گزارش تحلیلی «ایران» درباره چرایی و چگونگی ورود سلاح به داخل کشور در شش ماهه دوم سال 1401
برای ویرانی ایران!
اغتشاشاتی که از ابتدای مهرماه سال گذشته آغاز شد، آشوبی چند وجهی بود که جنبههای، ضدفرهنگی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی داشت و به عنوان مثال، دامنه اقتصادی آن هنوز تداوم دارد و جنبه ضدامنیتی آن نیز با اینکه در مقاطعی مهار شد؛ اما با توجه به تحرکات صورت گرفته باید آن را همچنان تهدیدی بالقوه تلقی کرد. یکی از محملهای اصلی تداوم تهدید امنیتی آشوب مذکور، وابسته به میزان حجم قاچاق یا مونتاژ اسلحهای است که یا از مبادی مرزی وارد کشور شده و یا در داخل مونتاژ یا حتی تولید شدهاند. نخستین آمارهای رسمی از میزان کشف سلاح گرم و تجهیزات را سخنگوی وقت فرماندهی انتظامی در نشست خبری مطرح کرد. در این نشست از کشف 9300 قبضه اسلحه گرم در بازهای حدوداً سه ماهه خبر داده شد که از مبادی مختلف وارد کشور شده بودند، اما ابعاد مختلف آن تا حدودی نامکشوف ماند. به طور کلی این گونه اخبار معمولاً با شرط احتیاط و رعایت یک سری تحفظات منتشر میشوند و از همین جهت، وجوه ناگفته فراوانی دارند. برای پرداختن به زوایای مغفول این موضوع بهتر است به آمارهای منتشر شده در گزارشهای موردی و جسته و گریخته مراجعه کرد و از لابهلای آنها نکات و مسائل را استنباط کرد. پیش از ورود به بحث لازم به ذکر است که بعد از نشست خبری سخنگوی پیشین فرماندهی انتظامی دهها عملیات کشف سلاح و انهدام باند قاچاق دیگر در مناطق مختلف کشور انجام شد که به شناسایی و ضبط تعداد بیشتری اسلحه گرم منجر شد.
نگاهی به آمار مهمترین کشفیات
از ابتدای اغتشاشات سال گذشته تاکنون دهها عملیات مقابله با قاچاق سلاح گرم به کشور توسط نهادهای مختلف امنیتی و نظامی صورت گرفته که به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود. یکی از مهمترین این عملیاتها، شناسایی و توقیف کاروان بزرگ قاچاق سلاح در عملیات مشترک دو قرارگاه امنیتی-نظامی حضرت اباالفضل و کربلای سپاه پاسداران در مبادی مرزی جنوب غرب کشور بود. دومین عملیات بزرگ انهدام باند قاچاق اسلحه توسط فرماندهی انتظامی استان لرستان صورت گرفت که به کشف بالغ بر 3100 قبضه سلاح غیرمجاز اعم از جنگی، کمری و شورشی (شکاری) و دستگیری 26 مرد و 2 زن منجر شد.
بقیه کشفیات مهم به قرار ذیل است: کشف و ضبط 8000 فشنگ جنگی برای سلاحهای کلاشنیکف و کلت کمری توسط سازمان اطلاعات انتظامی اندیمشک، کشف نزدیک به 270 قبضه اسلحه جنگی و شکاری طی دو مرحله عملیات توسط فرماندهی انتظامی استان آذربایجان غربی، انهدام هسته عملیاتی ضدانقلاب به وسیله ادارهکل اطلاعات استان مرکزی، کشف 9 قبضه شاتگان پنج ستاره توسط قرارگاه جنوبغربی نیروی زمینی ارتش در مرز
خوزستان به ارزش 36 میلیارد ریال، کشف مقادیری مواد منفجره و اجزای بمب دستساز توسط سازمان اطلاعات سپاه عاشورای تبریز، انهدام یک باند ضدامنیتی هنگام انتقال یک محموله سنگین مهمات جنگی از شهرستان بانه به مقصد اندیمشک توسط فرماندهی انتظامی خوزستان، انهدام باند بینالمللی قاچاق سلاح و مهمات در شمال استان سیستان و بلوچستان توسط وزارت اطلاعات، انهدام هسته سازمانیافته منافقین توسط ادارهکل اطلاعات استان سمنان، دستگیری دو عامل تروریستی و ضبط 7 کیلوگرم مواد منفجره، 2 کلت کمری، ۹۱ فشنگ جنگی، ۳ صدا خفهکن و یک ریموت از این زوج انتحاری توسط فرماندهی انتظامی غرب تهران، شناسایی و بازداشت 6 تیم جاسوسی و عملیاتی موساد در چند استان کشور توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) در وزارت اطلاعات، و نهایتاً کشف محموله بزرگ اسلحه توسط نیروهای امنیتی عراق در استان سلیمانیه.
