گزارش تحلیلی «ایران» از دلایل پذیرش میانجیگری در خلیج‌فارس

چین در بازی حاصل‌جمع مثبت ایران و عربستان

عادی‌سازی روابط بین ایران و عربستان مهم‌ترین خبر منطقه خاورمیانه و حتی نظام بین‌الملل طی چند روز اخیر بود. ایران و عربستان از سال 1394 وارد چالشی بزرگ شدند و بحران یمن، سوریه، عراق، لبنان و حتی فلسطین روابط دو کشور را در بدترین وضعیت ممکن قرار داد. عربستان مدعی رهبری جهان عرب و بلوک سنی بوده و در سند توسعه 2030 این کشور، ادعای رهبری جهان اسلام مطرح شده است. از سوی دیگر ایران به‌عنوان یکی از اضلاع اصلی قدرت در خاورمیانه محسوب می‌شود که بزرگ‌ترین چالش برای نظم امریکایی در منطقه به حساب می‌آید. با وجود این سرانجام بعد از 7 سال و برگزاری چند دور مذاکرات با میانجیگری چین، روابط کشور به حالت عادی برگشته و توافقات مهمی بین دو کشور منعقد شده است. سؤال اساسی دقیقاً همین نکته اساسی است که چرا ایران و عربستان وساطت چین را پذیرفتند؟
❊ ❊ ❊
نظم بین‌الملل امریکایی پس از جنگ جهانی دوم خود را جایگزین نظم آنارشیک بین‌الملل در طول دوران دو جنگ جهانی کرده است. قبل از آن‌هم نظم انگلیسی با نام صلح انگلیسی در نظام بین‌الملل حکمفرما بوده است. فروپاشی شوروی باعث ایجاد نظم تک‌هژمون به رهبری ایالات‌متحده امریکا شد؛ امری که خود را در جنگ‌های خلیج‌فارس، حمله به عراق و اشغال افغانستان نمایان کرد، اما ظهور دو قدرت بزرگ بخصوص چین از دل جنگ سرد و از سال 1970 باعث شد امریکا در اوایل هزاره دوم رقیب سرسختی همچون چین را در کنار خود احساس کند. دوره اوباما اوج گرایش امریکا به سمت تعامل عمیق با منطقه هند-پاسیفیک بود و اوباما شعار چرخش به سمت آسیا و محور بودن آسیا را سر داد.
در واقع ایالات‌متحده به دنبال پایان دادن به نزاع‌های خلیج‌فارس و سرشکن شدن تأمین امنیت متحدان خود در قالب موازنه‌سازی از راه دور (موازنه فرا‌ساحلی) بود. هم‌اکنون نفوذ و حضور چین در منطقه خاورمیانه بیش از گذشته شده و رقابت‌های چین و امریکا در این منطقه به نقطه اوج خود رسیده است. به این ترتیب چین در اصل یک بازیگر اقتصادی-ژئوپلیتیک مقابل امریکا است که در واقع بازیگر ژئوپلیتیک-اقتصادی محسوب می‌شود. بنابراین چین در حال حاضر ادعایی بر هژمون شدن در نظام بین‌الملل و مناطق پیرامونی خود ندارد، در حالی که امریکا همواره به دنبال تثبیت قدرت خود در مناطق مختلف بوده است. در نهایت ایران و عربستان به‌عنوان دو بازیگر اصلی در منطقه خاورمیانه و خلیج‌فارس میانجیگری چین را پذیرفتند. می‌توان دلایل ایران و عربستان را برای پذیرش این میانجیگری در محور‌های جدول آورده شده خلاصه کرد.
تصمیم ایران و عربستان‌سعودی برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک و تبادل سفیران بر اساس تعامل آرامی است که برای سال‌ها ادامه دارد و رشد قابل‌توجه آن تجارت بین دو کشور در سال 2022 بوده است اما با این حال بیش از هر چیز نشان‌دهنده تمایل عربستان‌سعودی برای کاهش تنش با ایران است. به‌رغم همه گزارش‌ها در مورد افزایش روابط امنیتی، تجاری و عادی‌سازی احتمالی بین عربستان‌سعودی و اسرائیل، تمرکز اساسی و استراتژیک ریاض تنوع‌بخشی است. ریاض امنیت خود را برای اطمینان از اینکه حفاری، حمل‌ونقل و فروش نفت مختل نمی‌شود و اینکه کشورش به‌عنوان مکانی امن برای سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی بلندمدت در نظر گرفته می‌شود، بسیار مهم می‌بیند. در عین حال این نزدیکی زمانی صورت می‌گیرد که وضعیت ایران برای امریکا و اسرائیل قابل توجه می‌شود. قدرت غنی‌سازی ایران باعث نگرانی شدید سیاستگذاران اسرائیلی و امریکایی شده است. تهران با انجام این معامله با عربستان‌سعودی، احتمالاً آن را فرصتی برای کند کردن روابط روبه رشد عربستان‌سعودی و اسرائیل می‌داند.
 
