته شود و به دلایل ریشهای موضوع بیشتر توجه کنیم. در حال حاضر در زمینه زنان سرپرست خانوار بانک اطلاعاتی داریم و اطلاعات همه این زنان در سامانه بانک اطلاعات رفاه ایرانیان ثبت شده است و در این سامانه استعلامهای مختلفی از دستگاههای مختلف گرفته میشود تا افراد فقط از یک نهاد حمایتی کمکهزینه دریافت کنند و امکان دریافت خدمات از دستگاههای مختلف ندارند. هر چند در شرایط موجود، ما در جامعه با تکثر دستگاههای خدمترسان مواجه هستیم اما موضوع نگران کنندهای نیست. مؤسسات غیردولتی زیادی هم مشغول خدمترسانی هستند که با این بانک اطلاعاتی لینک نیستند در حالی که باید اطلاعات همه خدمتگیرندگان وارد آن سامانه شود تا بدانیم فرد از کدام مؤسسه خیریه خدمات دریافت میکند و ناهماهنگیها در ارائه خدمات کاهش یابد. وقتی بانک اطلاعاتی قوی باشد چه فرقی میکند فرد از بهزیستی کمک دریافت میکند یا از شهرداری.
مهم این است که میدانیم چه کسی از کجا و چه خدماتی را دریافت کرده است ، به نظر من در حال حاضر باید تمام مراکز خیریه به آن بانک جامع اطلاعاتی بپیوندند تا تکثر خدمترسانی به یک عده و عدم ارائه خدمات به یک عده دیگر را شاهد نباشیم و همه ملزم باشند اطلاعات را در این سامانه ثبت کنند که در آن صورت میتوان هم آمار درستی استخراج کرد، هم میزان خدماتی را که ارائه میشود سنجید و شاید بتوان یک سری ساماندهیها را انجام داد مثلاً یک سری خیریههای تخصصی ایجاد کنیم برای درمان یا یک سری خیریههای تخصصی برای معیشت تا همه خیریهها در حوزه معیشت کار نکنند. در این صورت شاید بتوانیم از توان و قدرت خیریهها استفاده بهتری کنیم. بهتر است خیریهها و گروههای جهادی بیایند و به افرادی که تحت پوشش هستند و مدارکشان بررسی شده است، خدمترسانی کنند . همافزایی در حال حاضر حلقه مفقوده ماست و اگر اتفاق بیفتد در وضعیت موجود میتواند بسیار مفید باشد و میتوانیم خدمات بهتری را ارائه داده و از نابسامانی در این حوزه جلوگیری کنیم، وگرنه تعداد دستگاههای خدمترسان چالش مهمی نیست و اگر همه خیریهها که هیچ اگر خیریههای دیگری برای کمک بیایند، باز هم کار برای انجام دادن هست.