لازم به ذکر است یکی از ارکان پژوهش درباره میزان و کیفیت ورود سلاح به کشور، بحث گونهشناسی اسلحه وارداتی است که در گزارش بعدی ارائه خواهد شد. همچنین براساس تبارشناسی و تحلیل ماهیت و کارکرد مهمات مکشوفه میتوان الگوی عملیاتی و رفتاری گروههای تبهکار ضدانقلاب را تحلیل و پیشبینی کرد.
تفکیک مبادی ورودی
به طور کلی آنچه از اخبار منتشر شده میتوان فهمید این است که در این ایام، حداقل 16 استان کشور درگیر بحث قاچاق مهمات جنگی بودند که به لحاظ آماری، میزان کشفیات طبق اظهارات مقامات انتظامی افزایش 30 درصدی را تجربه کرده است. کل دو نوار مرزی غرب و شرق کشور شامل استانهای خوزستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان، آذربایجانهای غربی و شرقی، سیستان و بلوچستان و خراسانهای رضوی و شمالی جزو مناطقی بودند که بیش از سایر استانها در معرض ورود سلاحهای غیرمجاز قرار داشتند. درمورد کشف اسلحه گرم در مناطق غیر مرزی نیز باید به استانهای لرستان، مرکزی، البرز، تهران، سمنان، قم و اصفهان اشاره کرد که درگیر مسأله ورود اسلحه گرم از یک سو و تولید و مونتاژ اسلحه سرد و تجهیزات دستساز از سوی دیگر بودند.
این سلاحها عمدتاً از مبادی زمینی و از مرزهای خاکی کشورهای همجوار و در بعضی مناطق مانند خوزستان از راه آبی، وارد ایران شدهاند. کشورهایی مانند عراق، ترکیه، جمهوری آذربایجان، افغانستان و پاکستان 5 مبدأ ورود اسلحه گرم به کشور هستند که هر کدام مختصات مستقلی در بحث ورود سلاح به ایران دارند و در مقام مقابله نیز باید این تمایزها را لحاظ کرد. به طور مثال، قاچاق مهمات از جنوبشرق عراق به خوزستان، با قاچاق آن از شمالشرق عراق، یعنی از اقلیم کردستان به مناطق غربی کشور با اشکال و اهداف خاص و متفاوتی صورت میگیرد، یا مثلاً در ترکیه به طور سازمانیافته، کارگاههای ساخت سلاح وجود دارند که فروش و ارسال آن به ایران و کشورهای دیگر را رسماً برخلاف معاهدات امنیتی فیمابین دنبال میکنند.
گزارشی از نیروهای درگیر
یکی از موضوعات بسیار مهم در مباحث قاچاق اسلحه و کشف آن، موضوع نهادهای درگیر است. در اغتشاشات اخیر، علاوه بر نهادهایی همچون فراجا، سپاه و وزارت اطلاعات، باید به نقش ارتش در مقابله با قاچاق سلاح به کشور اشاره کرد که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ چراکه تصویر ارتش در ادراک عمومی به طور کلی معطوف به جنبههای کلان نظامی بوده و اقدامات امنیتی ارتش معمولاً مغفول واقع میشوند. به عنوان مثال در فقرات فوق به کشف چند قبضه شاتگان پنج ستاره توسط قرارگاه منطقهای جنوب غرب نیروی زمینی ارتش اشاره شد، اما نکتهای که در صحبتهای فرمانده قرارگاه مذکور (امیر سرتیپ بیدادی) به آن تصریح شد این بود که امسال و سال گذشته کشفیات بسیاری از محمولههای سلاح قاچاق غیرمجاز و محمولههای دیگری در جنوب غرب کشور توسط ارتش کشف و ضبط شدند.
گفته شد که چهار نهاد نظامی و امنیتی کشور یعنی فراجا، ارتش، سپاه و وزارت اطلاعات به طور مستقیم درگیر مبارزه با ورود اسلحه به کشور هستند. از میان این نهادها، طبیعتاً مسئولیت قانونی و وزن فراجا بیش از بقیه است؛ زیرا هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی، بیشترین درگیری را دارد؛ به تعبیر دیگر، غیر از بخش مرزبانی پلیس، سایر یگانهای انتظامی مانند سازمان اطلاعات فراجا، پلیس فتا، پلیس پیشگیری، آگاهی و حتی محیطبانی فرماندهی انتظامی درگیر مبارزه با قاچاق اسلحه به کشور بوده و هستند.
