یک قطعنامه بیاثر دیگر درسازمان ملل
نژاد پرستانی که هرگز اصلاح نمیشوند
سام دیپ سن، استاد رشته مطالعات بینالملل در دانشگاه راسکیلد
مترجم: وصال روحانی
در ماه اکتبر (مهر) بود که شورای حقوق بشر سازمان ملل قطعنامهای جدید را درمحکومیت تبعیض نژادی و هرگونه سرکوب قومی صادر کرد که در آن انواع مختلف بردهداری و برخورد غیر انسانی با رنگین پوستان جرمی بزرگ و زیر پاگذاشتن قواعد موجود توصیف شده است. از 47 کشور رأی دهنده 32 کشور بر این قطعنامه مهر تأیید زدند اما 9 کشور آن را رد کردند که عبارت بودند از: فرانسه، آلمان، چک، مونته نگرو، هلند، لهستان، اوکراین، انگلیس و امریکا. همین مسأله یعنی رد شدن لایحه انسانی مذکور نشان میدهد چگونه در صحنه سیاست غرب و بخصوص امریکا رویکردها به سوی تندروی است و چطور برخی کشورهای اروپای غربی و از اینجا میتوان فهمید چه آینده تیرهتری انتظار دنیا را میکشد. نگران کنندهتر از همه شرایط و آینده فلسطین است که رژیم صهیونیستی انواع ظلمها را در حق فلسطینیها روا داشته است.
وظیفه اول نژادپرستان
سیاستها و نظامهای حاکم در کشورهای بزرگ غربی بیش از پیش رادیکال شده است. مارین لوپن، رهبر راست افراطی فرانسه هرچند در انتخابات ریاست جمهوری بهار امسال مقابل امانوئل مکرون شکست خورد اما آرایی بیش از همیشه به دست آورد که حاکی از آن بود، یک تغییر بزرگ و محسوس به سوی افراطی گری در صحنه سیاست این کشور روی داده که غیر قابل اغماض است.
در انگلیس نیز که همچنان درگیر مصیبتهای پس از «برگزیت» (جدایی از اتحادیه اروپا) است، هر دولتی که درشش هفت سال اخیر بر سر کار آمده، وظیفه و مسئولیت اولش را راندن هرچه بیشتر مهاجران ازاین کشور و وضع قوانینی جدید برای محدودسازی ورود آنها به خاک بریتانیا دانسته است. در ایتالیا هم دولتهای اخیر و بخصوص دولت فعلی ارتباطی آشکار با نئوفاشیستها داشته، سیاستهای افراطی دست راستی را در پیش گرفتهاند و آلمان با اینکه مدعی مبارزه با نژادپرستی است، وجود دستههای مختلف نئونازی و اقدامات مهلک هر از چندگاه آنها را انکار نکرده است. امریکا هم ناگفته پیدا است که به رغم گذشت دوسال از زمان شکست دونالد ترامپ مقابل جو بایدن درانتخابات ریاست جمهوری این کشور همچنان درامواج پوپولیستی غرق است و سفیدهای راستگرای ضد سیاهان هر روز بیشتر میشوند وپایههای بازگشت احتمالی ترامپ به کاخ سفید درانتخابات سال 2024 را محکمتر میسازند.
فرمان تندروی هرچه بیشتر
با این حال بدتریننژاد پرست این زمان جهان بدون شک رژیم صهیونیستی است که نه تنها بابت تهاجمهای پایان ناپذیر ضد انسانیاش به فلسطینیها پاسخی به هیچکس پس نمیدهد، به لطف حمایت سیاسی – تسلیحاتی دولتهای بزرگ غربی از این نظام نامشروع هرروز بیپرواتر میشود. در قطعنامه چند ماه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل فرازها و عباراتی وجود دارد که به وضوح دولت کودک کش تل آویو را متهم بهنژاد پرستی و این رژیم را از ادامه این روند مذموم منع میکند اما بازگشت نتانیاهو به قدرت نشانگر این است که نه تنها به این هشدارها توجهی در تل آویو نمیشود بلکه با زمامدار شدن مجدد نتانیاهو عملاً فرمان تندروی هرچه بیشتر صادر شده است.
نارضایتی فقط در حرف
در قطعنامه مذکور حق ملت فلسطین در دفاع از خود در قبال گستاخیهای رژیم غاصب صهیونیستی «درست و برابر با اصول» و «یک الزام انسانی» توصیف شده ولی این رژیم به جای تن دادن به این قطعنامه ادعا کرده که در اجلاس دوربان (واقع در آفریقای جنوبی) که این قطعنامه صادر شد، رویکردهای ضد یهودی محسوس بوده و در نتیجه مشروعیتی براین قطعنامه هم مترتب نیست. شاید در گذشته دور و پیش از اوجگیری شرارت صهیونیستها میشد امیدهایی به دخالت مؤثر برخی دولتهای غربی درقضایای خاورمیانه و کاستن از جنایات صهیونیستها داشت اما اینک در دورانی بسر میبریم که دست راستیهای قدرت گرفته در امریکا و اروپای غربی فقط در حرف از شهرک سازیهای غیرقانونی رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی ابراز نارضایتی میکنند ودرعمل و در واقع با تجهیز تسلیحاتی این رژیم، راه پیشروی هرچه بیشتر آنها رادر کرانه باختری هموار میسازند که نتیجه این فرایند بیخانمان شدن تعداد بیشتری از فلسطینیها است.
با ایننژاد پرستان امیدی به آینده نیست
خوش خیالانهترین تصور موجود این است که نژادپرستان اسرائیلی براساس قطعنامههایی از این دست و سیاستهای سست اتخاذی سازمان ملل متنبه شوند و آنچه درتمامی این سالها مشاهده شده، استمرار روشهای ضد انسانی آنها و غیر قابل اصلاح بودن آنان است. مسألهای که ثابت میکند رویکرد گروههای مقاومت در سرزمینهای اشغالی و استمرار مبارزات مسلحانه این گروهها تا زمان محو شدن رژیم تل آویو بهترین و تنها سیاست ممکن و ثمربخش است. جهان کنونی با سیاستمداران و نظریه پردازانی مواجه است که نه تنهانژاد پرستی را نفی نمیکنند بلکه آن را الزامی میدانند و به وجود نژادهای برتر درمیان انسانها و حق آن انسانها برای سرکوب نژادهای به اصطلاح پستتر معتقد هستند. این را میتوان در نوشتههای ای اچ کار نظریه پرداز بریتانیایی به وضوح حس کرد. او آورده است: «آفریقاییها مشتی انسانهای وحشی هستند و مللی مثل هندیها و مصریها هم بیسواد و به لحاظ هوشی و ذهنی ضعیفاند و به همین خاطر غربیها و بویژه اروپاییها که سواد بیشتر و فرهنگ غنی و کهنتری دارند، باید اداره اوضاع را در دست گیرند.» وقتی چنین آموزههای زشتی در راهبردهای نظریه پردازان وبرخی دولتمردان غربی وجود دارد، بدیهی است که پیامد آن روی کارآمدن صهیونیستها در خاورمیانه و جنایات بیشرمانه آنها و دفع مهاجرانی باشد که از جای جای غرب آسیا و یا کشورهای بحران زده و گرفتار سرکوب نژادی درسطح اروپا میگریزند وبه نقطه امنتری پناه میبرند تا اگربه رفاه نمیرسند لااقل زنده بماند. این فرجام تلخ را دولتهایی درغرب رقم زدهاند که حقوق بشر را به انحای مختلف زیرپا میگذارند.
منبع: AL Jazeera