در حافظه موقت ذخیره شد...
تربیت لاکچری؛ عبور از جریان واقعی زندگی
دکترای سلامت روان
مدتی پیش مطلبی خواندم در مورد مدرسهای در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس که امکانات ویژهای داشت و بخش عمدهای شامل امکانات رفاهی غیرمعمول میشد. در ایران و بخصوص در تهران هم مدارسی وجود دارند که با بهرهمندی از فضای شیک، تجهیزات گرانقیمت و انواع امکانات رفاهی و غیرضروری نام و شهرتی به هم زدهاند. نمیتوان انکار کرد که امور لاکچری باعث جلب توجه و اغوای مردم میشوند. خیلی از مردم عادی لاکچری بودن را با موفق بودن معادل تلقی میکنند. آیا پرهزینه و به اصطلاح لاکچری بودن مدرسه و آموزش منطقی است؟ تربیت لاکچری با اصول و مبانی تربیت در تضاد است و لاکچری بودن به معنای درست و موفق عمل کردن نیست؛ چون:
1. یکی از مبانی اساسی تربیت، ساده و طبیعی بودن آن است. تربیت لاکچری تربیتی غیرعادی و متناقض با مبنای سادگی است.
2. تربیت لاکچری، عبور از جریان واقعی زندگی است. بچهها باید در فرایند تربیت با واقعیتها آشنا شوند و خود را برای جریان واقعی زندگی آماده سازند. فرد بزرگسال در مسائل زندگی و جامعه با رویدادها و مشکلات و انسانهای گوناگونی مواجه میشود و لازم است بتواند سازگارانه رفتار کند. این آموزشها باید در کودکی و در مدرسه ارائه شوند تا فرد در بزرگسالی بتواند از مهارتهای حل مسأله برخوردار باشد.
3. در تربیت آنچه اهمیت دارد «محیط غنی» است نه «محیط لاکچری». وظیفه خانه و مدرسه آن است که محیطی فراهم بیاورد که کودک فرصتهای زیادی برای یادگیری و امکان کسب تجربههای گوناگون را داشته باشد.
4. اصول تربیت میگویند کودک نیاز به فعالیت، آزادی عمل، درک قواعد، زیستن در کنار دیگران و همنوایی با ارزشها دارد. همه این اصول در موقعیت عادی و واقعی تحقق مییابند نه در یک موقعیت تشریفاتی و شیک و پرهزینه.
5. در فرایند تربیت، روشها و فنون مهم هستند و نه وسایل و امکانات و تجهیزات. تربیت لاکچری بیشتر بهدنبال برتریطلبی، چشم وهمچشمی و ترغیب به رقابت است. تربیت متعادل و موفق بهدنبال پرسشگری، اندیشهورزی، همکاری، همدلی، خلاقیت و مسئولیتپذیری است.
آینده متعلق به انسانهای توانمند و تابآوری است که به سادگی مسائل را حل میکنند و مادیات را وسیله آسایش میدانند ولی اسیر ابزار و اموال نیستند. نیکو است که چشمانداز سیستم آموزش کشور ما تربیت اندیشمند، خلاق و شهروند هزاره سوم باشد.