نیمه خالی و پر لیوان برای امریکا
واشنگتن می‌تواند نیمی از لیوان را در اعلامیه ازسرگیری روابط دیپلماتیک ایران و عربستان با میانجیگری چین ببیند. از یک سو کاهش تنش‌های ایران و عربستان هدفی است که ایالات‌متحده در دوره‌های قبلی چنین مذاکراتی در عراق و عمان از آن حمایت کرده است و در صورت اجرا می‌تواند به پایان دادن جنگ در یمن همان‌طور که ایالات‌متحده به دنبال آن بوده کمک کند و تنش‌ها در عراق را که منجر به هدف قرار دادن نیروهای امریکایی شده است، کاهش دهد. از سوی دیگر مشاهده افزایش نفوذ چین با نشان دادن توانایی این کشور در اعمال اهرم روابط سازنده خود با هر دو طرف درگیری‌های خاورمیانه، ناراحت‌کننده است و شاهد دیگری بر تردیدها در منطقه، حتی در میان شرکای ایالات‌متحده در مورد قدرت ماندگاری ایالات‌متحده است.
 
جای پای ثابت چین در خلیج‌فارس
مدت‌ها است این فرض وجود دارد که قرار گرفتن چین در دو طرف خلیج‌فارس برای درازمدت غیرقابل دفاع است و در نهایت پکن باید مانند سایر کشورها رفتار کرده و طرفی را انتخاب کند. این مبانی، دیپلماسی شراکت استراتژیک خود را که مبتنی بر منافع است و به جای ایجاد توازن در برابر یک طرف ثالث، بر توسعه روابط دوجانبه متمرکز است، نادیده می‌گیرد. پکن توانسته است روابط را در هر دو طرف خلیج‌فارس متوازن و در عین حال سرمایه دیپلماتیک خود را به گونه‌ای ایجاد کند که دیگر قدرت‌های فرامنطقه‌ای نتوانستند چنین کاری انجام دهند، بخصوص تضاد آشکار ایالات‌متحده که هیچ اهرم مثبتی در تهران ندارد.

 

بازتاب

چین و امریکا؛ میانجیگری یا مداخله؟
اختلافات کره‌جنوبی و ژاپن بر سر ظلم‌های تاریخی ژاپن در طول دوران استعمار کره، مانع بزرگی بر سر اهداف امریکا بود. این اختلافات تاریخی، همکاری امنیتی و هماهنگی سه‌جانبه این دو کشور را با امریکا با مشکل مواجه می‌کرد و به منافع امنیتی، اقتصادی و سیاست‌های امریکا در منطقه آسیب می‌زد. فارن افرز در سال ۲۰۱۹ یاد‌آوری کرده بود که ژاپن و کره‌جنوبی قوی‌ترین لنگرهای سیستم اتحاد ایالات متحده در آسیا هستند. اگر آنها نتوانند با یکدیگر همکاری کنند و جبهه‌ای متحد علیه چین و کره‌شمالی ارائه دهند، چین و کره‌شمالی فرصت می‌یابند تا نفوذ خود را در منطقه افزایش دهند. به منظور حل اختلافات این دو کشور، امریکا در یک سال گذشته پس از روی کار آمدن یون در کره‌جنوبی دیپلماسی فعال را آغاز کرد. سفرهای متعدد مقامات امریکایی، برگزاری نشست‌های امنیتی سه‌جانبه متعدد میان امریکا، کره‌جنوبی و ژاپن به منظور همگرایی ژاپن و کره‌جنوبی در یک سال اخیر بوده است.
از سوی دیگر اگرچه تا پیش از این، ایالات متحده به دنبال پایان دادن به نزاع‌های خلیج فارس و سرشکن شدن تأمین امنیت متحدان خود در قالب موازنه‌سازی از راه دور (موازنه فراساحلی) بود، اما نفوذ و حضور چین در منطقه خاورمیانه بیش از گذشته شده و رقابت‌های چین و امریکا در این منطقه به نقطه اوج خود رسیده است. با این وجود، چین در اصل یک بازیگر اقتصادی-ژئوپلیتیک در مقابل امریکاست که در اساس بازیگر ژئوپلیتیک- اقتصادی محسوب می‌شود. بنابراین چین ادعایی در حال حاضر بر هژمون شدن در نظام بین‌الملل و در مناطق پیرامونی خود ندارد، در حالی که امریکا همواره به دنبال تثبیت قدرت خود در مناطق مختلف بوده است. در نهایت ایران و عربستان به عنوان دو بازیگر اصلی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس میانجیگری چین را پذیرفتند؛ اما به نظر می‌رسد که راهبرد امریکایی برای حل مشکل میان کره‌جنوبی و ژاپن همچنان از یک روش استعمارگونه پیروی می‌کند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و چهل و هشت
 - شماره هشت هزار و صد و چهل و هشت - ۲۲ اسفند ۱۴۰۱