نوبت قاچاق چوب با آمبولانس و ماشین های حمل گوشت رسید
به صدا درآمدن آژیر قرمز جنگلهای زاگرس توسط «شوتیها»
نیلوفر منصوری
خبرنگار
مرگ در نیمه شب؛ رمز سقوط در تاریکی است. فرقی نمیکند ریشه در هیرکانی داشته باشند یا در زاگرس قد کشیده باشند. پاسی از شب که میگذرد، پاورچین پاورچین و کورمال کورمال، برگهای خشک را لگدمال میکنند و با اره برقی به جانشان میافتند. پیر وجوان ندارد، سرنوشتشان گره خورده با مرگ در نیمه شب.
بیچاره بلوطها، بیچاره درختان، بیچاره جنگل. چه بلاهایی که بر سرشان نیامده. باورش سخت است اما قاچاقچیان چوبخوار، همانند کرمهای چوبخوار به جان جنگلها میافتند و تا میتوانند کابوس شبانه را ناتمام نمیگذارند و اگر نتوانند، آتش میزنند. باز هم اگر نتوانند، درختان را با اسید خشک میکنند. شیوههایشان برای قاچاق، حیرت انگیز است.
قصه تلخ قطع درختان جنگلی سالهاست در کشور ما ادامه دارد و به حکایتی تکراری تبدیل شده که متأسفانه به دلیل قوانین قدیمی و خاک خورده، قاچاقچیان چوب را برای تبر زدن به ریشه درختان جسورتر میکند. اما گذشته از اینها حمل آنها است اگر تا پیش از این جنگلهای کشور، با تراکتور، کامیون و نیسان حمل و قاچاق میشدند، حالا قاچاق چوب با خودروهای سواری و بین شهری همچون خودروهای شخصی با خانواده و جعبه بغل اتوبوس تغییر شکل پیدا کرده است. سود این کار آنقدر بالاست که قاچاقچیان دست به هر روشی برای قاچاق چوب بزنند. حتی با آمبولانس حمل جنازه و ماشینهای حمل گوشت، شبانه به جنگلها هجوم میبرند و بابت هر جابهجایی پول خوبی به جیب میزنند.
تیشه بر ریشه
«شوتی» هستند؛ شبانه در جنگل استارت میزنند و به صبح نرسیده در کورههای زغال سوزی استان دیگری ترمز میکنند. خودروهایی که اگر تاکنون انسان، بنزین یا کالا بارشان بود اکنون، تنههای خردهشده درختان است که روی صندلیها و صندوق عقب جاگیر شدهاند. سوختن بلوطهای زاگرس یعنی سود کلان برای قاچاقچیان جنگل.
در سالهای اخیر پدیده قاچاق چوب و زغال بسیار فراگیر شده و هفتهای نیست که خبر کشف چوب و زغال قاچاق در رسانهها منتشر نشود. مناطق زیادی در استان داریم که از هجوم قاچاقچیان چوب در امان نیست. آنها به عمد بخشی از جنگل را آتش میزنند و هنگامی که نیروهای حفاظت از جنگل مشغول اطفای حریق هستند، دست به کار میشوند و با قطع درختان در نقطهای دیگر از جنگل، خودروهای حمل چوب را از مسیرهای خالی از نیروهای حفاظتی عبور میدهند و به قاچاق چوب اقدام میکنند. یعنی هم درختان را آتش میزنند و هم قطع میکنند.
اینها صحبتهای دبیر شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد است. امید سجادیان در ادامه حرفهایش با اشاره به تراکم جنگلهای زاگرس در شهرستان بویراحمد به «ایران» میگوید: قاچاقچیان درختان را به قطعات کوچک تبدیل و در خودروهای سواری جا میکنند و بابت جابهجایی شبانه چوبها از جنگل پول خوبی به جیب میزنند.
دبیر نهضت سبز زاگرس به یکی دیگر از روشهای قاچاقچیان اشاره میکند و میگوید: قاچاقچیان از مردم محلی میخواهند که درختان را قطع و در قطعات کوچک به آنها بفروشند و در ازای آن مبلغ بسیار ناچیزی به آنها میدهند. او این کار را به دلیل وضعیت معیشت مردم روستایی و حاشیهنشین میداند.