سایر نهادهای نظامی و امنیتی کشور نیز هم از جهت اطلاعاتی و هم از جهت عملیاتی نقش و مسئولیت داشته و یا به طور مستقل و یا به طور مشترک در مقابله با قاچاق اسلحه فعال هستند. بنابراین، به طور کلی چهار حالت برای مجموعه عملیات صورت گرفته میتوان برشمرد: بر اساس اطلاعات موجود، برخی از عملیاتها با همکاری قرارگاههای مختلف یک نهاد مانند مرزبانی و اطلاعات فراجا صورت گرفت، برخی به صورت مشترک میان دو نهاد مانند عملیات مشترک مرزی سپاه و فراجا انجام شدند و برخی عملیاتها به صورت مشترک با نیروهای امنیتی کشورهای همجوار انجام شد و برخی هم اختصاصاً توسط نیروهای خارجی؛ مانند عملیات نیروهای امنیتی عراق در سلیمانیه که مانع از ورود محموله بزرگ اسلحه از مرز اقلیم به داخل کشور شدند.
سلاح گرم در ایران در دست چه گروههایی است؟
نکته مقدماتی اینکه ورود سلاح گرم به کشور، غیر از بسترهای خارجی، زمینههای داخلی نیز دارد که نباید از آنها غفلت کرد؛ جوانب اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی از مهمترین عوامل ورود سلاح به کشور و ترویج فرهنگ حمل و استفاده از آن هستند. مثلاً مواردی همچون جاسازی اسلحه در کالاهای وارداتی در پوشش کولبری قطعاً خالی از انگیزههای اقتصادی نیست، یا در موارد دیگر که اهداف و انگیزههای متفاوتی دخیل هستند و در ادامه با تفصیل بیشتری به آنها پرداخته خواهد شد.
اما در پاسخ به این پرسش که سلاح در ایران - خصوصاً اسلحه گرم - در اختیار کدام گروهها قرار دارد، باید به یک صورتبندی سهگانه اشاره کرد؛ هدف قاچاق ادوات جنگی سبک، علاوه بر جنبههای مخرب اقتصادی، مشتمل بر سه وجه فرهنگی، سیاسی و امنیتی است. این صورتبندی سهگانه را با توجه به گروههای هدف میتوان دریافت.
یکی از وجوهی که برحسب آن، گروههایی در کشور طالب در اختیار داشتن سلاح هستند، مربوط به سنتها و فرهنگ قومی برخی طوایف است؛ اقوامی مانند عشایر عرب خوزستان و یا قشقاییها به طور سنتی و تاریخی مسلح بوده و نظام جمهوری اسلامی نیز نه تنها آن را تهدیدی برای امنیت ملی تلقی نمیکند؛ بلکه آن را به رسمیت شناخته و حتی در مناسبتهای رسمی کشور (هفته دفاع مقدس) به ایشان اجازه نمایش توانمندیهای جنگیشان را میدهد؛ هرچند که رسم تیراندازی در مراسم عزا و عروسی بعضاً منجر به جرح یا قتل شده و از این جهت، موضوع استفاده از سلاح گرم در این مناطق تهدیدی برای امنیت عمومی محسوب میشود. دسته دیگری که به دنبال دستیابی به اسلحه گرم هستند، گروههای تبهکار مانند اراذل شهری، اشرار قاچاقچی و باندهای سرقت هستند که دستیابی ایشان به ادوات سبک و نیمه سنگین کاملاً جنبه ضدامنیتی داشته و از نظر حاکمیت تهدید امنیت ملی تلقی میشوند.
بخش سوم که خواهان دستیابی به سلاح گرم و تجهیزات انفجاری و ارتباطی هستند، گروههایی هستند که اهداف سیاسی را دنبال میکنند. گروههای تروریستی وابسته به فرقههای وهابی مانند داعش، گروهکهای تجزیهطلب کرد، عرب، بلوچ و پانترک و شبکه داخلی سازمان منافقین از جمله این گروهها هستند. تمام این گروههای مذکور در کنار تفاوتهای ذاتی و شیوههای عملیاتیشان در یک موضوع مشترکاند و آن وابستگی ماهوی به دولتهای متخاصم است. یعنی اینکه گفته شد این گروهها اهداف سیاسی را دنبال میکنند به معنای این نیست که آنها مستقلاً و بنا به اصول گفتمانی خود دنبال دستیابی به آرمانهایی سیاسی برای تغییر حکومت هستند؛ بلکه فراتر از این پوسته ظاهری، این دولتها و سرویسهای بیگانه هستند که اهداف و برنامه اصلی را تعیین میکنند. البته غیر از وجوه سهگانه مذکور باید به عوامل نرمافزاری دیگر در تسهیل و تمهید فضای استفاده از اسلحه و ادوات غیرمجاز اشاره کرد؛ عواملی مانند عملیات روانی رسانههای معاند در بستر فضای مجازی و برخی پلتفرمهای ارتباطی خارجی همچون تلگرام و اینستاگرام در کنار رواج برخی بازیهای رایانهای خشونتمحور مواردی هستند که به لحاظ ادراکی، بروز رفتارهای خشونتبار و مجرمانه را در سطح جامعه تسهیل میکنند.