برای بهار جان و جهان
معرفی یک کتاب برای نوروز
آزاده جهاناحمدی
منتقد ادبی
در واپسین روزهای سال 1401 مایلم تا برای شما از کتابی بگویم که در تلاقی بهار جان(ماه مبارک رمضان) و جهان برای مطالعه بایسته است.
کتاب «قاف» که به قلم یاسین حجازی تدوین شده، اثری است که در آن زندگانی رسول خدا، حضرت محمد مصطفی(ص)، براساس سه متن کهن فارسی روایت میشود. «تفسیر سورآبادی»، «سیرت رسولالله» و «شرفالنبی» سه منبع حجازی در تدوین این اثر بوده است که زندگانی رسول اکرم(ص) را از تولد تا رحلت روایت کرده است. حجازی که سه سال برای تدوین این اثر زمان صرف کرده، تلاش کرده است زندگانی آخرین فرستاده خدا بر ساکنان زمین را در یک سیر تاریخی و خطی روایت کند.
بسیاری از منتقدان، آثار حجازی را یک نوع «کولاژ» موفق میدانند که با استفاده از تصویرها، پارهای از یک نامه یا گفتوشنودها و کنار هم قرار دادن آنها داستان را نگاشته است. هرکدام از خُرده داستانها تکهای از یک «کولاژ» است که از چیدن و کنار هم گذاشتنشان مىتوان اصل واقعه را فهمید و یکپارچه کولاژ را دید. کتابهایی که منابع اینچنین اثری بودهاند، آنچنان درگیر اسناد و توضیح و تحلیل بودهاند که به مخاطب اجازه نمیدهند داستان را به خوبی دریافت کند. کتاب «قاف»، چنانکه ویراستار در آن ذکر کرده است، از دو هزاره پیش از میلاد مسیح در مصر شروع میشود و با کابوس نیمه شب سال 680 میلادی به اتمام میرسد. حجازی در تدوین این اثر دو نکته را در نظر داشته است؛ نخست آنکه در هر سه اثر کهن، تنها زندگانی پیامبر اکرم(ص) را دنبال کند و دیگر آنکه، از تمام متن سه کتاب فقط عناصر دراماتیک را جدا کند.
حجازی در این کتاب تأکید کرده است که «قاف»، تمام زندگی آخرین پیامبر خدا(ص) را در خود ندارد. «نخست به این دلیل که سه کتاب کهنی که مبادی این بازخوانی بود، تمام سیره پیامبر را در خود نداشت. دوم اینکه سیره پیامبر- شوربختانه- سیرهای مخدوش است. نمیتوان هرچه را ذیل سیره آمده است- اگرچه مشهور- به حقیقت گرفت و مسلم پنداشت.» سوم اینکه؛ ویراستار تنها در کار آوردن عناصر دراماتیک هر واقعه بوده است، نه تمام وقایع یا حتی تمام یک واقعه.
«قاف» از چند منظر کتابی خواندنی و البته متفاوت درباره رسول خدا(ص) است که طی چند سال گذشته منتشر شده است. منابعی که حجازی از آنها برای روایت زندگانی حضرت محمد(ص) بهره برده، هم از نظر تاریخ نگارش و هم از منظر سبک و سیاق نوشتن در خور توجهند.
از سوی دیگر، منابعی همچون «تفسیر سورآبادی»، گذشته از اهمیت بحث تفسیری آن، به لحاظ متنی نیز حائزاهمیت است. این تفسیر را که از آن با عنوان «تفسیر التفاسیر» یاد میشود، ابوبکر عتیق نیشابوری در قرن پنجم نوشته است و به اقتضای سبک رایج در آن دوران، ساده و سلیس است. کتاب عتیق نیشابوری را اولین تفسیر ادبی قرآن معرفی میکنند. نوع نثر در «تفسیر سورآبادی» از عالیترین نمونههای نثر فارسی دری است که پُر است از لغات و اصطلاحات فارسی که نویسنده برای عبارت و ترکیبات قرآنی انتخاب کرده است.