به گفته سجادیان حاشیهنشینی فقط مربوط به فقرا نیست ثروتمندان نیز با تخریب عرصههای طبیعی برای خود در دل جنگلهای بلوط، ویلا میسازند و به اندازه حاشیهنشینها به جنگلهای بلوط آسیب وارد میکنند.
راههای جلوگیری از قاچاق چوب
به گفته کارشناسان در شش ماهه اول سال، نزدیک به 3000مترمکعب قاچاق چوب صورت گرفته است. سود قاچاق چوب در برابر جریمههای ناچیزی که در صورت کشف محمولههای قاچاق انتظارشان را میکشد، بسیار کلانتر است و همین باعث شده هر روز صدای تیشه به ریشه جنگلها بلند و بلندتر شود.
مدیرکل منابع آبخیزداری تهران در گفت وگو با «ایران» میگوید: ضریب حفاظت از جنگلها طبق برنامه ششم توسعه باید به بیش از 90 درصدی میرسید، به همین جهت یکی از برنامههای ما تقویت یگان حفاظت است. در حال حاضر برای حفاظت از 135میلیون هکتار از منابع طبیعی کشور تنها 7 هزار نیروی حفاظتی وجود دارد. طبق دستورالعمل سازمان باید برای هر 50هزار هکتار بیابان، هر 30هزار هکتار مرتع و هر 10هزار هکتار جنگل یک نیروی حفاظتی وجود داشته باشد. به همین جهت تجهیز و تقویت نیروی انسانی در این زمینه الزامی است.
رضا بیانی یکی دیگر از راههای جلوگیری از قاچاق چوب را پایشهای ماهوارهای میداند و میگوید: عرصههای جنگلی و منابع طبیعی کشور به ویژه در مناطق سختگذر باید به پایش ماهوارهای متصل شوند تا به این شکل در برابر حوادثی نظیر آتشسوزی و تعرضهای عمدی پایش شوند.
نصب دوربینهای مداربسته حفاظتی و سیستم پایش هوشمند در گلوگاهها یکی دیگر از مواردی است که این مسئول به آن اشاره میکند. آنگونه که بیانی میگوید بهکارگیری این سیستم نیاز به اعتبار سنگینی دارد.
مدیرکل منابع آبخیزداری تهران، طرح کاداستر را امیدی برای حفظ منابع طبیعی میداند و معتقد است که اجرای طرح کاداستر هم تعرضات قبلی را مشخص میکند و هم مانع از تعرضات جدید میشود. به گفته او بیش از 90 درصد استانها این طرح را اجرا کردهاند اما باید 100درصد اجرا شود.
به گفته او، درست اجرا کردن 66 ماده قانون حفاظت از جنگلها و مراتع از بسیاری از تخلفات جلوگیری میکند.اما برخی از قوانین به دلیل تخفیفاتی که در خود دارند نسبتاً ازعوامل بازدارنده کمی برخوردار هستند که باید در این زمینهها تجدیدنظر شود.
بیانی معتقد است که طرح توسعه شهرها و روستاهایی که درون جنگلها قرار دارند نیز باید مدنظر قرار بگیرد. حدود 5 هزار آبادی در جنگلهای زاگرس وجود دارد که علاوه بر حفظ اکوسیستم باید طرح توسعهای آنها هم مدنظر قرار بگیرد. هر هکتار مرتع سالانه بین 250تا 500متر مکعب و هر هکتار جنگل بین 500 تا 2500متر مکعب آب سبز تولید میکند که تخریب اکوسیستم جفا به همه مردم است.
با وجود این، مدیرکل منابع آبخیزداری تهران در کنار بیان قوانین و مقررات و نیازهای حفاظتی، فرهنگسازی را مبحث مهمی ارزیابی میکند و معتقد است در کنار تمام این موارد، بحث زراعت چوب و ارزشگذاری به لحاظ قیمت پایین میتواند سطح فرهنگ عمومی مردم را بالا ببرد.